مقدّمه
در درس پيشين اشاره کرديم که فلاسفه الهى و علماء کلام (متکلمين) براهين زيادى را براى اثبات خداى متعال، اقامه کردهاند که در کتب مبسوط فلسفه و کلام، مذکور است. ما در ميان همه آنها يک برهان را که نياز به مقدمات کمترى دارد و در عين اتقان، سهل التناولتر هست برمى گزينيم و به توضيح آن مىپردازيم. ولى بايد توجه داشت که اين برهان، خدا را تنها بعنوان «واجب الوجود» يعنى موجودى که وجودش ضرورى و بى نياز ايجاد کننده است اثبات مىکند و صفات ثبوتيه او مانند علم و قدرت و جسمانى نبودن و زمان و مکان نداشتن را بايد با براهين ديگرى اثبات کرد.
متن برهان
موجود بحسب فرض عقلى يا واجب الوجود است يا ممکن الوجود، و هيچ موجودى عقلا از اين دو فرض، خارج نيست. و نمىتوان همه موجودات را ممکن الوجود دانست، زيرا ممکن الوجود نياز به علت دارد و اگر همه علتها هم ممکن الوجود و به نوبه خود نيازمند به علت ديگرى باشند هيچگاه هيچ موجودى تحقق نخواهد يافت، به ديگر سخن: تسلسل علتها محال است، پس ناچار سلسله علتها به موجودى منتهى مىشود که خودش معلول موجود ديگرى نباشد يعنى واجب الوجود باشد.
اين برهان، ساده ترين برهان فلسفى براى اثبات وجود خداست که از چند مقدمه عقلى