همچنين حديث «ثقلين» که پيغمبر اکرم(ص) اهل بيت و عترت خود را همسنگ قرآن قرار دادند و تأکيد کردند که هيچگاه از آن، جدا نمى‌شوند دليل روشنى بر عصمت ايشان مى‌باشد زيرا ارتکاب کوچکترين گناه حتى اگر بصورت سهوى باشد مفارقت عملى از قرآن است.

علم امام

بى شک اهل بيت پيغمبر(ص) بيش از ساير مردم از علوم آن حضرت، بهره‌مند بودند چنانکه درباره ايشان فرمود: «لا تُعلِّموهُمْ فَاِنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْكُم»(١) مخصوصاً شخص اميرمؤمنان (ع) که از دوران کودکى در دامان رسول خدا(ص) پرورش يافته و تا آخرين لحظات عمر آن حضرت ملازم وى، و همواره درصدد فراگرفتن علوم و حقايق از پيامبر اکرم(ص) بود، و درباره وى فرمود: «اَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلىُّ بابُها»(٢) و از خود اميرمؤمنان(ع) نقل شده که فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله عَلَّمَنى اَلْفَ باب، وَ كُلُّ باب يَفْتَحُ اَلْفَ بابِ فَذلِكَ اَلْفَ باب، حتّى عَلِمْتُ ما كانَ وَ ما يكونُ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنايا وَ الْبَلايا وَ فَصْلَ الْخِطابِ»(٣) يعنى رسول خدا(ص) هزار باب علم به من آموخت که هر بابى هزار باب ديگر مى‌گشايد و مجموعاً مى‌شود هزار هزار باب، تا آنجا که از هر چه بوده و تا روز قيامت خواهد بود آگاه شدم و علم منايا و بلايا (مرگها و مصيبتها) و فصل الخطاب (داورى بحق) را فرا گرفتيم.

ولى علوم ائمه اهل بيت(ع) منحصر به آنچه از پيامبر اکرم(ص) بىواسطه يا باواسطه شنيده بودند نبوده است بلکه ايشان از نوعى علوم غيرعادى نيز بهره‌مند بوده‌اند که بصورت «الهام» و «تحديث»(٤) به ايشان افاضه مى‌شده است نظير الهامى که به خضر و ذوالقرنين(٥) و حضرت مريم و مادر موسى (عليهم السلام) شده(٦) و بعضاً در قرآن کريم، تعبير به

__________________

١. ر. ک: غاية المرام: ص ٢٦٥، اصول کافى: ج ١، ص ٢٩٤.

٢. ر. ک: مستدرک حاکم، ج ٣، ص ٢٢٦، جالب اين است که يکى از علماء اهل سنّت کتابى بنام «فتح الملک» العلىّ بصحة حديث مدينة العلم على نوشته که در سال ١٣٥٤ هـ در قاهره به چاپ رسيده است.

٣. ر. ک: ينابيع المودة: ص ٨٨، اصول کافى: ج ١، ص ٢٩٦.

٤. ر. ک: اصول کافى، کتاب الحجة، ص ٢٦٤ و ص ٢٧٠.

٥. ر. ک: اصول کافى، ج ١، ص ٢٦٨.

٦. ر. ک: سوره کهف: آيه ٦٥-٩٨، سوره آل عمران: آيه ١٧-٢١، سوره طه: آيه ٣٨، سوره قصص: آيه ٧.

۵۱۱۳