«إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»(١).

اما چنانکه اشاره شد گاهى «قضاء و قدر»؛ بصورت مترادف بکار مى;رود، و از اينروى، تقسيم به حتمى و غيرحتمى مى;گردد، و بدين لحاظ است که در روايات و ادعيه، از تغيير قضاء، ياد شده، و صدقه و بِرّ به والدين و صله رحم و دعاء، از عوامل تغيير قضاء، معرفى گرديده است.

قضاء و قدر علمى و عينى

گاهى تقدير و قضاء الهى، به معناى علم خدا به فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرايط پيدايش پديده ها و نيز علم به وقوع حتمى آنها بکار مى;رود، و آن را «قضاء و قدر علمى»؛ مى;نامند، و گاهى به معناى انتساب سير تدريجى پديده ها و نيز انتساب تحقق عينى آنها به خداى متعال، استعمال مى;شود و «قضاء و قدر عينى»؛ نام مى;گيرد.

برحسب آنچه از آيات و روايات، استفاده مى;شود علم الهى به همه پديده ها به صورتى که عيناً در خارج، تحقق مى;يابد در مخلوقى شريف و متعالى به نام «لوح محفوظ»؛ منعکس است و هر کس به اذن الهى، با آن، تماس پيدا کند از حوادث گذشته و آينده، آگاه مى;گردد، و نيز الواح نازلترى هست که حوادث را به صورت ناتمام و مشروط، منعکس مى;سازد و کسانى که بر آنها اشراف يابند اطلاعات محدودى بدست مى;آورند که مشروط و قابل تغيير است. و شايد اين آيه شريفه، ناظر به اين دو نوع سرنوشت باشد: «يَمْحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ»(٢). و تغيير يافتن تقديراتِ مشروط و غيرحتمى، در لسان روايات، به نام «بداء»؛ ناميده شده است.

به هر حال، اعتقاد به قضاء و قدر علمى، مشکلى را بيش از آنچه در مورد علم ازلى الهى گفته شد بوجود نمى;آورد، و در درس سابق، شبهه جبرگرايان مربوط به علم الهى، مورد بررسى واقع شد و سستى و بى مايگىِ آن، روشن گرديد.

__________________

١. سوره آل عمران به آيه ٤٧ و به اين آيات نيز رجوع کنيد: سوره بقره: آيه ١١٧، سوره مريم: آيه ٣٥، سوره غافر: آيه ٦٨.

٢. سوره رعد، آيه ٣٩.

۵۱۱۳