يکى عصمت فرشتگان وحى در آنچه مربوط به دريافت و رساندن وحى نيست، و ديگرى عصمت ساير فرشتگان که ارتباطى با موضوع وحى ندارند مانند موکلين ارزاق و کتابت اعمال و قبض ارواح و...
درباره عصمت انبياء در آنچه مربوط به رسالتشان نيست نيز دو مسأله، مطرح است: يکى عصمت پيامبران از گناه و عصيان عمدى، و ديگرى عصمت ايشان از سهو و نسيان، عين اين دو مسأله را درباره غير انبياء نيز مىتوان مورد بحث قرار داد.
اما مسائل مربوط به عصمت فرشتگان در غير تلقى و ابلاغ وحى، در صورتى بوسيله برهان عقلى، قابل حل است که ماهيّت ملائکه، شناخته شود. ولى بحث درباره ماهيّت ايشان نه آسان است و نه متناسب با مباحث اين بخش. از اينروى تنها به ذکر دو آيه شريفه از قرآن کريم که دلالت بر عصمت ملائکه دارد بسنده مىکنى: يکى آيه (٢٧) از سوره انبياء است که مىفرمايد: «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ. لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ» و ديگرى آيه (٦) از سوره تحريم است که مىفرمايد: «لا يَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ». اين دو آيه بصراحت، دلالت دارند بر اينکه ملائکه، بندگانى ارجمندند که تنها به فرمان الهى کارشان را انجام مىدهند و هرگز از فرمان او سرپيچى نمىکنند، هر چند عموميّت آيات، نسبت به همه فرشتگان، قابل بحث است.
و اما بحث درباره عصمت بعضى از انسانهاى ديگر (غير از پيامبران) با مباحث امامت، مناسبتر است. از اين جهت در اينجا به مسائل مربوط به عصمت پيامبران مىپردازيم هر چند بعضى از اين مسائل را تنها بوسيله دلايل نقلى و تعبّدى مىتوان حل کرد و على القاعده مىبايست بعد از اثبات حجيت کتاب و سنت، مطرح شود ولى براى رعايت تناسب بين موضوعات مسائل، آنها را در همين جا مورد بحث قرار مىدهيم و حجيّت کتاب و سنت را بعنوان اصل موضوع مىپذيريم تا در جاى خودش به اثبات برسد.
عصمت پيامبران
درباره اينکه پيامبران تا چه اندازه، مصون از ارتکاب گناهان هستند بين طوايف مسلمين، اختلاف است: شيعيان اثناعشرى معتقدند که پيامبران از آغاز تولد تا پايان عمر، از همه