پارهاى کارهاى دلخواهشان باز مىدارد از پى جويى دين، سرباز بزنند(١).
اما چنين کسانى مىبايست به عاقبت وخيم اين تنبلى و خودکامگى، تن در دهند و سرانجام، عذاب ابدى و شقاوت جاودانى را پذيرا شوند.
وضع چنين افرادى به مراتب، بدتر از کودک بيمار نادانى است که از ترس داروى تلخ، از رفتن نزد پزشک خوددارى مىکند و مرگ حتمى را به جان مىخرد، زيرا کودک مزبور، رشد عقلى کافى براى تشخيص سود و زيان ندارد و زيان مخالفت با دستورات پزشک هم بيش از محروميت از بهره هاى چند روزه زندگى دنيا نيست ولى انسان بالغ و آگاه، توان انديشيدن درباره سود و زيان و سنجيدن لذتهاى زودگذر را با عذاب ابدى دارد.
بهمين جهت، قرآن کريم چنين افراد غفلت پيشهاى را از چارپايان هم گمراهتر دانسته و درباره ايشان مىفرمايد: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»(٢) و در جاى ديگر، آنان را بدترين جنبندگان معرفى مىکند: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ»(٣).
حل يک شبهه
ممکن است کسانى چنين بهانهاى را دستاويز خودشان قرار دهند که تلاش براى حل يک مسأله، در صورتى مطلوب است که انسان، اميدى به يافتن راه حل آن داشته باشد ولى ما چندان اميدى به نتيجه انديشيدن درباره دين و مسائل آن نداريم. و از اينروى، ترجيح مىدهيم که وقت و نيروى خود را صرف کارهايى کنيم که اميد بيشترى به نتايج آنها داريم.
در برابر چنين کسانى بايد گفت:
اولا اميد به حل مسائل اساسى دين به هيچ وجه کمتر از ديگر مسائل علمى نيست و مىدانيم که حل بسيارى از مسائل علوم، در سايه دهها سال تلاش پيگير دانشمندان، ميسر
__________________
١. بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ، سوره القيامة، آيه ٥.
٢. سوره اعراف، آيه ١٧٩. آنان مانند چهارپايان بلکه گمراهترند آنان غافلانند.
٣. سوره انفال، آيه ٢٢. همانا بدترين جنبندگان نزد خدا کر و لالهايى هستند که حقايق را درک نمىکنند.