کارشان افزايش مىيابد کيفر مخالفت را نيز افزايش مىدهد و بدين ترتيب، تعادل بين پاداش و کيفر، برقرار مىگردد هر چند شخص معصوم با حُسن اختيار خودش استحقاق کيفرى پيدا نخواهد کرد. نظير اين تعادل را در مورد همه کسانى که از نعمت ويژهاى برخوردار هستند مىتوان ملاحظه کرد چنانکه علماء و وابستگان به خاندان پيامبر اکرم(ص)(١) داراى مسئوليت حساستر و سنگين ترى هستند و همانگونه که پاداش اعمال نيکشان بيشتر است کيفر گناهانشان (به فرض ارتکاب) افزونتر مىباشد(٢). و به همين جهت است که هرکس مقام معنوى بالاتر داشته باشد خطر سقوطش بيشتر و بيم هراسش از لغزش، زيادتر است.
٢- شبهه ديگر آنکه: برحسب آنچه از دعاها و مناجاتهاى انبياء و ساير معصومين (عليهم السلام) نقل شده، ايشان خودشان را گنهکار مىدانستهاند و از گناهانشان استغفار مىکردهاند و با وجود چنين اقرارها و اعترافاتى چگونه مىتوان آنان را معصوم دانست؟
پاسخ اين است که حضرات معصومين (عليهم الصلاة و السلام) که با اختلاف درجات، در اوج کمال و قرب الهى قرار داشتند براى خودشان وظايفى فوق وظايف ديگران قائل بودند و بلکه هرگونه توهى به غير معبود و محبوبشان را گناهى عظيم مىشمردند و از اينروى در مقام عذرخواهى و استغفار برمى آمدند. و قبلا گفته شد که منظور از عصمت انبياء، مصون بودن از هر کارى که بتوان به وجهى آنرا گناه ناميد، بلکه منظور، مصونيّت ايشان از مخالفت با تکاليف الزامى و از ارتکاب محرمات فقهى است.
٣- شبهه سوم آنکه: در يکى از استدلالات قرآنى براى عصمت انبياء (عليهم السلام) آمده است که ايشان، از «مُخْلَصين» هسنتد و شيطان را طمعى در آنان نيست در صورتى که در خود قرآن کريم تصرفاتى براى شيطان در مورد انبياء (عليهم السلام) ذکر شده است: از جمله در آيه (٢٧) از سوره اعراف مىفرمايد: «يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّة» که فريفتن حضرت آدم و حوّاء و در نتيجه، بيرون کردن ايشان از بهشت را به شيطان، نسبت مىدهد، و در آيه (٤١) از سوره ص از قول حضرت ايّوب (عليه السلام) مىفرمايد: «إِذْ
__________________
١. قرآن کريم در اين باره مىفرمايد: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَد مِنَ النِّساء...». سوره احزاب، آيه ٣٠-٣٢
٢. چنانکه در روايت آمده است: «يُغْفَرُ لِلجاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباٌ قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعالِمِ ذَنْب واحِدٌ».