درس سى وسوم

ترجمه (*)

مترجم توانا کسی است که به زبان مبدأ (= زبانی که از آن ترجمه می شود) وزبان مقصد (= زبانی که به آن ترجمه می شود) ونیز موضوع متن مورد ترجمه احاطه داشته باشد. به این ترتیب ، برای متن زبان مبدأ ، نزدیک ترین ومصطلح ترین برابر را در زبان مقصد می یابد؛ یعنی این دو اصل را رعایت می کند :

یک. انتقال معنا به شکل درست

در این مرحله ، مترجم باید از میان معادل های هر کلمه ، مناسب ترین را برگزیند وسپس با رعایت قواعد دستوری ، از آن کلمات جمله های منسجم وصحیح وروان بسازد. یافتن معادل مناسب ، به ویژه برای اصطلاحات ولغات خاص ، کاری نیست که تنها با مراجعه به فرهنگ لغت ممکن باشد. گاه برای یک لغت چندین معنا در فرهنگ لغت نوشته شده است ومترجم باید معنای متناسب را با عنایت به فضای جمله وموضوعِ متن بیابد. گاه نیز اصلاً معنای واژه ای در کتب پیدا نمی شود. در این حال ، مترجم باید با قرینه سازی ومراجعه به آن واژه در متون دیگر ، معنای صحیح را بیابد. این مهارت پس از سال ها مطالعه مستمر وصحیح فراهم می شود. از این رو ، هرگز نباید صرفاً با مراجعه به فرهنگ لغت مشغولِ ترجمه جدّی شد وآن را انتشار داد. البتّه در آغاز ، برای تمرین وآزمایش باید گام به گام پیش رفت ، ولی هرگز نباید شتاب ورزید ودر عرضه عمومی ترجمه ها اصرار داشت.

دو. رعایت ویژگی های هر زبان

در این مرحله ، باید به مختصّات هر زبان توجّه کرد. نوع خاصّ سخن گفتن وکلمه چینی در هر زبان را باید کاملاً در نظر گرفت. مثلاً بعضی از ملل برای پُرخوری ، از این مَثَل استفاده می کنند :

مانند اسب می خورَد.

__________________

١ ـ منبع اصلی) فرزانه فرحزاد : نخستین درس های ترجمه.

۳۹۱۱