امّا فارسی زبانان در همین مقوله می گویند :

مانند گاو می خورَد.

پیدا است که مترجم باید در این جا به بار کنایی جمله توجّه کند وآن را به شکل مصطلح فارسی درآورد. همچنین باید به تفاوت ساختاری در زبان های مختلف توجّه داشت. ممکن است کلمه ای در ساختار جمله یک زبان ، حَشو نباشد ، ولی در زبان دیگر حشو باشد. در این جا ، مترجم باید کلمه یا عبارت حشو را حذف کند. مثلاً انگلیسی زبان می گوید :

برای نخستین بار ، او را در ساحل دیدم.

امّا در ساختار جمله فارسی ، برای حشو است. از اینها گذشته ، باید نحوه انتقال مفاهیم را نیز در نظر گرفت. معمولاً زبان های گوناگون ، نحوه های مختلفی برای ادای یک مطلب دارند. برای مثال ، دو ترجمه از یک جمله انگلیسی را بنگرید :

I work as a reporter.

من به عنوان یک خبرنگار کار می کنم.

من خبرنگار هستم.

روشن است که جمله اوّل نتوانسته معنا را به درستی انتقال دهد ، زیرا با نحوه بیان در زبان مقصد هماهنگ نیست. این هماهنگی در جمله دوم به خوبی نمایان است وهر خواننده فارسی زبان آن را با فضای زبانی خویش همساز می یابد.

از همین قبیل است تفاوت واژگان برای انتقال معنا ، در زبان های مختلف. مثلاً انگلیسی زبان معمولاً پیش از اسم نکره ، از حرف a یا an استفاده می کند. در زبان فارسی ، نباید این واژه را به یک ترجمه کرد؛ زیرا در فارسی ، یک برای شمارش است نه تنکیر. به این جمله عنایت کنید :

This is necessary for a moslem.

این جمله را به دو گونه می توان ترجمه کرد :

این برای یک مسلمان ضرورت دارد.

این برای هر مسلمان ضرورت دارد.

معلوم است که جمله دوم با نحوه بیان فارسی هماهنگ است.

اصولاً بسیاری از یک های رایج در متون امروز از همین گونه اند ومعمولاً باید به جای آنها کلمه هر را قرار داد یا حذفشان کرد؛ همچون :

برای یک انسان ، تقوا برترین توشه است. (صحیح : برای انسان)

یک حشره در طبیعت ، به قدر خود ، مفید است. (صحیح : هر حشره)

۳۹۱۱