زیارتمان جای شما خالی بسیار دلچسب بود. [= جای شما خالی بود.]

پدر پیامبر در ابواء جایی است بین مکّه ومدینه درگذشت.

می گویند خدا دانا است که ققنوس هزار سال عمر می کند.

جمله معترضه همان گونه که از نامش پیدا است باید «جمله» باشد. بنابراین ، واحدهایی از نوشته که حذفشان به مفهوم اصلی جمله آسیب نرسانَد ودر عین حال به شکل جمله نباشند ، جمله معترضه نام نمی گیرند. از شکل های رایج چنین واحدهایی ، عبارات رَبطی هستند. در مثال زیر ، دو قسمت خمیده را نمی توان جمله معترضه نامید ، زیرا با حرف ربطِ «که» شروع شده اند وهیچ جمله ای را نمی توان با حرف ربط «که» آغاز کرد :

ما سرگردانان که همیشه جویای راه خلوت تری هستیم ، هیچ روزی را در آن جا که روز پیش را به پایان رسانده ایم ، آغاز نمی کنیم. (١)

همچنین نمی توان گفت که این دو جمله با صرف نظر از حرفِ «که» ، جمله معترضه اند؛ زیرا در آن صورت ، حذفشان به جمله اصلی آسیب می زند. مثلاً جمله مزبور به این صورت در می آید :

ما سرگردانان که هیچ روزی را در آن جا که آغاز نمی کنیم.

می بینید که این جمله نادرست وبی معنا است. پس جمله هایی که با حرف ربط به جمله اصلی پیوسته می شوند ، جمله معترضه نیستند؛ از همین رو ، صحیح نیست که چنین جمله هایی را بین دو خطّ تیره قرار دهیم.

حذف ارکان یا اجزای جمله

گاهی حذف بعضی ارکان یا اجزای جمله سبب می شود که جمله زیباتر شود یا مختصر وساده گردد وخواننده آن را بیش تر بپسندد. گاه نیز حذف رکن یا جزء جمله ، ضرورت دارد ، زیرا عرف زبان چنین حکم می کند. روشن است که برای تشخیص چنین مواردی باید مطالعه کافی وذوق وافی داشت. در این صورت ، حذف رکن یا جزء جمله ، به عنوان استثنا ونه قاعده ، صحیح وپسندیده است. برای آن که حذف دارای ضابطه باشد ، باید یکی از این سه قرینه (= نشانه وعلامت) در جمله یافت شود :

یک. قرینه ساختاری (سیاقی) : این قرینه بر اساس عرف زبان شکل می گیرد وتابع کاربردهای پذیرفته شده در زبان است :

به چپ ، چپ! (= به چپ بگردید ، به چپ بگردید!)

برپا! (= برپا بایستید!)

ورود ممنوع (= ورود ممنوع است!)

__________________

١ ـ پیامبر / ٩٤.

۳۹۱۱