درس هفدهم :

پیکره نوشته (٢)

دو. متن

نویسنده ، جان کلام واصل موضوع را در بخشی به نام «متن» عرضه می کند. متن به منزله استخوان بندی نوشته است. در این بخش است که نویسنده باید همه نیروی خویش را به کار گیرد تا با بهره وری از قدرت تفکّر وتخیل ، صورت های ذهنی خویش را در قالب الفاظ وتعابیری مناسب بریزد.

در تنظیم متن ، پاراگراف بندی مهم ترین کار است. به دلیل اهمّیت خاصّ این مطلب ، ترجیح داده ایم که آن را در درس آینده به طور مستقل تقدیم کنیم.

سه. مَقْطَع

در بخش پایانی یا مقطع ، نویسنده پیام مطلوب خویش را به خواننده می رسانَد. بنابراین ، آن گاه می توان به نوشته پایان داد که مطلب به اندازه کافی پرورانده شده وخواننده در انتظار نتیجه گیری باشد. از آن جا که بیش تر خوانندگان از همین بخش پایانی به مقصود نویسنده دست می یابند ، عبارات این بخش باید زیبا ودلنشین ورسا وگویا باشند وهرگز در قالب های نخ نما شده وکلیشه ای وخسته کننده عرضه نشوند. آوردن عباراتی چون «پس نتیجه می گیریم …» و «لذا بر ما لازم است …» از شور واوج یک نوشته می کاهد. حتّی در مقالات ونوشته های پژوهشی نیز باید به زیبایی مقطع توجّه داشت. بهره وری از نوعی نمادگرایی وکنایه آمیزی ، گاه مقطع را زیباتر می سازد ، به گونه ای که خواننده با قدری زحمت وتأمّل ، به نتیجه دست می یابد. مثلا می توان از پرسشی زیبا وتأمّل انگیز ، شاهدی مناسب وجهت دهنده ، وامثال آنها کمک گرفت. نوشته های خوب ، نتیجه خود را خواه ناخواه به خواننده می رسانند ونیاز به تصریح دل آزار ندارند. «نتیجه گیری نمادین» هم به ارزش ادبی نوشته می افزاید وهم به خوانندگان فرصت می دهد که هر یک به فراخور حال ، به نتیجه ای مناسب دست یابند.

یکی از نمونه های خوب مقطع ، پایان کتابی است که در آن ، نویسنده از ضرورت حفظ هویت دینی

۳۹۱۱