فارسی راه یافته ، مانند «مقاله» یا از ترکی مغولی ، مانند «اتاق».

٤. چهار حرف پ ، چ ، ژ وگ در عربی نیستند. پس واژه ای که دارای این حرف ها است ، یا فارسی است یا از زبانی غیر عربی به فارسی راه یافته است.

٥. بیست ویک حرف دیگر میان فارسی وعربی مشترکند.

٦. تفاوت همزه والف در فارسی از این قرار است : همزه حرکت می پذیرد وهمواره در آغاز کلمه فارسی می آید ، امّا الف حرکت نمی پذیرد ودر میان یا پایان کلمه می آید. اگر همزه در میان یا پایان کلمه ای باشد ، یا آن کلمه عربی است ، مانند «شأن» ؛ ویا فارسی است که به غلط نوشته شده ، مانند «پائین» و «آئینه» که درستشان «پایین» و «آیینه» است.

٧. تا سده هفتم قمری ، حرف ذال (ذ) پس از «ا» و «و» و «ی» ونیز یکی از حرف های حرکت دار ، قرار می گرفت ، مانند «شَنیذ» و «گنبذ» ؛ وحرف دال پس از حرف های بی حرکت یا غیر از آن سه حرف می آمد. امّا پس از سده هفتم ، این تفاوت از میان رفت وذال به شکل دال خوانده ونوشته شد. تنها در بعضی کلمات فارسی ذال باقی مانده ، مانند «آذر» ، «گذشتن» ، و «گذاشتن».

٨. های مَلفوظ (= های اَصلی) جزء اصلی کلمه است ودر آغاز ومیان وپایان واژه قرار می گیرد ، همچون : هُما ، مِهر ، ماه. امّا های غیر مَلفوظ (= های بیان حرکت = های وَصلی) تنها در پایان کلمه می آید وجزء اصلی آن نیست ، بلکه فقط بر حرکت دار بودن حرف پیش از خود دلالت می کند ، مانند «جامه». گاه نیز در آخر واژه ای ، حرف کاف بوده که حذف شده وبه جایش های غیر ملفوظ نهاده اند ، مثل «کارنامه» که در اصل «کارنامک» بوده است.

گهگاه هم های غیر ملفوظ پسوند است ، همچون : «چشمه» ، «دندانه» ، «روزه».

٩. هرگاه همزه والف با هم می آیند ، به صورت آ نوشته می شوند؛ پس آ حرفی جداگانه نیست.

١٠. اگر در میان کلمه ، «ن» پیش از «ب» قرار گیرد ، می توان آن را «م» خواند ، همچون : «شنبه» و «اَنبان». امّا اگر در پایان کلمه چنین شود ، معمولاً هم در خواندن وهم در نوشتن ن به م تبدیل می شود وب حذف می گردد ، مانند «دُم» ، «خُمْ» ، و «سُم» که در اصل ، «دنب» ، «خُنب» ، و «سُنب» بوده اند.

١١. واوی که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود ، «واو مَعدوله» (= واوِ اِشمامِ ضَمّه) نام دارد وتنها پس از حرف خ می آید ، مانند «آبخوست (= جزیره)» ، «خویش» ، «خواهر» ، و «خورد». واو معدوله در قدیم تلفّظ خاصّی داشته وچون از آن به حرف دیگر عُدول می کرده اند ، آن را معدوله خوانده اند.

١٢. تشدید مخصوص زبان عربی است. واژه های فارسی که اکنون مشدّد خوانده می شوند ، در اصل بدون تشدید هستند ومناسب تر است که همین گونه خوانده شوند : «دوم»، «سوم»، «اره»، «بره»، «فرخ».

١٣. تنوین نیز مخصوص عربی است وبه هیچ واژه غیر عربی نباید تنوین داد.

١٤. گاه به ضرورت شعری وغیر آن ، حرفی حذف می شده است ، مانند «چَه» (= چاه)، «آوا» (= آواز) ،

۳۹۱۱