آن حضرت نمود واو نيز پذيرفت وپس از ازدواج كه در بيست وپنج سالگى آن حضرت واقع شد تا سن چهل سالگى در همان حال بود وشهرت به سزايى در عقل وامانت پيدا كرد جز اين كه بت نپرستيد ( با اين كه مذهب معمولى عرب حجاز بت پرستى بود ) وگاهى به خلوت رفته با خدا به راز ونياز مى پرداخت. تا در سن چهل سالگى كه در غار حراء ( غارى است در كوه هاى تهامه در نزديكى مكه ) خلوت كرده بود از جانب خداى متعال براى نبوت برگزيده شد ومأموريت تبليغ يافت واولين سوره قرآنى ( سوره علق ) بر وى نازل شد وهمان روز به خانه خود مراجعت ودر راه پسر عموى خود على بن ابى طالب را ديد وپس از بيان واقعه على عليهالسلام به وى ايمان آورد وپس از ورود به منزل همسرش نيز اسلام را پذيرفت.
پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله براى اولين بار كه گروه مردم را دعوت كرد با عكس العمل طاقت فرسا ودردناكى روبه رو شد وناچار پس از آن مدتى دعوت سرى مى كرد تا دوباره مأمور شد كه خويشاوندان بسيار نزديك خود را دعوت كند ولى اين دعوت نتيجه اى نداد وكسى از آنان جز على بن ابى طالب اجابت ننمود.
( ولى طبق مداركى كه از ائمه اهل بيت عليهمالسلام نقل وبه استناد اشعارى كه از ابوطالب در دست است شيعه معتقد است كه وى به اسلام گرويده بود ولى چون يگانه حامى پيغمبر اكرم بود ايمان خود را از مردم كتمان مى فرمود تا قدرت ظاهرى خود را پيش قريش حفظ كند ) پس از آن پيغمبر اكرم طبق مأموريت خدايى به دعوت علنى پرداخت. شروع دعوت علنى توأم بود با شروع سخت ترين عكس العمل ودردناك ترين آزارها وشكنجه ها از ناحيه اهل مكه نسبت به پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله ومردمانى كه تازه مسلمان شده بودند تا سخت گيرى قريش به جايى رسيد كه گروهى از مسلمانان خانه وزندگى خود را ترك نموده به حبشه مهاجرت كردند وپيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله با عموى خود ابوطالب وخويشاوندان خود از بنى هاشم سه سال در شعب ابوطالب ( حصارى بود در يكى از دره هاى مكه ) در نهايت سختى وتنگى متحصن