بيان ديگر

در بحث ظاهر وباطن قرآن در بخش دوم كتاب اشاره كرديم كه معارف اسلامى در قرآن كريم ، از راه هاى گوناگون بيان شده است وراه هاى نامبرده به طور كلى به دو طريق ظاهر وباطن منقسم مى شود.

بيان از طريق ظاهر بيانى است كه مناسب سطح افكار ساده عامه مى باشد به خلاف طريق باطن كه اختصاص به خاصه دارد وبا روح حيات معنوى درك مى شود.

بيانى كه از طريق ظاهر سرچشمه مى گيرد خداى متعال را فرمانرواى على الاطلاق جهان آفرينش معرفى مى كند كه سراسر جهان ملك اوست. خداوند جهان ، فرشتگان بسيار بيرون از شمار آفريد كه فرمانبران ومجريان اوامرى هستند كه به هر سوى جهان صادر مى فرمايد وهر بخش از آفرينش ونظام آن ارتباط به گروه خاصى از فرشتگان دارد كه موكل آن بخش هستند.

نوع انسان از آفريدگان وبندگان او هستند كه بايد از اوامر ونواهى او پيروى وفرمانبردارى كنند وپيغمبران حاملان پيام ها وآورنده شرايع وقوانين او هستند كه به سوى مردم فرستاده وجريان آنها را خواسته است.

خداى متعال از اين روى كه به ايمان واطاعت ، وعده ثواب وپاداش نيك داده وبه كفر ومعصيت وعيد عقاب وسزاى بد داده ، وچنان كه فرموده خلف وعده نخواهد نمود ، واز اين روى كه عادل است ومقتضاى عدل او اين است كه در نشئه ديگرى دو گروه نيكوكاران وبدكاران را كه در اين نشئه موافق خوبى وبدى خود زندگى نمى كنند از هم جدا كرده خوبان را زندگى خوب وگوارا وبدان را زندگى بد وناگوار عطا نمايد.

خداى متعال به مقتضاى عدل خود وعده اى كه فرموده گروه انسان را كه در اين نشئه مى باشند بدون استثنا پس از مرگ دوباره زنده مى كند وبه جزئيات اعتقادات و

۲۱۲۱