تو چه فکر می کنی؟

راستی کدام یک درست گفته اند؟

من که فکر می کنم

گل به راز زندگی اشاره کرده است

هر چه باشد او گل است

گل ، یکی دو پیرهن

بیش تر ز غنچه پاره کرده است (١)

خوب است به مناسبت ، از یک گِله کهنه نیز در این جا یاد شود. مضامین دینی ما همچون گنجینه هایی فاخر وارجمندند که گرچه گوهری ثابت واصلی نامتغیر دارند ، آنها را در شکل های گوناگون می توان عرضه کرد. این شکل ها باید به تناسب هر روزگار تازه ونو شوند واز ظاهر کهن ومندرس درآیند. گرانبهاترین قطعه الماس را اگر در پارچه ای کهنه ورنگ رفته بپیچند ، هرگز تماشاگران را برنخواهد انگیخت؛ امّا گاه یک قطعه آهنِ خوش رنگ وآب که در جایگاهی زیبا قرار گرفته وبا سلیقه عرضه شده است ، نگاه ها را در پی خود می کشد. مفاهیم دینی نیز باید با سلیقه وظرافت وابتکار عرضه شوند. در این جا به یک مثال اکتفا می کنم : هر چند وقت یک بار ، مناسبتی خاص فرا می رسد ، خواه در سوگ امامی وبزرگواری وخواه در میلادی یا گرامیداشتی. هنگامی که بوی طراوت وتازگی از چنین عباراتی به مشام می رسد ، مخاطبان به اهتزاز در می آیند ولذّت معنوی فراوان می برند. مثلاً این دو جمله را با هم مقایسه کنید وبنگرید که بکر بودن جمله دوم چگونه آن را دلنشین تر ومؤثّرتر می سازد :

خجسته میلاد دهمین کوکب آسمان ولایت وامامت را تبریک عرض می کنیم.

برآمدن دهمین بهار آفرینش مبارک باد!

حال می توان با صیقل زدن واژه ها وعبارات ، همین تعابیر تازه را زیباتر ورساتر کرد وآنها را به قدری جلا داد که همه جوانان ونوگرایان روزگار ما به آسانی با مناسبت های سنّتی خو بگیرند. مثالی زیبا از همین باب را بنگرید در تعبیری که از انقلاب اسلامی ایران شده است. دقّت کنید که تعابیر هرگز کلیشه ای وفرسوده وزنگ زده نیستند وبوی شعار ودلمردگی نمی دهند :

خون ، کلمه شد؛ وکلمه ، خون. وخورشید می نوشت … رود بزرگ آفتاب که از چشمه ساران فجر جاری گشته بود ، در بستر شوراب روزهای خونین ، می رفت تا سکّوهای بلند نور را در همه جا بر پای دارد؛ وتا پیامِ شورآورِ سپیده دمان را به ستیغ افراشته حماسه های مقدّس برساند …. (٢)

__________________

١ ـ قیصر امین پور؛ برگرفته از : فارسی ، سال دوم دوره راهنمایی تحصیلی (شماره ١١٥) ، ص ١٣٧.

٢ ـ تفسیر آفتاب / ١١.

۳۹۱۱