مرغی غمناک تر ، یک نواخت تر از کوکو نبود. پشتِ هم با تکرارِ خستگی ناپذیر صدا می داد؛ همان یک صدا. بهار شوریده حالش کرده بود …. (١)

خرّمشهر ، تارک ایران ، عروس ایران!

هرگز نام تو این سان خرّم نبوده وهرگز این سان آباد نبوده ای. تو عروس ایرانی ، زیور تو تاریخ است. بوی فردا می دهی وکابین تو یادگارهای قرون است. مهتاب ونخلستان ، سیاهی کاروان ها وسپیدی امیدها.

هم بر خاک زندگی داری وهم بر آب. خاکت چون غبار نشسته بر ضریح است وآبت چون اشک ، روشن ….

خرّمشهر؛ دیده بان برج بلند؛ چشم از راه برمدار. همه باز می گردند. مرغ ها که از صدای خمپاره ها رفتند باز می گردند … باز نخل ها چترهای خود را خواهند جنباند …. (٢)

عوامل روانی وزلالی

روانی وزلالی در گروِ رعایت نکات زیر است :

یک. به کار گرفتن واژه های مأنوس وروان.

دو. پرهیز از پیچیدگی (= تعقید).

سه. به کار نبردن جمله های معترضه جز به هنگام ضرورت.

چهار. پرهیز از نابهنجاری (= ضعف تألیف).

پنج. دوری جستن از درازنویسی خسته کننده (= اِطنابِ مُمِلّ).

شش. کناره گرفتن از کوتاه نویسی آسیب زننده (= ایجازِ مُخِلّ).

پرهیز از عوام زدگی

اشاره شد که یکی از راهکارهای روان نویسی ، گزینش واژه های ساده است. نویسنده توانا کسی است که بتواند پیام خود را با کلماتی روان به خواننده برساند. امّا روشن است که سادگی ، تنها یکی از ویژگی های کلمه مناسب است. پیش از آن ، کلمه باید با معنایی که بر دوش می کشد ، هموَزن وهمرتبه باشد. آن گاه ، در میان کلماتی که برای بر دوش کشیدن آن بار معنوی مناسب هستند ، باید روان ترین وبی تکلّف ترین را برگزید.

روانی وزلالی در حقیقت به این معنی است که از دو آفت دوری کنیم : پیچیدگی وغریبگی؛

__________________

١ ـ روزها; برگرفته از : زبان فارسی ، سال سوم نظام جدید آموزش متوسّطه (شماره ٤ / ٢٤٩) ، ص ١١٩

٢ ـ از : محمّد علی اسلامی ندوشن; برگرفته از : مأخذ پیشین ، ص ٨٠

۳۹۱۱