درس سي اُم

هدفنمندی وشورآفرینی

نوشته خوب باید خواننده را به جنبش وتکاپو وادارد وچشمه شور وشرر را در جانش جاری سازد. هرگاه خواننده پس از مطالعه یک متن ، هیچ انگیزه نو یا گرمی وحرارتی را در خود حس نکند ، معمولا باید عیب را در نوشته جُست. به ویژه نویسنده مؤمن ، باید در پسِ هر واژه واز رهگذر هر جمله ، پرچم تعهّدی را برافرازد ورایتِ رسالتی را بر پا سازد. برانگیختن رؤیاها وعواطف کافی نیست؛ باید هدفی مقدّس را پی گرفت وقلم را در قلمرو ایمان وتعهّد به گُلچرخی عبادتوار در آورد. بدین گونه ، هم عقل ها حَظ می برند وهم دل ها به انقلاب در می آیند.

اکنون دیگر مدّت ها است که پنبه توهّم های پارناسیسم زده شده است وهمگان دانسته اند که «هنر برای هنر» (١) افسانه ای بیش نیست. پارناسین ها با تکیه بر نظریه «هنر برای هنر» بر این عقیده بودند که هنر پدیده ای مستقل وفارغ از رسالت اجتماعی واخلاقی است وهدفی جزرسیدن به کمال خود ندارد. آنان پیرو این سخن تئوفیل گوتیه ، شاعر ونویسنده فرانسوی (١٨١١ ١٨٧٢) ، بودند :

شاعر باید مثل مجسّمه ساز ، شعرش را به شکلی ملموس وعینی وتراش خورده ارائه دهد.

مکتب پارناسیسم که زادگاهش فرانسه بود ، هرگز راه به جایی نبرد؛ زیرا نه عقل ونه احساس ، نمی پذیرد که اثری هنری فقط برای جلوه دادن کمال وجمال هنری خلق شود وهیچ رنگ وبویی از پیام وتعهّد نداشته باشد. آیا می توان صادقانه این سخن بنژامن کنستان (١٨٤٥ ١٩٠٢) را پذیرفت :

هنر برای هنر وبدون هدف؛ زیرا هر هدفی هنر را از طبیعت خود دور می کند.

حتّی ادیبان برج عاج نشین هم در حقیقت برای خود هدفی را ترسیم کرده اند وبه قواعد واصولی قابل دفاع وتبلیغ معتقدند. پیروان «شعر حجم» در ایران که بعضاً از داعیه داران شعار «هنر برای هنر» هستند ،

__________________

١ ـ art for arts sake

۳۹۱۱