درس بيست وچهارم :

روانی وزلالی (*)

تفکّر نوعی گفت وگوی پنهانی است که به یاری کلمات در ذهن صورت می پذیرد. از این رو ، هر چه دامنه دانش واژگانی نویسنده ای گسترده تر باشد ، تسلّط او بر بیان افکار خویش بیش تر است. حتّی دو کلمه را نمی توان یافت که مفهومی کاملا یکسان داشته باشند. همواره اختلافی ناچیز میان دو واژه مترادف وجود دارد که در گزینش واژه مطلوب تر دخیل است. نویسنده باید در این اختلاف ها دقّت ورزد وواژه ای را برگزیند که قالبِ منظور ومُرادش باشد.

گزینش در محور جانشینی وهمنشینی

نویسندگان گوناگون برای بیان یک معنی واحد ، تعبیرهای گوناگون دارند. هر کدام از این تعبیرها از نظر شدّت احساس وعاطفه وتأثیر ودرجه وضوح وخفای معنی ونیز قدرت بیان (١) با تعبیر دیگر تفاوت دارد. مثلا برای بازگو کردن مرگ یک فرد ، می توان این تعبیرها را به کار بُرد که هر کدام نشان دهنده جنبه ای از نگرش نویسنده به این موضوع است :

عامیانه :

فلانی تمام کرد.

صوفیانه :

خرقه تهی کرد.

متألّهانه :

به ملکوت اعلا پیوست.

__________________

* ـ منابع اصلی) سیروس شمیسا : کلّیات سبک شناسی / ١٦ ٢٨; حسین رزمجو : روش نویسندگان بزرگ معاصر / ٩٥ ١٠٥ و ١٤٦ ١٤٨ ..

١ ـ expressiveness

۳۹۱۱