نثر داستانی نیز خود اقسامی دارد : نمایشنامه ، قصّه ، اسطوره ، افسانه ، داستان کوتاه ، داستان بلند ، رُمان (١) یا نووِل (٢) ، لطیفه ، روایت ، حکایت ، تمثیل ، وحکایت حیوانات.

از اقسامی دیگر نیز می توان سخن گفت. لیکن از آن جا که هدف ما در این کتاب ، صرفاً ارائه تصویری از اقالیم قلم است ، هم ذکر اقسام دیگر وهم شرح اقسام مذکور را به مجالی دیگر وامی نهیم. (٣)

مکتب های ادبی

مکتب های ادبی در مغرب زمین بنا به تحوّلات اعتقادی ، اجتماعی ، وسیاسی ، گوناگونی ها وتطوّرات بسیار یافته اند. از آن جا که آشنایی با این مکاتب ، بر کار وراه ما اثر می گذارد ، مکاتب عمده ادبی را به کوتاهی مطالعه می کنیم.

یک. مکتب کلاسی سیسم (= کلاسیک)

مکتب کلاسی سیسم از قرن هفدهم در فرانسه آغاز گشت. البتّه مَهد اصلی این مکتب ، ایتالیا بوده است. مکتب مزبور در آلمان در اواخر قرن هفدهم ظهور کرد ودر ایتالیا در قرن هجدهم به شکل یک مکتب تمام عیار تجلّی نمود. راسین ، مولیر ، لافونتَن ، لابرویر ، بوسوئه ، مادام دولافایت ، روترو ، وگلدونی از پیروان این مکتب بوده اند.

اصول این مکتب را شاعری فرانسوی به نام بُوالو تدوین نمود. برخی از این اصول عبارتند از : پیروی از عقل ، تقلید از طبیعت ، توجّه به طبیعت ، نشان دادن حقیقت ، توجّه به زیبایی وخوشایندی ووضوح اثر ادبی ، نزاکت ادبی.

دو. مکتب عصر فلسفی یا روشنگری

این مکتب محصول تحوّلات اعتقادی واجتماعی قرن هجدهم فرانسه است. در این قرن ، نویسندگان فیلسوف مشرب ، همچون مُنتِسکیو ووُلتِر ، افکار خود را در جامه انتقاد از اشرافیت وهواخواهی از برابری وآزادی ، وارد ادبیات کردند. به این ترتیب ، ادبیات تحت تأثیر فلسفه ، به مرحله ای پای نهاد که پُلی بود میان مکتب کلاسی سیسم ومکتب احساس گرایی (= رُمانتیسم). مهم ترین چهره این مکتب ولتر است.

سه. مکتب پیش از احساس گرایی

این مکتب مقدّمه ای بود برای ظهور احساس گرایی (= رمانتیسم). در این مکتب ، انتقاد از فلسفه وعقل بروز یافت ومسائل عاطفی واحساسی به ادبیات راه پیدا کرد. کلوپستک در آلمان ، گِسنِر در سویس ، وژان ژاک روسو در فرانسه از چهره های ممتاز این مکتب بودند.

__________________

١ ـ حرف میم در کلمه «رمان» مشدّد نیست.

٢ ـ در برخی از کتب ، «نوول» با داستان کوتاه یکی دانسته شده است. این اشتباهی است که باید از آن پرهیز کرد.

٣ ـ بنگرید به : خسرو فرشید ورد : درباره ادبیات ونقد ادبی ، ج ١ ، امیر کبیر ، دوم ، ١٣٧٣ ، ص ٧٩.

۳۹۱۱