کتاب «المنطق»، اثر محمدرضا مظفر (متوفای ۱۳۸۳ق)، کتابی است در موضوع علم منطق که به زبان عربی نگارش یافته است.
ساختار و گزارش محتوا
این کتاب از یک مدخل و شش باب تشکیل شده است. مؤلف در مدخل به بیان ضرورت فراگیری علم منطق پرداخته است. او میگوید: ما در خصوص درستسازى افکار و اندیشههایمان به منطق نیازمندیم، ولی چنین نیست که هرکس به فراگیری علم منطق همت گمارد از خطای در تفکر بری باشد، بلکه این علم نیز همانند بسیاری از علوم ابزاری چون صرف و نحو، فراگرفتنش بهتنهایی بدون مراعات قوانین آن، باعث محفوظ ماندن از خطا نمیشود.
در ادامه به تعریف علم منطق، تعریف علم و جهل و اقسام آن اشاره میکند.
باب اول: مباحث الفاظ
مباحث الفاظ اولین باب کتاب است. مؤلف در این بخش از کتاب به ضرورت پرداختن به مباحث الفاظ اشاره میکند و میگوید: لفظ آینه معناست و بین آن دو چنان پیوند استواری برقرار است که گویی که یک چیزند و مخاطب هرگاه لفظی را بر زبان جاری میکند گویا خود معنا را حاضر ساخته است.
در ادامه این بخش به بحث دلالت و اقسام آن نظیر دلالت عقلی، طبعی و وضعی میرسیم. مؤلف در این بخش، اقسام هرکدام از دلالتها را بههمراه نمونههایی از هرکدام توضیح میدهد. سپس به تقسیمات لفظ اشاره میکند.
باب دوم: مباحث کلی
در این باب از کتاب بحثهایی از قبیل کلی و جزئی، متواطی و مشکک، مفهوم و مصداق، عنوان و معنون، نسبتهای چهارگانه (تساوی، تباین، عموم و خصوص من وجه و عموم و خصوص مطلق)، کلیات خمس مطرح شده است. یکی از مباحثی که در این باب از کتاب عنوان شده، نسبت بین نقیض دو کلی است. در این بخش از کتاب براهین و استدلالهایی زیبا به سبک ریاضیات جدید آمده است. این براهین به شیوه استقصاء بیان گردیده است؛ یعنی همه حالات گوناگون یک مدعا طرح شده و آنگاه بطلان تکتک آن حالات و فروض، جز یکى از آنها، ثابت گردیده و مدعا در همان حالت واحد منحصر شده و بدین شکل صحت آن اثبات شده است.
باب سوم: تعریف و تقسیم
در این بخش از کتاب، مؤلف بعد از مقدمه به انواع تعریف (تعریف به حدتام و ناقص و تعریف به رسم تام و ناقص) و نیز تعریف به مثال و تشبیه پرداخته و هرکدام را بهخوبی توضیح داده است و در پایان شروط پنجگانه تعریف را مطرح نموده است.
باب چهارم: قضایا و احکام آنها
این باب از کتاب دارای دو فصل است. فصل اول آن به قضیه (که همان خبر است) اختصاص یافته و در فصل دوم به احکام آن اشاره شده است.
در فصل اول به اقسام قضیه اشاره شده است. مؤلف میگوید: قضیه یا حملیه است و یا شرطیه و شرطیه یا متصله است یا منفصله و هرکدام از آنها یا موجبه است و یا سالبه.
وی سپس به اقسام قضیه به اعتبار موضوع آن اشاره میکند و میگوید: قضیه حملیه به اعتبار موضوعش بر چهار قسم است: شخصیه، طبیعیه، مهمله و محصوره و محصوره نیز یا کلى است و یا جزیى و در قضیه شرطیه نیز تقسیمى شبیه تقسیم قضیه حملیه جارى مىشود، اما نه به اعتبار موضوع آن؛ چراکه قضیه شرطیه اساسا موضوع ندارد، بلکه این تقسیم به اعتبار حالات و زمانهایى است که در آنها تلازم و یا عناد واقع مىشود. قضیه شرطیه به این اعتبار داراى سه قسم است: شخصیه، مهمله و محصوره و دیگر قسم چهارمى به نام طبیعیه ندارد.
در ادامه اجزای قضیه، تقسیم قضیه به اعتبار جهت نسبت، جهت قضیه، اقسام موجهات، اقسام قضیه شرطیه (به اعتبار طبیعت اتصال و ارتباطی که بین مقدم و تالی است) و... مطرح شده است.
در فصل دوم به احکام قضایا یا نسبت بین آنها پرداخته شده و در آن مسائلی از قبیل تناقض، تداخل، تضاد و دخول تحت التضاد مورد بررسی قرار گرفته است.
باب پنجم: حجت و هیئت تألیف (مباحث استدلال)
مؤلف در این بخش از کتاب میگوید: هدف نهایى و مقصود اصلى علم منطق، «مباحث حجت» است؛ یعنى بحثهاى مربوط به معلوم تصدیقیاى که براى رسیدن به شناخت مجهول تصدیقى به کار گرفته مىشود.
ایشان راههای علمی استدلال را به سه بخش قیاس، تمثیل و استقراء تقسیم میکند و بعد از تعریف هرکدام از آنها، اقسام و ارکانش را بیان مینماید.
باب ششم: صناعات خمس
مرحوم مظفر در این بخش از کتاب بعد از مقدمه به مبادی قیاس، اقسام قیاس به اعتبار ماده، فایده صناعات خمس و صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) پرداخته و هرکدام را توضیح میدهد.
ایشان درباره فایده صناعات خمس میگوید: فایده صناعت برهان و مغالطه غالبا اختصاص به کسانى دارد که با علوم نظرى و شناسایى حقایق وجودى سروکار دارند، اما صناعت جدل، خطابه و شعر براى همگان سودمند است و در بیشتر مصالح کشورى و اجتماعى مدخلیت دارد. فایده صناعت جدل براى پیروان ادیان و فقها و کسانى که گرایشهاى سیاسى دارند، بیشتر ظاهر مىشود. همچنین فایده صناعت خطابه و شعر بیشتر براى سیاستمداران و فرماندهان جنگی و اصلاحطلبان ظاهر میگردد. مهمترین این صناعات که حاجت بدان بیش از سایرین است، عبارت است از: برهان، جدل و خطابه.
ویژگیها و امتیازات این کتاب
- متن آن سلیس و روان است و هیچگونه تعقید و دشوارى در آن نیست.
- کتاب از آغاز بهعنوان یک متن درسى براى آغازگران منطق تألیف شده است و ازاینرو، توضیحات مناسب در موارد نیاز ارائه شده است.
- در بسیارى موارد، مطالب با شیوهاى ابتکارى، که حاصل سالها تدریس است، بهگونهاى بیان شده که نوآموز را بهآسانترین وجه به فهم مقصود سوق میدهد.
- کتاب «المنطق» نسبت به «حاشیه»، «شرح شمسیه»، «لئالى منتظمه»، «جوهر نضید» و کتابهایى از این دست که کتابهاى درسى معمول منطق بوده است، کتابى جدید و تازه است و بیش از پنجاه و اندى سال از زمان تألیف آن نمیگذرد و همین امر موجب گشته مؤلف کتاب، با برخى نظامهاى منطقى جدید و آراى بعضى از فیلسوفان اروپایى معاصر برخورد کرده و در تألیف کتاب و طرح تمرینهاى آن به برخى از این سخنان، نظر داشته باشد.
- از امتیازات مهم این کتاب وجود تمرینهاى مناسب در جاىجاى آن است، که دانشجویان را در تطبیق قواعد و بهکارگیرى عملى آنها ورزیده مىکند.
- مؤلف کتاب، بهخاطر آشنایى و برخورد با برخى مباحث و اشکالات منطقى در عصر حاضر، بعضى مباحث جالب و مفید و تازه را در کتاب مطرح ساخته و بدین وسیله پارهاى از شبهات را پاسخ گفته است. از جمله این مباحث، مطالبى است که ذیل این عناوین آمده است: «العلم»، «توضيح في الضروري»، «تعريف النظر او الفكر»، «الحاجة إلى مباحث الألفاظ»، «العنوان و المعنون»، «الحمل و أنواعه»، «في مطلب ما و أي و هل و لم»، «التعريف بالمثال»، «التعريف بالتشبيه»، «القسمة»، «المنحرفات»، «من ملحقات العكوس النقض»، «قاعدة النقض التام و نقض الموضوع»، «البديهية المنطقيه أو الاستدلال المباشر البديهي»، «الاقتراني الشرطي»، «خاتمة في لواحق القیاس».
- استفاده از مثالهاى فراوان، در مقام تفهیم قواعد و مطالب از دیگر امتیازات این کتاب است.
- در کتاب «المنطق»، مبحث «صناعات خمس» بهگونهاى شایسته و با تفصیلى مناسب و درخور طرح گشته است؛ درحالیکه در دیگر کتابهاى منطقى، کمتر به این مبحث مهم توجه شده است.
- نپرداختن به بحثهاى دشوار و درعینحال کمفایده، مانند بحث موجهات در عکس مستوى، عکس نقیض و تناقض، از جمله امتیازات این کتاب است.
- مجموع این مزایا است که به این کتاب موقعیت ویژهاى بخشیده و جایگاه رفیعى براى آن به وجود آورده است.
وضعيت نشر
چاپ حاضر با تعلیقات غلام رضا فیاضی توسط موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، نشر یافته است.