رفتار خود کوچکترين اراده ای ندارند و بشر مانند ابزاری بی شعور در دست استاد است و آنچه واقع می شود همان مشيت خداوند است.

٢ ـ تفويض يا واگذاری: پيروان اين نظريه می گويند خداوند انسان را آفريد و او را با دستگاه مغز و اعصاب مجهز کرده و کارهايش را به خودش واگذار نمود بنابر اين خداوند هيچ تاثيری در افعال و رفتار انسان ندارد و قضا و قدر هم اثری ندارند.

٣ ـ اختیار یا امر بین الامرین: نه جبر نه تفویض بلکه اختیار و امری بین امرین.

مذهب اختيار

اين عقيده را شيعه به پيروی از بيانات امامان معصومش اختيار کرده است يعنی: سرنوشت انسان به دست خود اوست و در اعمال و رفتارش صاحب اختيار می باشد اما با خواست خداوند و با اثری که برای قضا و قدر الهی هست، يعنی در يک پديده و يک عمل انسانی دو اراده تاثير می کند (اراده خداوند و اراده انسان) و تا اين دو اراده نباشد عملی واقع نخواهد شد، البته اين دو اراده در عرض يکديگر نيست (يعنی از باب تاثير دو علت در معلول واحد نيست) بلکه در طول يکديگر است يعنی همانگونه که وجود هر موجودی در سايه وجود الهی و قدرت هر قادری بسته به قدرت خداوند است و علم هر عالمی در پرتو علم اوست همين طور اراده و اختيار هر مختاری در پرتو اراده و اختيار خداوند متعال است.

بنابراين انسان برای انجام اعمال و رفتار خودش اراده و اختيار می کند اما اين اختيار و قدرت را از خداوند متعال دارد يعنی در سايه قدرت و اراده خداوندی می تواند اراده کرده و کاری را انجام دهد اين است

۲۳۷۱