شده اند و سپس دير يا زود اشتباه اينگونه انتخابات روشن شده است، راستی ما با نداشتن علم غيب و بی خبری از آينده و باطن افراد چگونه می توانيم نظر قطعی و صحيحی درباره شخصی داشته باشيم؟ پس هيچ وقت اکثريت دليل حقانيت و اقليت دليل باطل بودن نيست از سوی ديگر قرآن حدود هشتاد مرتبه از اکثريت مذمت نموده است و در سوره انعام آيه ١١٥ می فرمايد: وَإِن تُطِع أَكثَرَ مَن فِي الأَرضِ يُضِلّوكَ عَن سَبيلِ اللَّـهِ إِن يَتَّبِعونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِن هُم إِلّا يَخرُصونَ «اگر از اکثر آنها که روی زمين هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه می کنند زيرا آنان از گمان و حدس شخصی خود پيروی می کنند» بعلاوه امامت و رهبری دينی جامعه فقط اداره زندگی جامعه نيست بلکه امام حافظ و نگهبان دين و دنيای مردم است از اين رو بايد از هر خطا و لغزشی معصوم باشد و اعلم و افضل از همه انسانها بوده باشد و مردم قطعا نمی توانند چنين شخصی را انتخاب کنند، مردم از کجا می دانند که چه شخصی از نيروی ملکوتی عصمت و مقام شامخ علوم الهی و ديگر فضائل انسانی برخوردار است تا او را انتخاب کنند؟ پس فقط بايد خداوند متعال که از باطن و آينده همه انسانها آگاه است سزاوارترين شخص را برای امامت انتخاب کرده و شئون لازم را به او عنايت نموده و به مردم معرفی نمايد.
امام چگونه تعيين مي شود؟
امامت و پيشوايی پس از پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآلهوسلم همان انجام وظايف مقام رسالت است و تنها تفاوتی که بين رسول و امام است اين است که پيامبر