برای اين اصل سه دليل هست:
١ ـ ضروری بودن خاتميت.
٢ ـ آيات قرآن.
٣ ـ احاديث فراوان.
١ ـ ضروری بودن:
اگر کسی اسلام را از طريق دليل و منطق کافی پذيرفت، خاتميت پيامبر اسلام را هم پذيرفته است و هيچ گروهی از مسلمانان در انتظار آمدن پيامبر جديدی نيست يعنی خاتميت از ضروريات و بديهيات در نظر مسلمين است.
٢ ـ آيات قرآن:
ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِن رِجالِكُم وَلـٰكِن رَسولَ اللَّـهِ وَخاتَمَ النَّبِيّينَ «محمد صلىاللهعليهوآلهوسلم پدر هيچ يک از شما نيست او فقط رسول خدا و خاتم پيامبران است».(١)
وَما أَرسَلناكَ إِلّا كافَّةً لِلنّاسِ «نفرستاديم تو را مگر برای همه انسانها».(٢)
٣ ـ احاديث:
در حديث منزلت که شيعه و سنی از پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآلهوسلم نقل کرده اند حضرت خطاب به علی عليهالسلام چنين فرمود: أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي «تو نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی هستی جز اينکه بعد از من پيامبری نخواهد بود».
و در حديث معتبری از جابر بن عبد الله انصاری نقل شده: که رسول خدا صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمود: مثل من در ميان پيامبران همانند کسی است که خانه ای را بنا کرده و کامل و زيبا شده، تنها محل يک خشت آن خالی
__________________
(١) سوره احزاب، آيه ٤٠.
(٢) سوره سبا، آيه ٢٨.