إِن كانَت إِلّا صَيحَةً واحِدَةً فَإِذا هُم جَميعٌ لَدَينا مُحضَرونَ (صيحه واحدی بيش نيست که با اين صيحه و فرياد همگی نزد ما حاضر می شوند) و نيز ٤٩ يس، ١٥ ص، ٤٢ ق.
و آيه ٨ از سوره مدثر نقر در ناقور: فَإِذا نُقِرَ فِي النّاقورِ * فَذٰلِكَ يَومَئِذٍ يَومٌ عَسيرٌ (هنگامی که در ناقور کوبيده می شود آن روز، روز سختی است).
و آيه ٣٣ سوره عبس صاخه: فَإِذا جاءَتِ الصّاخَّةُ (هنگامی که آن صدای مهيب بيايد).
و آيه ٣ ـ ١ سوره قارعه از اين واقعه مهم به عنوان قارعه ياد کرده است: القارِعَةُ * مَا القارِعَةُ * وَما أَدراكَ مَا القارِعَةُ (آن حادثه کوبنده و چه حادثه کوبنده ای و تو چه می دانی که حادثه کوبنده چيست؟)
و آيه ١٩ صافات به عنوان زَجْره بيان کرده است: فَإِنَّما هِيَ زَجرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُم يَنظُرونَ (تنها يک فرياد عظيم واقع می شود که ناگهان همه برخاسته و نگاه می کنند).
از مجموع آيات مذکور استفاده می شود که پايان اين دنيا و آغاز جهان ديگر به صورت ناگهانی و با يک صيحه عظيم رخ می دهد و عناوين مذکور همه کنایی می باشد (نفخ به معنای دميدن و صور به معنای شيپور است)، البته روشن است اين حاديث عظيم بوده و دميدن در يک شيپور عادی نيست بلکه صيحه ای عجيب می باشد که خداوند بزرگ با يک فرمان به سادگی دميدن در يک شيپور اهل آسمان و زمين را می ميراند و با فرمانی ديگر همه را برای برپا شدن قيامت زنده می کند، فاصله اين دو فرمان برای ما معلوم نيست.