داريم) همه محدود و متناهی است، بنابراين با اين همه محدوديت چگونه می توانيم به کنه آن وجود نامحدود و صفاتش برسيم و چگونه می توانيم به کنه وجودی پی ببريم که هيچ گونه مثل و مانندی ندارد.

صفات ثبوتيه و سلبيه

صفات خداوند را به دو بخش تقسيم می کنند: صفات ثبوتيه و صفات سلبيه، اما در حقيقت، صفات سلبی را نمی توان صفت ناميد زيرا موصوف به آنها متصف نيست مثلاً «لَيْسَ بِجِسْم» را نمی شود يک صفت ناميد.

صفات ثبوتيه يا جماليه:

عالم و قادر و حیّ است و مريد و مدرک

هم سميع است و بصير و متکلم صادق

يا: هم قديم و ابدی دان متکلم صادق

خداوند متعال بی نهايت کمال است و آنچه به عنوان صفات ثبوتيه گفته می شود اصول صفات اوست نه اينکه منحصر در آنها باشد.

صفات سلبيه يا جلاليه:

نه مرکب بود و جسم نه مرئی نه محل

بی شريک است و معانی تو غنی دان خالق

(بی معانی يعنی صفات او عين ذات اوست و زايد بر ذات او نيست)

صفات ذات و صفات فعل

صفات ثبوتيه بر دو قسم است:

صفات ذات: که عين ذات خداوند است و نمی شود آنها را از خداوند متعال سلب نمود. صفات ذات عبارتند از علم و قدرت و حيات و هر چه به اين سه بازگشت کند مانند: سميع، بصير، قديم، ازلی، ابدی، مدرک، حکيم، غنی، کريم، عزيز و ....

۲۳۷۱