در این موضوع اقوال مهمی وجود دارد. میتوان در یک تقسیم بندی کلی، سه قول اصلی را در این رابطه بیان نمود.
۱) غالب معتزله و اجماع متکلمان امامیه: همانگونه که فعل مباشر، فعل ما محسوب میشود؛ فعل متولد نیز فعل ما میباشد. تفاوتی بین این که فرد دستش را حرکت میکند و حرکت دادن عصا، وجود ندارد.
۲) اشاعره و اهل حدیث: این گروه فعل مباشر را نیز فعل انسان نمیدانند و قائلند آن چیزی که در انسانها از افعال تحقق پیدا میکند، فعل انسان نیست و فعل الله است. {الفعل فعلنا و هو فعل الله، لا مؤثر فی الوجود الا الله}. بنابر این، به طریق اولی فعل متولد را فعل انسان نمیدانند.
سوال: آیا اشاعره بنابر نظر فقهی اگر کسی با سنگ، دیگری را کشت، قائل به قصاص میشوند یا خیر؟
پاسخ: در بین اشاعره که حرکت مباشر را فعل خداوند میدانند، حکم را مربوط به خداوند میدانند. این سوال نسبت به گروه سوم مطرح است. گروه اول، قائلند هرچه در مورد فعل مباشر بیان میشود، در مورد فعل متولد نیز بیان میشود.
۳) برخی از معتزله: افعالی که انسانها بصورت متولد انجام میدهند، حقیقتا فعل انسان نیست. این گروه، فعل مباشر را فعل انسان میدانند اما آنچیزی که در خارج محقق میشود و مستقیما به جسم یا روح انسان مربوط نیست را نمیتوان فعل انسان دانست. فعل متولد، منسوب به جسمی است که فعل از آن صادر میشود. اگر فرد، لیوانی را از بالا رها کند، لیوان از بالا به پایین میآید، زیرا طبیعت این لیوان، اقتضا پایین آمدن دارد. بالا رفتن دود، مربوط به انسان نیست بلکه طبیعت دود آن است که به بالا حرکت میکند. بدن انسان نیز چنین است و خصوصیت کتاب نیز آن است که زمانی نیرو به آن وارد میشود، حرکت میکند. هر چیزی در عالم دارای طبیعتی است و طبع دارای خصوصیاتی است. کاری که فرد انجام داده است، حرکت دست است و این که جسم با حرکت دست، حرکت میکند مربوط به طبیعت آن جسم است. به یک طبیعت حرکت وارد میشود و به طرفی حرکت میکند اما به همان میزان به طبیعت دیگر حرکت وارد میشود اما ساکن میماند و حرکتی نمیکند. مشخص است که حرکت مربوط به انسان نمیشود.
بر این اساس، از نظر این گروه، فعل متولد فعل انسان نیست و تنها فعل مباشر، فعل انسان میباشد.
برخی در بین خود گروه سوم، فعل مباشر و فعل متولد را مورد بررسی قرار دادهاند. این گروه بر اساس دقتی که انجام دادهاند، این بحث را اینگونه مطرح میکنند: زمانی که گفته میشود انسان فعل مباشر دارد، حقیقت فعل مباشر چیست؟ یعنی آنچیزی که از من بصورت حقیقی صادر میشود که میتوان به من نسبت داد، چیست؟ به تعبیر دیگر، این دسته از گروه سوم، اشکالی را مطرح میکنند و آن عبارت است از این که، کسانی که میگویند آیا فعل متولد به فرد منسوب است یا منسوب نیست، حرکت دست فرد و حرکت عصا را برای نمونه بیان میکنند. که آیا حرکت عصا، منسوب به فرد است یا خیر؟ این سوال را در مورد دست اشخاص پرسیده میشود. آیا حرکت دست، فعل مباشر است یا فعل متولد است؟ تصور ظاهری آن است که فعل مباشر است، زیرا مشخص است که کار فرد و بدن آن میباشد. اما زمانی که تدقیق نظر میشود دریافت میشود که اینگونه نیست بلکه اراده، فعل مباشر فرد میباشد. شخص اراده میکند و تابع اراده شخص، دست حرکت میکند. زمانی هم اراده میکند و دست حرکت نمیکند. مثل زمانی که حالت خواب رفتگی به دست اشخاص عارض میشود. شخص اراده (فعل مباشر) را انجام میدهد اما دست حرکت نمیکند. این نشانگر آن است که حرکت دست، فعل مباشر افراد نمیشود.
بنابر این، هرچه در باب فعل متولد بیان میشود در باب غیر اراده نیز باید گفت.
سوال: آیا این گروه قائل به مقتضی و مانع هستند؟
پاسخ: در اینجا قائل نیستند. آنها میگویند اراده فعل کامل افراد میباشد. تحقق معلول خارجی، نیازمند مقتضی و عدم مانع است. مقتضی اراده افراد است اما فعل او نیست بلکه تنها مقتضی است. مقتضی شئ لزوما عامل اصلی آن شئ نیست.
سوال: فعل از نظر این گروه چیست؟
پاسخ: میان خود آنها در این زمینه اختلاف وجود دارد. به یک معنای عام میتوان گفت، فعل برابر است با هرگونه حرکت.
سوال: بنابر این تعریف، اراده چگونه فعل میباشد؟ جایی که فرد اراده میکند اما دست حرکت نمیکند، حرکت کجا است؟
پاسخ: اراده یک حرکت است. اراده غیر از قدرت است. حرکت در نفس فرد میباشد. زمانی که اراده میکند؛ دست حرکت میکند. در حرکت بحثهای فراوانی صورت گرفته است. اما هرچه باشد، بالوجدان مییابیم زمانی که اراده میکنیم، کاری را انجام میدهیم.
گروهی قائل شدهاند که اراده نیست، بلکه تنها کاری که افراد انجام میدهند، فکر است. فکر به معنای تفکر نیست بلکه فکر به معنای توجه است. حقیقت اراده، توجه و تمرکز بر چیزی است. توجه است که دست را حرکت میدهد.
خلاصه اقوال:
اکثر معتزله و امامیه، قائلند که فعل متولد مانند فعل مباشر، منسوب به افراد است.
اشاعره، معتقدند فعل متولد مانند فعل مباشر، منسوب به اشخاص نیست.
گروه وسط معتقدند، فعل مباشر، فعل افراد است اما فعل متولد، فعل اشخاص نمیباشد. به عبارت دیگر، گروهی از عدلیه وجود دارند که فعل متولد را فعل افراد نمیدانند. هرچند از نظر آنها فعل مباشر، فعل افراد میباشد.
سوال: اشاعره که قائلند تمام افعال منسوب به خداوند متعال است، در بحث قصاص در فقه چگونه رفتار میکنند؟
پاسخ: یکی از اشکالاتی که به اشاعره وارد شده است، تمییز بین فعل اختیاری و غیر اختیاری به چه شکل است؟ اشاعره با توجه به پذیرفتن نظریه کسب کمی راحتتر هستند. مشکل در نظریه اهل حدیث است که نظریه کسب را نمیپذیرند.