درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۱۴: صلاة العیدین (۱)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

صلاة العیدین

صلاة العیدین:

در این قسمت دو نماز عید فطر و عید قربان، مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

مرحوم شهید، در مورد کلمه عید، دو نکته را تذکر می‌دهد.

نکته نخست: مفرد کلمه عیدین، عید است و کلمه عید، مشتق از عود است. یعنی اصل یاء، عین الفعل، واو بوده است. به جهت این که عطایای خداوند متعال در این روز بر بندگان زیاد است و این عطایای زیاد در عید، بواسطه عود و برگشت این روز که عطایای آن زیاد است، سرور و رحمت، نسبت به بندگان عود می‌کند و هر ساله بر می‌گردد. بر اساس این که سرور و رحمت عود می‌کند و بر می‌گردد بواسطه، عطایای زیاد خداوند متعال، به این روز، عید گفته‌اند.

نکته دوم: یاء در کلمه عید منقلب از واو است. یعنی عود بوده است، اما خلاف قاعده، جمع آن اعیاد شده است.

سوال: چرا خلاف قاعده؟

پاسخ: زیرا قاعده این است که اگر در مفرد، واو تبدیل به یاء می‌شود، در جمع، واو بر می‌گردد. مثل موزان که مفرد آن میزان می‌شود اما جمع آن موازین است. در کلمه عید نیز طبق قاعده باید جمع آن، اعواد باشد اما جمع آن اعیاد است.

سوال: چرا جمع کلمه عید را اعیاد گفته‌اند؟

پاسخ: این که عرب ملتزم به اعیاد شده است به دو دلیل است.

۱) یاء در مفرد همیشگی است. یعنی همیشه در مفرد این کلمه، یاء منقلب از واو بیان می‌شود و هیچ گاه واو در آن بیان نمی‌شود. لذا آن را مانند کلمه‌ای دانسته‌اند که در اصل با یاء بوده است.

۲) به دلیل این که جمع کلمه عود به معنای چوب، اعواد است لذا اگر جمع عید هم بخواهد اعواد شود، ممکن است که با اعواد که به معنای چوب است، اشتباه شود. لذا ملتزم شده‌اند که جمع عید را اعیاد بگویند.

وجوب نماز عیدین:

نماز عید فطر و عید قربان، واجب است به وجوب عینی نه وجوب تخییری. در نماز جمعه بیان شد که اگر وجوب نماز جمعه را قائل باشیم، در زمان غیبت، وجوب تخییری دارد. یعنی مکلف بین نماز جمعه و نماز ظهر، مخیر است. اما در عید فطر و عید قربان، مکلف اگر وجوبی دارد، وجوبش عینی است نه وجوب تخییری. زیرا اساسا در این مسئله، وجوب تخییری معنا ندارد. زیرا تخییر نیازمند دو طرف است و در نماز عیدین، عِدلی برای نماز وجود ندارد که آن را وجوب تخییری بدانیم.

بنابر این، نماز عیدین، وجوب عینی دارد در صورتی که شروط نماز جمعه واجب عینی، موجود باشد. مثلا در زمان حضور امام معصوم عليه‌السلام باشد، اجتماع حداقل ۵ نفر برای اقامه نماز محقق باشد و.... اما شروط موجب وجوب تخییری، در نماز عیدین معنا ندارد. زیرا تخییر بین نماز عید و نماز دیگری در این جا وجود ندارد.

خطبه‌های نماز عید:

در نماز عید نیز دو خطبه وجود دارد که برخلاف نماز جمعه، خطبه‌ها را بعد از نماز می‌خوانند. چنانچه در مباحث گذشته بیان شد؛ خطبه‌های نماز جمعه را پیش از نماز قرائت می‌کنند اما در نماز عیدین، خطبه‌ها پس از نماز جمعه اقامه می‌شود.

وقت نماز عید:

مرحوم شهید اول در مورد وقت نماز عید، نکته‌ای را بیان نفرمود. اما مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: وقت نماز عید بین طلوع خورشید و زوال ظهر است.

۴

تطبیق صلاة العیدین

﴿ صلاة: صلاة العيدين ﴾

واحدهما «عيد» (مفرد کلمه عیدین که تثنیه است، کلمه عید است.) مشتقٌّ من «العود» (عین الفعل کلمه عید، اصلش واو بوده است و واو به یاء تبدیل شده است.) لكثرة عوائد اللّٰه تعالى فيه على عباده (بخاطر این که عطایا و آنچه که خداوند متعال به عنوان عطیه به بندگان عطا می‌فرماید، در این روز عید، بر بندگان زیاد است) وعود السرور والرحمة بعوده (هنگامی که عطایا زیاد است، بواسطه عود این روز در هر سال، سرور و رحمت به بندگان خداوند متعال بر می‌گردد و چون بر می‌گردد، از کلمه عود استفاده کرده‌اند و کلمه عید را برای این روز‌ها نامگذاری کرده‌اند.)، وياؤه منقلبة عن واو (یاء کلمه عید منقلب از واو است. یعنی عود بوده و به عید تبدیل شده است). وجمعُه على «أعياد» غير قياس (جمع کلمه عید بر اعیاد، جمع قاعده مند نیست. یعنی این جمع مطابق قاعده نیست)؛ لأنّ الجمع يُردّ إلى الأصل (بخاطر این که جمع، کلمه را به اصل خودش بر می‌گرداند. یعنی عید هنگامی که جمع بسته می‌شود باید اعواد شود. مثل میزان که اصلش موزان بوده و در هنگام جمع موازین می‌شود. در عید نیز باید به اصل برمی گشت و اعواد می‌شد)، والتزموه كذلك (به جمع غیر قیاس و غیر قاعده ملتزم شده‌اند، به دو دلیل)، للزوم الياء في مفرده (بخاطر این که حرف یاء در مفرد، بصورت همیشگی است و چون همیشگی است، کلمه عید را مانند کلمه‌ای که در اصل با یاء بوده، تصور کرده‌اند.) وتميّزه عن جمع «العود». (کلمه عود در لغت عرب به معنای چوب است و جمع آن اعواد می‌شود. اگر بنا باشد که جمع عید، اعواد شود؛ این اعواد با اعواد که جمع عود است، اشتباه می‌شود. برای جلوگیری از این اشتباه، عرب، جمع عید را اعیاد گفته است، تا با اعواد که جمع عود است، اشتباه نشود.)

﴿ وتجب ﴾ صلاة العيدين وجوباً عينيّاً (نماز عیدین، واجب است از نوع وجوب عینی. یعنی وجوب نماز فطر و قربان، تخییری نیست.) ﴿ بشروط الجمعة ﴾ العينيّة (به شروطی که نماز جمعه، نماز واجب عینی. برخی از شروط عبارتند از این که زمان حضور امام معصوم باشد، پنج نفر برای جماعت جمع شوند و...). أمّا التخييريّة (تحقق شرائط وجوب تخییری جمعه) فكاختلال الشرائط (مثل اختلال شرائط است. یعنی هیچ گاه، در نماز عید فطر و قربان محقق نمی‌شود. علتش عدم تحقق آن است که)؛ لعدم إمكان التخيير هنا (چون در این مسئله تخییر اساسا معنا ندارد. زیرا تخییر نیازمند عدل است و در اینجا عدلی وجود ندارد که جایگزین آن شود تا قائل به تخییر مکلف بین نماز عیدین و عدل آن شویم.) ﴿ والخطبتان بعدها ﴾ بخلاف الجمعة (دو خطبه نماز عید، بعد از نماز عید است. برخلاف نماز جمعه که خطبه‌های آن قبل از نماز جمعه است). ولم يذكر وقتَها (مرحوم مصنف، وقت نماز عید را ذکر نفرمود. اما مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:)، وهو ما بين طلوع الشمس والزوال. (زمان اقامه نماز عید، از طلوع خورشید روز عید فطر یا روز عید قربان تا زوال خورشید در ظهر است.)

۵

کیفیت نماز عید

کیفیت نماز عید

مرحوم شهید در مورد کیفیت نماز عید می‌فرماید: نماز عید، دو رکعت، همانند نماز جمعه است. نماز جمعه نیز در اصل رکعات با نماز عید، متفاوت نیست. اما در نماز عید، قبل از رکوع و بعد از رکوع، تکبیر می‌گوید. قبل و بعد از سجده تکبیر می‌گوید. جدای از تکبیرهای معمول در نمازهای معمول، در نماز عید، پنج تکبیر در رکعت اول و چهار تکبیر در رکعت دوم، بعد از قرائت در هر دو رکعت، بنابر نظر مشهور، وجود دارد. گرچه غیر مشهور مانند ابن جنید، معتقد است که در رکعت اول، تکبیر‌ها و قنوت‌ها، قبل از قرائت و در رکعت دوم، بعد از قرائت است. اما مشهور معتقد است که بعد از قرائات در هر دو رکعت، تکبیر‌ها باید گفته شود. همچنین قنوت بعد از هر یک از تکبیرات. یعنی تکبیرهایی که بعد از قرائت حمد و سوره بیان می‌شود، بعد از هر تکبیر باید قنوت بگیرد. البته مرحوم شهید اول می‌فرماید: والقنوت بينها. یعنی قنوت بین تکبیر‌ها. اگر قنوت بین تکبیرات بخواهد انجام شود، با کیفیت اصلی نماز سازگار نیست. لذا مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این مجاز و از باب غلبه است. چون بعد از این که تکبیر آخر را بیان کرد و قنوت را گرفت، یک تکبیر دیگری وجود ندارد که قنوت آخر، بین دو تکبیر بشود. لذا حقیقت آن است که قنوت بعد از تکبیرات است، نه بین تکبیرات. البته ممکن است که برای رکوع رفتن یک تکبیر بگوید اما آن تکبیر، تکبیر مربوط به نماز عید نیست، بلکه آن تکبیر، تکبیر قبل از رکوع است و ربطی به پنج تکبیر یا چهار تکبیر، ندارد. لذا در حقیقت قنوت بعد از تکبیرات است، نه بین تکبیرات. اما به جهت آن که غیر از مورد آخر، تمام موارد بین دو تکبیر بصورت خود به خود، قرار می‌گیرد، بر این اساس، از باب غلبه مرحوم شهید اول فرموده است: والقنوت بينها.

نکته: تکبیرها و قنوت‌ها، جزء نماز عید هستند. لذا هرگاه که نماز عید واجب باشد (شرائط وجوب نماز عید وجود داشته باشد. مثل زمان حضور امام معصوم، اجتماع ۵ نفر و...)، قنوت‌ها و تکبیرها واجب می‌باشد و هرگاه که اصل نماز عید مستحب باشد، قنوت‌ها و تکبیرها نیز مستحب می‌شوند. البته باید توجه داشت که اگر اصل نماز عید، مستحب شود، به این معنا نیست که اگر کسی بخواهد نماز عید را اقامه کند، می‌تواند که قنوت و تکبیرها را انجام ندهد، بلکه اگر بخواهد نماز مستحب عید را اقامه کند، باید قنوت و تکبیرها نیز انجام شود. یعنی اگر اخلال عمدی به تکبیرها و قنوت‌ها شود، دیگر آن نماز مستحب، انگار انجام نشده است. در حقیقت اگر اصل نماز عید مستحب شود، کسی که این نماز را شروع کرد، اگر بخواهد نماز ادامه پیدا کند، لازم است که تکبیرها و قنوت‌ها را انجام دهد.

سوال: در قنوت نماز عید، آیا دعای مأثور از اهل بیت عليهم‌السلام که می‌فرماید: اللهمّ أهل الكبرياء والعظمة، حتما باید قرائت شود؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: مستحب است که در قنوت این دعا مأثور، قرائت شود اما می‌توان غیر این دعا را قرائت نماید و واجب نیست که این دعا در قنوت، قرائت شود.

اقامه نماز عید بصورت فرادا:

 اگر شروطی که باعث وجوب نماز عید است، موجود نباشد، مثلا در زمان حضور امام نباشد، در این صورت مستحب است که نماز عید اقامه شود، چه بصورت جماعت و چه بصورت فرادا و برخلاف نماز جمعه، لازم نیست که بین دو نماز عید که در دو مکان برگزار می‌شود، یک فرسخ فاصله باشد. در نماز جمعه بیان شد که اگر نماز جمعه در یک مکان برگزار می‌شود، تا شعاع یک فرسخی نباید نماز جمعه دیگری برگزار شود اما در نماز عید اینگونه نیست. یعنی در صورتی که نماز عید مستحب باشد (مثلا زمان غیبت) می‌توان نماز بصورت جماعت اقامه شود و فاصله بین دو نماز عید که بصورت جماعت اقامه می‌شود، یک فرسخ نباشد. البته برخی قائلند که در فرض استحباب نماز عید، فقط باید بصورت فرادا اقامه شود و نباید بصورت جماعت اقامه شود. طبیعتا هنگامی که فرادا اقامه شود، خطبه ساقط می‌شود.

حکم قضا شدن نماز عید:

اگر نماز عید در وقت خودش (طلوع آفتاب تا زوال ظهر روز عید) فوت شود، چه با عذر فوت شود و چه بدون عذر، این نماز عید شود، بنابر نظر مشهور، قضا ندارد. دلیل این نظر، وجود روایات است که در این زمینه بیان شده است.

در مقابل، برخی معتقدند که اگر نماز عید در زمان خودش اقامه نشود، قضا دارد. قائلین به وجود قضا برای نماز عید، به دو دسته تقسیم شده‌اند.

۱) برخی معتقدند که قضای نماز عید، مانند اصل نمازی است که فوت شده است.

۲) برخی معتقدند که قضای نماز عید، دو رکعت نیست بلکه چهار رکعت است. برخی از این گروه معتقدند که منظور از چهار رکعت، دو نماز دو رکعتی است و برخی معتقدند که منظور، چهار رکعت متصل به یک سلام است.

مرحوم شهید می‌فرماید: بصورت کلی، دلیل نظر چهار رکعت، ضعیف است. یعنی روایتی را به عنوان دلیل اقامه می‌کنند که این روایت ضعیف است.

۶

تطبیق کیفیت نماز عید

وهي ركعتان كالجمعة. (نماز عید مانند نماز جمعه، دو رکعت است و در اصل دو رکعت بودن، با یکدیگر متفاوت نیستند.)

﴿ ويجب فيها التكبير زائداً عن المعتاد ﴾ (واجب است در نماز عید، تکبیر، زائد بر آن تکبیر معمول نماز‌ها. المتعاد یعنی تکبیر‌های معمول که مثل تکبیرة الاحرام، تکبیر قبل و بعد از رکوع، تکبیر قبل و بعد از سجده که بصورت معمول در هر نمازی وجود دارد. اما علاوه بر این تکبیرهای معتاد) من تكبيرة الإحرام (مِن بیان المعتاد است.) وتكبير الركوع (قبل و بعد از رکوع) والسجود (قبل و بعد از سجده. زائد بر این تکبیرها، یجب فیها در نماز عید) ﴿ خمساً في ﴾ الركعة ﴿ الاُولى (پنج تکبیر در رکعت اول) وأربعاً في الثانية ﴾ (و چهار تکبیر در رکعت دوم. این تکبیرها) بعد القراءة فيهما (بعد از قرائت حمد و سوره است در رکعت اول و رکعت دوم) في المشهور (بنابر نظر مشهور. اما در مقابل ابن جنید معتقد است که در رکعت اول، تکبیرها و قنوت‌ها قبل از قرائت و در رکعت دوم، بعد از قرائت می‌باشد.) ﴿ والقنوت بينها ﴾ (القنوت، عطف به التکبیر می‌شود. یعنی یجب فیها القنوت. یعنی واجب است در نماز عید، قنوت در بین تکبیرها.) على وجه التجوّز (اگر گفته شود که بین پنج تکبیر، قنوت گفته شود، طبیعتا قنوتی که بین این قنوت‌ها است، چهار قنوت می‌باشد. یا در رکعت دوم که چهار تکبیر دارد، سه قنوت را می‌توان بین تکبیرها بیان کرد. در حالی که می‌خواهیم بگوییم، پنج تکبیر و بعد از هر تکبیر، یک قنوت باید بیان شود یا چهار تکبیر و بعد از هر تکبیر، باید یکی قنوت بیان شود که در حقیقت قنوت آخر در بین دو تکبیر از پنج تکبیر، قرار نمی‌گیرد. هر چند که ممکن است مصلی، تکبیر بگوید و به رکوع برود اما باید توجه داشت که این تکبیر جزء پنج تکبیر یا چهار تکبیر نیست و نباید آن را به حساب آورد. لذا مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این که مرحوم شهید اول فرمود القنوت بینها، مجاز گویی است. یعنی در همه موارد بین تکبیرها نیست. زیرا قنوت آخر، بعد از تکبیر است و هنگامی که قنوت را قرائت کرد، دیگر تکبیری وجود ندارد که آن قنوت بین تکبیرها قرار گیرد.) وإلّا فهو (قنوت) بعد كلّ تكبير. (نه بین دو تکبیر) وهذا التكبير والقنوت جزءان منها (تکبیر و قنوت، دو جزء از نماز عید است. در حقیقت جزئی از نماز محسوب می‌شوند. حال که جزء نماز محسوب می‌شوند)، فيجب حيث تجب (هر یک از تکبیر و قنوت، واجب است در جایی که اصل نماز عید واجب باشد)، ويُسنّ حيث تُسنّ (تکبیر و قنوت مستحب می‌شود در هرجایی که اصل نماز عید مستحب شود)، فتبطل بالإخلال بهما عمداً على التقديرين. (علی التقدیرین یعنی چه نماز عید واجب و چه مستحب باشد، اخلال به تکبیر بصورت عمدی باعث بطلان نماز می‌شود. با این عبارت این نکته را بیان می‌فرماید که هرچند که نماز عید مستحب باشد، بازهم قنوت و تکبیر، جزء ارکان اصلی نماز می‌باشد و لذا اخلال عمدی به آن جایز نیست.)

﴿ ويستحبّ ﴾ القنوت ﴿ بالمرسوم ﴾ (مستحب است که هنگام قنوت، دعاهای مأثور را قرائت کند. آن دعاء عبارت است از) وهو: «اللهمّ أهل الكبرياء والعظمة... الخ» ويجوز بغيره (جایز است قنوت گرفتن به غیر این دعا مأثور. یعنی می‌تواند دعاهای دیگر که مأثور است را در قنوت، قرائت کند) وبما سنح. (جایز است هر دعایی که می‌خواهد را در قنوت بخواند. حتی اگر مأثور نباشد.)

﴿ ومع اختلال الشروط ﴾ الموجبة (در فرض اختلال شروط واجب کننده نماز عید، یعنی وقتی شروط واجب کننده وجود ندارد و طبیعتا نماز عید، مستحب می‌شود. اختیار با خود مکلف است) ﴿ تُصلّى جماعةً وفُرادى (می‌تواند بصورت جماعت بخواند و می‌تواند بصورت فرادا نماز عید را اقامه کند. در حالی که نماز عید در صورت وجوب باید بصورت جماعت اقامه کند.) مستحبّاً ﴾ (البته هرگاه که مخیر بود بصورت جماعت یا فرادا نماز را اقامه کند، نماز عید، مستحب می‌شود.) ولا يعتبر حينئذٍ تباعد العيدين بفرسخ (در نماز جمعه، باید بین دو نماز جمعه حداقل یک فرسخ فاصله باشد. اما در نماز عید، هنگامی که مستحب می‌شود، لازم نیست بین دو جماعتی که نماز عید را می‌خوانند، یک فرسخ فاصله وجود داشته باشد). وقيل: مع استحبابها (برخی گفته‌اند که در فرض استحباب نماز عید) تصلّى فرادى خاصّةً (باید بصورت فرادا نماز را اقامه کند و اقامه آن بصورت جماعت، جایز نیست.) وتسقط الخطبة في الفرادى. (هنگامی که بصورت فرادا نماز عید اقامه شود، خطبه ساقط می‌شود.)

﴿ ولو فاتت ﴾ (اگر نماز عید فوت شود. یعنی نماز عید قضا شود) في وقتها لعذرٍ وغيره (چه با عذر فوت شود. مثلا مشکلی داشته است و نتوانسته است که نماز عید را اقامه کند. و چه بدون عذر نماز عید، قضا شود. مثلا بر اثر تنبلی این نماز قضا شده است.) ﴿ لم تُقضَ ﴾ في أشهر القولين (این نماز قضا ندارد، طبق اشهر قولین. یعنی نمی‌تواند بگوید که در عصر قضای آن را اقامه می‌کند.)؛ للنصّ (بخاطر وجود نص. روایت چنین است: عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: لَيْسَ يَوْمَ اَلْفِطْرِ وَ لاَ يَوْمَ اَلْأَضْحَى أَذَانٌ وَ لاَ إِقَامَةٌ -روز عید فطر و روز عید قربان، اذان و اقامه نیست- إِلَى أَنْ قَالَ -تا جایی که حضرت فرمودند-: وَ مَنْ لَمْ يُصَلِّ مَعَ إِمَامٍ فِي جَمَاعَةٍ -کسی که نتوانسته با امام جماعت، نماز را اقامه کند- فَلاَ صَلاَةَ لَهُ وَ لاَ قَضَاءَ عَلَيْهِ -دیگر نمازی برای او نیست و این نماز قضا ندارد.) وقيل: تُقضى كما فاتت (در مقابل، برخی قائلند که نماز عید، قضا دارد، همانگونه که قضا شده است. یعنی به همان صورت دو رکعتی که قضا شده است، مکلف باید به همان صورت نماز را قضا کند) وقيل: أربعاً (برخی معتقدند که اگر نماز عید، قضا شد باید چهار رکعت نماز را اقامه کند اما این گروه دو دسته شده‌اند. برخی معتقدند که) مفصولة (به دو سلام. یعنی دو نماز دو رکعتی باید نماز را اقامه کند) وقيل: موصولةً (چهار رکعت را متصل به هم اقامه کند. یعنی به یک سلام، نماز را بخواند. مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:) وهو ضعيف المأخذ. (اصل این که قضای نماز عید، چهار رکعتی باشد را روایتی بیان فرموده اما آن روایت، ضعیف السند است و چون روایت ضعیف است، قابلیت استناد را ندارد. روایت ضعیفی که مرحوم شهید مورد اشاره قرار می‌دهد چنین است: عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي اَلْبَخْتَرِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: مَنْ فَاتَتْهُ صَلاَةُ اَلْعِيدِ فَلْيُصَلِّ أَرْبَعاً.

کسی که نماز عید از او قضا می‌شود، چهار رکعت باید نماز بجا بیاورد.)

۷

مستحبات نماز عیدین

استحباب اقامه نماز عیدین در فضای غیر مسقف:

مستحب است که نماز عید را در بیابان یا هر جایی که سقف نداشته باشد، اقامه شود. البته در فرض اختیار این استحباب وجود دارد. یعنی هرگاه عذری مانند برف و سرما و... وجود نداشته باشد، این استحباب وجود دارد.

دلیل استحباب، اصحار برای نماز عید، تأسی به عمل معصوم است. پیامبر و امیرالمؤمنین عليهما‌السلام هرگاه قصد اقامه نماز عید را داشتند به بیابان و فضای بدون سقف می‌رفتند و در آن مکان‌ها نماز را اقامه می‌کردند. مگر در خصوص شهر مکه که در مکه، افضل آن است که نماز عید در خود مسجد الحرام اقامه شود.

در روایتی چنین بیان شده است: عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِقَالَ: اَلسُّنَّةُ عَلَى أَهْلِ اَلْأَمْصَارِ -سنت بر مردمانی که اهل شهر هستند آن است که- أَنْ يَبْرُزُوا مِنْ أَمْصَارِهِمْ فِي اَلْعِيدَيْنِ -به فضای غیر مسقف برای نماز عیدین بروند- إِلاَّ أَهْلَ مَكَّةَ فَإِنَّهُمْ يُصَلُّونَ فِي اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرَامِ.

در روایت دیگر چنین بیان شده است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لاَ يَنْبَغِي أَنْ تُصَلَّى صَلاَةُ اَلْعِيدَيْنِ فِي مَسْجِدٍ مُسَقَّفٍ وَ لاَ فِي بَيْتٍ -سزاوار نیست که نماز عیدین را در مسجد مسقف و خانه اقامه شود- إِنَّمَا تُصَلَّى فِي اَلصَّحْرَاءِ أَوْ فِي مَكَانٍ بَارِزٍ. -این است و جز این نیست که باید اقامه شود در صحراء یا مکانی که سقف نداشته باشد.-

کیفیت استحباب افطار در روز عید قربان و فطر:

مستحب است که مصلی در روز عید فطر، ابتدا افطار کند و سپس به سمت نماز حرکت کند. اما در روز عید قربان، مستحب است که ابتدا نماز عید را اقامه کند و سپس افطار کند. روزه گرفتن در هر دو روز عید فطر و قربان، جایز نیست و حرام است و لذا باید افطار کند. علت این که در روز عید فطر، قبل از اقامه نماز و در روز عید قربان، بعد از اقامه نماز، افطار کند به جهت تأسی به عمل معصوم است.

در روز عید قربان هم که افطار می‌کند از گوشت قربانی افطار کند. یعنی از قربانی که در روز عید قربان کشته است، از گوشت آن برای افطار استفاده کند.

مرحوم شهید می‌فرماید: سنت آن است که در روز عید فطر، هنگامی که ابتدا می‌خواهد افطار کند و سپس به سمت نماز حرکت کند، آن است که افطارش به خوراکی شیرین باشد. مثلا خرما بخورد.

این هم که گفته شد در روز عید فطر، قبل از نماز و در روز عید قربان، بعد از نماز، افطار کند، تفاوتش روشن است. دلیلش آن است که در روز عید تا روز قبل، روزه واجب بوده است و به جهت این که روزه واجب بوده اما روزه گرفتن در عید فطر حرام است، گفته شده است که ابتدا افطار کند تا انقیاد و مطیع بودن خودش را به خداوند نشان دهد. اما در عید قربان، هرچند که روزه گرفتن در آن روز حرام است اما اولا روزه گرفتن تا روز قبل، واجب نبوده است که اکنون بخواهد انقیاد خودش را نشان دهد و ثانیا افطار در روز عید قربان، به گوشت قربانی مستحب است. طبعا قربانی بعد از نماز انجام می‌شود نه قبل از نماز. زیرا یک زمان طولانی لازم دارد و لذا ابتدا نماز را اقامه می‌کنند و سپس قربانی می‌کنند.

البته روایت شاذی وجود دارد که در آن بیان شده است که در روز عید فطر علاوه بر آن که به خوراکی شیرین، افطار می‌کند، مقداری از تربت سیدالشهدا را می‌توان به عنوان افطار استفاده کرد. روایت چنین است: عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلنَّوْفَلِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنِّي أَفْطَرْتُ يَوْمَ اَلْفِطْرِ عَلَى طِينٍ وَ تَمْرٍ -افطار می‌کنم در روز عید فطر به طین و تمر. یعنی هم مقداری خاک تربت و هم خرما را می‌خورم- فَقَالَ لِي جَمَعْتَ بَرَكَةً وَ سُنَّةً. -حضرت فرمودند که تو هم برکت و هم سنت را جمع کرده‌ای.-

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این روایت، حمل بر شخص مریض شده است که تربت سیدالشهدا عليه‌السلام را برای استشفا خورده است. به جهت جمع بین روایات این سخن گفته شده است.

به نظر می‌رسد که بین این روایت و روایاتی که فرموده است به خوراکی شیرین افطار کند، تعارضی وجود ندارد که بخواهیم این جمع را بیان کنیم. لذا طبعا مراد مرحوم شهید، جمع بین این روایت افطار به طین و روایاتی که خوردن طین را حرام می‌داند مگر برای مریض به جهت استشفاء. یعنی جمع بین این روایت و روایتی که می‌فرماید: خوردن طین برای غیر استشفا حرام است، به این است که بگوییم این روایت مربوط به مریض می‌شود.

۸

تطبیق مستحبات نماز عیدین

﴿ ويستحبّ: الإصحار بها ﴾ (مستحب است اصحار به نماز عید. اصحار یعنی رفتن به سوی صحرا یا مکانی که مسقف نباشد. البته اصحار برای فرض اختیار است.) مع الاختيار (و الا اگر عذری وجود داشته باشد دیگر صحرا رفتن معنا ندارد. دلیل استحباب چیست؟) للاتّباع (به جهت تأسی از عمل اهل بیت عليهم‌السلام و پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله) ﴿ إلّابمكّة ﴾ (مگر آن که کسی بخواهد در مکه نماز عید را بخواند) فمسجدها أفضل. (مسجد الحرام افضل است از این که بخواهد به صحرا برود.)

﴿ وأن يَطْعَمَ ﴾ (أن یطعم، عطف به الإصحار می‌شود. یستحب أن یطعم. مسحب است که مصلی، خوراکی بخورد) بفتح حرف المضارعة فسكون الطاء ففتح العين (یُطعِمَ خوانده نشود. چون یُطعِمَ به معنای اطعام دادن است. یعنی خوراندن به دیگران. اما یَطعَمَ یعنی خود مصلی خوراکی بخورد.)، مضارع «طَعِم» بكسرها كعَلِم، أي يأكل (بخورد. بنابراین، مستحب است که مصلی بخورد) ﴿ في ﴾ عيد ﴿ الفطر قبل خروجه ﴾ إلى الصلاة (قبل از این که به سمت نماز عید برود، افطار را انجام دهد) ﴿ وفي الأضحى بعد عوده من اُضحيّته ﴾ (در روز عید قربان بعد از برگشتن از نماز، افطار کند. من اضحیته، یعنی از قربانی خودش، افطار کند.) بضمّ الهمزة وتشديد الياء؛ للاتّباع (به جهت تأسی به عمل پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و اهل بیت عصمت و طهارت عليهم‌السلام) والفرق لائح (فرق بین عید فطر که گفته شد قبل از نماز افطار کند و بین عید قربان که گفته شد بعد از نماز افطار کند، روشن است. لائح یعنی ظاهر. علتش آن است که در روز عید فطر لازم بود که تا روز قبل روزه بگیرد و در روز عید فطر لازم است که افطار کند. در این جا برای نشان دادن انقیاد و مطیع بودن، قبل از نماز افطار می‌کند. اما در روز عید قربان، اولا تا روز قبل روزه واجب نبوده که اکنون بخواهد انقیاد خودش را نشان دهد. و ثانیا چون خوردن از گوشت قربانی استحباب دارد و معمولا قربانی بعد از نماز انجام می‌شود، بر این اساس، افطار در روز عید قربان در بعد از نماز انجام می‌شود). وليكن الفَطرُ في الفطر على الحُلو (خوب است که بوده باشد افطار کردن در عید فطر، بر خوراکی شیرین. یعنی با خوراکی شیرین، افطار کند.)؛ للاتّباع (به جهت تأسی به عمل اهل بیت و پیامبر عليهم‌السلام) وما روي شاذّاً: من الإفطار فيه على التربة المشرّفة محمولٌ على العلّة جمعاً. (روایت شاذی که وجود دارد. شاذ از حیث نقل در مجامع روایی، منظور است. روایت چنین است: عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلنَّوْفَلِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنِّي أَفْطَرْتُ يَوْمَ اَلْفِطْرِ عَلَى طِينٍ وَ تَمْرٍ فَقَالَ لِي جَمَعْتَ بَرَكَةً وَ سُنَّةً.

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: این روایت را حمل بر بیماری می‌شود. به جهت جمع بین روایات.

بیان شد که مراد مرحوم شهید ثانی، آن است که چون در برخی از روایات بیان شده است که خوردن طین حرام است و چون در این روایت بیان شده است که خوردن طین جایز است، باید حمل بر مریض شود و الا جمع بین این روایت و روایتی که می‌فرماید به خوراکی شیرین، افطار کند، این جمع در آنجا معنا ندارد. زیرا بین این روایات تعارضی وجود ندارد.)

﴿ ويزاد في نافلتها عن غيرها من الأيّام ﴿ أربع ركعات مضافةً إلى نافلة الظهرين يصير الجميع عشرين ، كلّها للجمعة فيها (١).

﴿ والأفضل جعلُها أي العشرين ﴿ سُداس متفرّقة (٢) ستّاً ستّاً ﴿ في الأوقات الثلاثة المعهودة ، وهي : انبساط الشمس بمقدار ما يذهب شعاعها ، وارتفاعُها وقيامها وسطَ النهار قبل الزوال ﴿ وركعتان وهما الباقيتان من العشرين عن الأوقات الثلاثة تُفعل ﴿ عند الزوال بعدَه على الأفضل ، أو قبلَه بيسيرٍ على رواية (٣) ودون بسطها كذلك جعلُ ستّ الانبساط بين الفرضين ، ودونَه فعلُها أجمع يومَ الجمعة كيف اتّفق.

﴿ والمُزاحَم في الجمعة ﴿ عن السجود في الركعة الاُولى يسجد بعد قيامهم عنه و ﴿ يلتحق ولو بعد الركوع ﴿ فإن لم يتمكّن منه إلى أن سجد الإمام في الثانية و ﴿ سجد مع ثانية الإمام نوى بهما الركعةَ ﴿ الاُولى لأنّه لم يسجد لها بعدُ ، أو يُطلق فتنصرفان إلى ما في ذمّته. ولو نوى بهما الثانية بطلت الصلاة؛ لزيادة الركن في غير محلّه.

وكذا لو زُوحم عن ركوع الاُولى وسجودها ، فإن لم يدركهما مع ثانية الإمام فاتت الجمعة ـ لاشتراط إدراك ركعةٍ منها معه ـ واستأنف الظهر. مع احتمال العدول؛ لانعقادها صحيحةً والنهي عن قطعها مع إمكان صحّتها.

____________________

(١) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : قوله : «كلّها للجمعة» أي يوم الجمعة ، لا صلاتها ، وإلّا لأشعر بعدم استحباب الأربع إذا لم يصلّ الجمعة ، وليس ، كما عرفت. «فيها» هذا القيد وإن لم يكن به حاجة ، إلّا أنّ ذكره يفيد أنّ كونها لليوم مخصوص بهذا اليوم. المناهج السويّة : ٢٠٧.

(٢) في (ف) : مفرَّقة.

(٣) الوسائل ٥ : ٢٤ ، الباب ١١ من أبواب صلاة الجمعة ، الحديث ١١ ، وراجع الحديث ٢.

﴿ صلاة : صلاة العيدين

واحدهما «عيد» مشتقٌّ من «العود» لكثرة عوائد اللّٰه تعالى فيه على عباده وعود السرور والرحمة بعوده ، وياؤه منقلبة عن واو. وجمعُه على «أعياد» غير قياس؛ لأنّ الجمع يُردّ إلى الأصل ، والتزموه كذلك ، للزوم الياء في مفرده وتميّزه عن جمع «العود».

﴿ وتجب صلاة العيدين وجوباً عينيّاً ﴿ بشروط الجمعة العينيّة. أمّا التخييريّة فكاختلال الشرائط؛ لعدم إمكان التخيير هنا ﴿ والخطبتان (١) بعدها بخلاف الجمعة. ولم يذكر وقتَها ، وهو ما بين طلوع الشمس والزوال.

وهي ركعتان كالجمعة.

﴿ ويجب فيها التكبير زائداً عن المعتاد من تكبيرة الإحرام وتكبير الركوع والسجود ﴿ خمساً في الركعة ﴿ الاُولى وأربعاً في الثانية بعد القراءة فيهما في المشهور (٢) ﴿ والقنوت بينها على وجه التجوّز وإلّا فهو بعد كلّ تكبير. وهذا التكبير والقنوت جزءان منها ، فيجب حيث تجب ، ويُسنّ حيث تُسنّ ، فتبطل بالإخلال بهما عمداً على التقديرين.

﴿ ويستحبّ القنوت ﴿ بالمرسوم وهو : «اللهمّ أهل الكبرياء

____________________

(١) في (ع) زيادة : هنا.

(٢) خلافاً لابن الجنيد ، فإنّه جعل التكبير في الاُولى قبلها وفي الثانية بعدها [المختلف ٢ : ٢٥٢] ولعليّ بن بابويه ـ على ما نُقل عنه ـ فإنّه جعلها فيهما قبلها. المناهج السويّة : ٢١٤.

والعظمة ... الخ» (١) ويجوز بغيره وبما سنح.

﴿ ومع اختلال الشروط الموجبة ﴿ تُصلّى جماعةً وفُرادى مستحبّاً ولا يعتبر حينئذٍ تباعد العيدين بفرسخ. وقيل : مع استحبابها تصلّى فرادى خاصّةً (٢) وتسقط الخطبة في الفرادى.

﴿ ولو فاتت في وقتها لعذرٍ وغيره ﴿ لم تُقضَ في أشهر القولين؛ للنصّ (٣) وقيل : تُقضى كما فاتت (٤) وقيل : أربعاً مفصولة (٥) وقيل : موصولةً (٦) وهو ضعيف المأخذ (٧).

____________________

(١) راجع الوسائل ٥ : ١٣١ ، الباب ٢٦ من أبواب صلاة العيد.

(٢) قاله المفيد في المقنعة : ١٩٤ ، والسيّد المرتضى في الناصريّات : ٢٦٥ ، والشيخ في مصباح المتهجّد : ٥٩٨. وصرّح أبو الصلاح بقبح الجمع فيها حين الاختلال ، راجع الكافي في الفقه : ١٥٤.

(٣) النصّ هو صحيح زرارة : «من لم يصلّ مع الإمام في جماعة يوم العيد فلا صلاة له ولا قضاء عليه». (منه رحمه‌الله). راجع الوسائل ٥ : ٩٧ ، الباب ٢ من أبواب صلاة العيد ، الحديث ١٠.

(٤) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : هذا القائل غير معلوم لنا إلّا ابن إدريس على احتمال. المناهج السويّة : ٢١٧ ، لكن نسبه الشهيد إلى ابن إدريس باتّاً ، راجع الذكرى ٤ : ١٦٢ ، والسرائر ١ : ٣١٨ و ٣٢٠.

(٥) قاله ابن الجنيد ، كما عنه في المختلف ٢ : ٢٦٧.

(٦) قاله عليّ بن بابويه ، راجع المصدر السابق.

(٧) قال الفاضل الإصفهاني قدس‌سره : وهو أي القول بالأربع مفصولة أو موصولة ضعيف المأخذ سنداً ودلالة ، فإنّه رواية أبي البختري عن جعفر عن أبيه عن عليّ صلوات اللّٰه عليهم. المناهج السويّة : ٢١٧ ، وراجع الوسائل ٥ : ٩٩ ، الباب ٥ من أبواب صلاة العيد ، الحديث ٢.

﴿ ويستحبّ : الإصحار بها مع الاختيار للاتّباع (١) ﴿ إلّابمكّة فمسجدها أفضل.

﴿ وأن يَطْعَمَ بفتح حرف المضارعة فسكون الطاء ففتح العين ، مضارع «طَعِم» بكسرها كعَلِم ، أي يأكل ﴿ في عيد ﴿ الفطر قبل خروجه إلى الصلاة ﴿ وفي الأضحى بعد عوده من اُضحيّته بضمّ الهمزة وتشديد الياء؛ للاتّباع (٢) والفرق لائح. وليكن الفَطرُ في الفطر على الحُلو؛ للاتّباع (٣) وما روي شاذّاً : من الإفطار فيه على التربة المشرّفة (٤) محمولٌ على العلّة جمعاً.

﴿ ويُكرَه التنفّل قبلها بخصوص القبليّة (٥) ﴿ وبعدَها إلى الزوال بخصوصه للإمام والمأموم ﴿ إلّابمسجد النبيّ صلى‌الله‌عليه‌وآله فإنّه يُستحبّ أن يقصده الخارج إليها ويُصلّي به ركعتين قبل خروجه؛ للاتّباع (٦) نعم ، لو صلّيت في المساجد لعذرٍ أو غيره استُحبّ صلاة التحيّة للداخل وإن كان مسبوقاً والإمام يخطب؛ لفوات الصلاة المُسقط للمتابعة.

____________________

(١) اتّباعاً لرسول اللّٰه صلى‌الله‌عليه‌وآله ، راجع الوسائل ٥ : ١١٧ ، الباب ١٧ من أبواب صلاة العيد.

(٢) اتّباعاً لمولانا أمير المؤمنين عليه‌السلام ، راجع الوسائل ٥ : ١١٣ ، الباب ١٢ من أبواب صلاة العيد ، الحديث ٢ و ٣.

(٣) اتّباعاً للنبيّ الكريم صلى‌الله‌عليه‌وآله ، راجع مستدرك الوسائل ٦ : ١٣٠ ، الباب ١٠ من أبواب صلاة العيد ، الحديث الأوّل.

(٤) المصدر السابق ، الحديث ٢.

(٥) نبّه بالخصوص على أنّ قبلها ربما كره بوجه آخر ، ككونه بعد الطلوع قبل ذهاب الشعاع أو بعد الارتفاع ، وكذا بعدها ، وذلك وجه آخر للكراهة غير ما ذكر هنا. (منه رحمه‌الله).

(٦) اتّباعاً لنبيّنا محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله ، راجع الوسائل ٥ : ١٠٢ ، الباب ٧ من أبواب صلاة العيد ، الحديث ١٠.