یکی از بحثهایی که در وجوب نماز جمعه در زمان حضور مطرح میشود[۱]، آن است که بر کسی که نماز جمعه واجب است، حرام است که بعد از زوال روز جمعه، بصورت اختیاری سفر کند. یعنی هنگامی که در روز جمعه، اذان ظهر را که گفتند، نباید شخصی که نماز جمعه بر او واجب است، مسافرت کند.
در این که آیا حرام است، سفر در مسافت شرعی، یعنی اگر سفر، به گونهای باشد که مسافت شرعی را بخواهد برود، حرام است. چه موجب تفویت نماز جمعه باشد و چه موجب تفویت نماز جمعه نباشد. یعنی گفته شود که مهم نیست که سفر موجب تفویت نماز جمعه میشود یا خیر بلکه مهم آن است که اگر سفر، سفر چهار فرسخی باشد، حرام است. یا گفته شود که مهم در سفر آن است که این سفر نباید موجب تفویت جمعه شود. به عبارت دیگر، سفری حرام است که موجب تفویت نماز جمعه باشد. و الّا اگر سفر به گونهای است که موجب تفویت نماز جمعه نمیشود، مانعی ندارد. خواه به چهار فرسخ برسد یا به چهار فرسخ نرسد.
بنابر این، در این که آیا حرام است، سفر در مسافت شرعی چهار فرسخ؛ چه موجب تفویت جمعه باشد و چه موجب تفویت نماز جمعه نباشد. یا این که سفری که موجب تفویت نماز جمعه باشد، حرام است، چه به چهار فرسخ برسد و چه به چهار فرسخ نرسد. در این مسئله محل اختلاف است.
سوال: دلیل حرمت سفر در هنگام زوال روز جمعه در زمان حضور چیست؟
پاسخ: مرحوم شهید میفرماید: علتش آن است که چنین سفری سبب میشود که واجب مکلف که نماز جمعه است، فوت شود. به بیان دیگر، سفر باعث فوت نماز جمعه است. اگرچه ممکن باشد که مکلف، نماز جمعه را در طریق، اقامه کند. یعنی در سفر بیش از چهار فرسخ، هرچند که ممکن است در طریق، نماز جمعه را اقامه کند اما بازهم موجب فوت نماز جمعه میشود.
سوال: چگونه در عین حال که میتواند در طریق، نماز جمعه را اقامه کند، بازهم موجب فوت نماز جمعه است؟
پاسخ: مرحوم شهید در پاسخ میفرماید: اگر در سفر بیش از چهار فرسخ، سفر را در فرض امکان اقامه نماز جمعه در طریق، جایز بدانیم. به عبارت دیگر، گفته شود به دلیل این که میتواند در طریق، نماز جمعه را اقامه کند، اشکالی ندارد که سفر کند. در این صورت دور حاصل میشود.
ظاهرا مراد مرحوم شهید از دور این است که از وجودش، عدمش حاصل میشود.
توضیح دوباره کلام مرحوم شهید: سفر، باعث میشود که نماز جمعه که واجب است، از مکلف، فوت شود. حتی اگر در طریق، اقامه نماز جمعه، ممکن باشد. چون اگر در سفر بیش از چهار فرسخ، سفر مجاز شمرده شود، دور حاصل میشود و از وجودش، عدمش لازم میآید.
توضیح حصول دور: اگر متوقف شود، سفر بیش از چهار فرسخ بر امکان نماز جمعه در طریق. دیگر این سفر طبعا سفر حرام نیست و در سفر غیر حرام، نماز بصورت قصر اقامه میشود. هنگامی که نماز قصر شود، نماز جمعه ساقط میشود. زمانی که نماز جمعه ساقط شود، سفر باعث میشود که نماز جمعه از این مکلف، ساقط شود. بنابر این، سفر حرام میشود. چون باعث میشود که نماز جمعه فوت شود.
بیان دیگر: انجام سفر جایز است، مشروط بر این که امکان داشته باشد، در طریق اقامه کند. اگر میتواند به این واجب عمل کند و بعد از چهار فرسخ نماز جمعه واجب را اقامه کند، دیگر سفر او سفر معصیت نیست. هنگامی که سفر، سفر معصیت نباشد، نماز او قصر میشود. هنگامی که نماز قصر شود، نماز جمعه ساقط میشود. هنگامی که نماز جمعه ساقط شود، سفر، سفری است که موجب سقوط نماز جمعه است. پس چنین سفری، حرام میشود.
دو نکته:
نکته اول: اگر سفر مکلف، کمتر از چهار فرسخ باشد و بتواند در طریق، نماز جمعه را اقامه کند، اشکالی ندارد. مثلا شخصی میخواهد به سه فرسخی برود و افرادی همراه او هستند که میتوانند در طریق، نماز جمعه را اقامه کنند. در این صورت، انجام سفر اشکالی ندارد. زیرا از ابتدا قصد چهار فرسخ را نداشتند که موجب سقوط نماز جمعه شود و از طرفی امکان اقامه نماز جمعه را دارند.
حتی احتمال دارد که قائل شویم هر سفری که نماز در آن قصر نمیشود، جایز است. حتی اگر از چهار فرسخ بیشتر باشد. مثل کسی که قصد اقامه دارد. اگر شخصی بیش از چهار فرسخ رفت و در آنجا قصد اقامه نمود، میتواند نماز جمعه را اقامه کند و نماز جمعه فوت نمیشود. لذا انجام سفر اشکالی ندارد.
نکته دوم: شخصی میخواهد به سفر برود. اگر ابتدائا که میخواهد سفر را انجام دهد، سفرش حرام باشد. مثلا از اول قصد دارد که ۳۰ کیلومتر، مسافرت کند. لذا سفر او، سفر حرام میباشد. اگر بعد از گذشت ۱۵ کیلومتر، حرمت برداشته شد. یعنی تا ۱۵ کیلومتری، سفر حرام بود اما از نقطه ۱۵ کیلومتری به بعد، سفر او جایز میشود. در کجا نماز چنین شخصی قصر میشود؟
به بیان دیگر، شخصی از محل زندگی خودش، سه فرسخ میپیماید. سه فرسخی که پیموده، سفر حرام بوده است. از ابتدا هم قصد داشته است که پنج فرسخ، مسافرت کند. از انتهای سه فرسخی و ابتدای چهار فرسخی، سفر او حلال میشود. چنین مکلفی، در کجا میتواند نماز را قصر بخواند؟ مقصود از این که در کجا میتواند نماز را قصر بخواند این است که اگر تا کجا برود، میتواند نماز را قصر بخواند؟ مثلا اگر کلا پنج فرسخ برود باید نماز را قصر بخواند؟ یعنی سه فرسخی که بصورت حرام پیموده را با دو فرسخی که بصورت حلال پیموده را با یکدیگر محاسبه کند؟ به عبارت دیگر، مبدأ سفر، از ابتدای محل زندگی او محاسبه میشود یا مبدأ سفر او از جایی محاسبه میشود که بصورت جوازی پیموده است؟
مرحوم شهید میفرماید: مبدأ سفر بعد از سه فرسخ است. یعنی اگر بعد از سه فرسخ، چهار فرسخ دیگر، بپیماید، نمازش شکسته است اما اگر تنها دو فرسخ بپیماید، هرچند که با سه فرسخی که بصورت حرام پیموده، پنج فرسخ میشود، نماز را نمیتوان قصر خواند. زیرا سه فرسخی که بصورت حرام پیموده، محسوب نمیشود.
فردی در ظهر روز جمعه و پس از زوال، برای سفر حرکت کرد. طبیعتا چنین سفری حرام است. چون نماز جمعه را ترک میکند. در سه فرسخی به جایی رسید که اگر سه فرسخ را برگردد، به نماز جمعه نمیرسد اما اگر مثلا در دو فرسخ و نیم برمی گشت به نماز جمعه میرسید اما اکنون که به سه فرسخی رسیده است، هرچند از آن جا برگردد، بازهم به نماز جمعه نمیرسد. در این صورت، در سه فرسخی، سفر حرام این فرد به اتمام رسیده است. چون نماز جمعه دیگر فوت شده است و در ادامه سفر او، حلال میشود. لذا اگر بنای پیمودن چهار فرسخ را دارد. نمازش شکسته میشود اما اگر تنها قصد پیمودن دو فرسخ را دارد، هرچند که با آن سه فرسخ، مجموعا پنج فرسخ میشود، نمازش تمام است و قصر نمیشود.