درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۴۵: احکام الاموات (۸)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت آغازین

۳

نماز میت

نماز میت:

تا کنون در احکام اموات، بحث احتضار، بحث غسل و کفن را مطرح و تمام نمودیم. پس از آن که میت، غسل داده شد و کفن شد، نوبت به این می‌رسد که بر او نماز بخوانند.

خواندن نماز میت بر چه میتی واجب است:

نماز خواندن بر هر میتی که شش سال او تمام شده باشد (این که پنج سالش تمام شده باشد و وارد شش سال شده باشد کافی نیست بلکه باید شش سالش تمام شده باشد.) واجب می‌باشد. البته میتی که یا مسلمان باشد و یا حکم مسلمان را داشته باشد. در صفحه ۱۰۹ کتاب حاضر، این مطلب بیان شد که طفل و مجنونی که والدینش یا پدر و یا مادرش مسلمان باشند یا لقیط دار اسلام باشد و یا مسبی به ید مسلم باشد (به دست مسلمان اسیر شده باشد) و... در حکم مسلمان است. البته باید توجه داشت که در همان قسمت بیان شد که مسلمانانی که اسمشان مسلمان است اما حکم به کفر آن‌ها می‌شود مثل خوارج و نواصب از بحث خارج هستند.

۴

واجبات نماز میت

واجبات نماز میت:

در نماز میت واجباتی وجود دارد که در ذیل بیان می‌شود.

۱) قیام مع القدرة: یعنی نماز میت را در فرض وجود قدرت باید ایستاده خواند و خواندن نماز بصورت نشسته یا خوابیده کافی نیست. البته این شرط برای صورتی است که نماز گزار قدرت بر ایستادن داشته باشد والّا کسی که از قیام عاجز است به قدر توانش مانند دیگر نمازها، نماز میت را می‌خواند. مثلا اگر تنها در صورتی می‌تواند نماز را ایستاده بخواند که به جایی تکیه کند، در این صورت باید بایستد و دستش را به دیوار بگیرد. اگر ایستاده نمی‌تواند نماز را بخواند، نشسته نماز را بخواند و اگر نشسته نمی‌تواند، بصورت خوابیده به پهلوی راست، نماز را بخواند و اگر نمی‌تواند به پهلوی چپ نماز را بخواند و اگر نمی‌تواند به پشت نماز را بخواند. به عبارت دیگر، همان ترتیبی که در نماز‌های یومیه دارد، در این جا نیز رعایت کند.

نکته: نماز بر میت، واجب کفایی است. اگر کسی که عاجز از قیام است، بصورت نشسته بر میت نماز خواند. سوالی که در اینجا قابل طرح است آن است که حال که این شخص بصورت نشسته بر میت نماز خواند، بر دیگران واجب نیست که نماز را بصورت ایستاده بر این میت بخوانند؟ به عبارت دیگر، آیا نماز نشسته مکفی است و وجوب را از دیگران زائل می‌کند یا وجوب کفایی به قوت خود باقی است و بر دیگران واجب است که نماز میت را اقامه کنند؟

مرحوم شهید می‌فرماید: در این مسئله دو وجه وجود دارد. یعنی برای هر دو طرف می‌توان دلیل اقامه کرد.

وجه کفایت (همان نماز نشسته کافی است): بر نماز نشسته، نماز صدق می‌کند و بصورت صحیح نیز این نماز خوانده شده است. لذا دیگر وجهی ندارد که لازم باشد شخص دیگر نماز را اقامه کند.

وجه عدم کفایت (نماز نشسته کافی نیست و باید شخص دیگر بصورت ایستاده بر میت نماز بخواند): نماز عاجز با فرض وجود فرد قادر، ناقص محسوب می‌شود هرچند که نماز صحیحی تلقی می‌شود اما چون نماز نشسته، ناقص قلمداد می‌شود از دیگران اقامه نماز میت ساقط نمی‌شود.

به این جهت که دو وجه در این مسئله وجود دارد، باعث شده است که مرحوم مصنف در کتاب الذکری توقف کند. هرگاه می‌گویند فقیهی در مسئله‌ای توقف کرده است مقصود آن است که نتوانسته بصورت محکم به یک طرف حکم کند.

۲) رو به قبله بودن مصلی: واجب است که مصلی رو به قبله نماز بخواند.

۳) شیوه قرار دادن میت در هنگام اقامه نماز میت: سر میت طرف راست نماز گزار باشد و میت را به پشت خوابانده باشند. طبیعتا هنگامی که میت را اینگونه قرار دهند، دست چپ میت طرف نماز گزار قرار می‌گیرد. البته اگر نماز گزار مأموم باشد؛ (یعنی نماز میت به جماعت خوانده می‌شود) این شرط در مورد او اجرا نمی‌شود. یعنی لازم نیست که میت را جلوی نماز گزار به پشت بخوابانند و سر او طرف راست نماز گزار باشد. ممکن است در اثر جماعت زیاد سر میت طرف راست مأمومین قرار نگرفته باشد. بنابر این اگر نماز میت بصورت جماعت خوانده می‌شود همین که میت در مقابل امام جماعت باشد، کافی است. البته به شرط این که مأموم، امام را ببیند؛ مگر آن که حائل از دیدن مأموم، نماز گزاران دیگران باشد. به عبارت دیگر اگر نماز گزاران دیگر باعث شوند که مأموم، امام را نبیند، اشکالی ندارد. لذا اگر مأموم جمعیت نماز گزار را می‌بیند اما امام را نمی‌بیند که اگر این صف‌ها نبود، امام را می‌دید، در این صورت اشکالی ندارد اما اگر حائل دیگری نیست، مأموم باید به گونه بایستد که امام جماعت را ببیند. اگر این سخن پذیرفته شود، برخی از نماز میت‌هایی که بصورت جماعت برگزار می‌شود با مشکل روبرو می‌شود. مثل برخی از نماز‌هایی که بر مراجع اقامه می‌شود. در این نماز‌ها داخل حرم حضرت معصومه عليها‌السلام نماز اقامه می‌شود و در بیرون حرم مردم ایستاده‌اند و نماز را می‌خوانند. در این صورت اگر هیچ کسی هم نباشد، مأموم نمی‌تواند از بیرون حرم، امامی که داخل حرم ایستاده است را ببیند.

۴) دور نبودن مصلی از میت: لازم است که مصلی از میت به مقدار معتد به، دور نباشد. یعنی عرف نگوید که مصلی از میت خیلی دور است. البته طبق فتوای بسیاری از فقها اگر جماعتی باشد که صف‌های متصل دارد، اگر دور هم باشد، اشکالی ندارد. اما اگر جماعت نیست و نماز گزار دور ایستاده باشد اگر عرفا به مقدار معتد به دور باشد، نماز با مشکل مواجه می‌شود.

سوال: آیا ستر عورت مصلی یا طهارت بدن و لباس او از خبث در نماز میت شرط است؟ می‌دانیم که وضو داشتن و انجام غسل در نماز میت به دلیل وجود دلیل خاص، لازم نیست و فرد می‌تواند بدون داشتن وضو یا در حال جنابت یا حیض بر میت نماز بخواند. اما جدای از وضو و غسل، آیا ستر عورت مصلی و طهارت بدن و لباس او از نجاست شرط است یا خیر؟

پاسخ: دو وجه وجود دارد. ممکن است که بگوییم شرط است و ممکن است که بگوییم شرط نیست.

وجه شرط بودن: به این دلیل که در هر نمازی ستر عورت و طهارت از خبث، شرط است. نماز میت نیز نماز است و لذا در آن نیز ستر عورت و طهارت از خبث شرط است.

وجه عدم شرط بودن: هرچند که در نماز ستر عورت و طهارت از خبث شرط است اما نماز میت حقیقتا نماز نیست و به همین دلیل نیازی به وضو ندارد و زن حائض می‌تواند نماز میت بخواند. در حقیقت هرچند که به نماز میت، اسم نماز اطلاق می‌شود اما در واقع، دعا می‌باشد؛ لذا رکوع و سجده که از ارکان نماز است را ندارد. بنابر این، اگر در نماز میت نیاز به ستر عورت و طهارت از خبث لازم باشد، نیاز به روایت داریم و چون در این مورد روایتی وجود ندارد، نمی‌توان گفت که این موارد در نماز میت شرط باشد.

۵) نیت: نماز میت مانند هر عمل عبادی دیگر نیاز به نیت دارد. نماز میت عبادت محسوب می‌شود و انجام عمل عبادی بدون نیت، ممکن نیست.

نیت باید مشتمل بر چند چیز باشد:

الف) قصد فعل: یعنی کسی که می‌خواهد نماز میت بخواند باید قصد خواندن نماز میت داشته باشد. چه یک میت و چه میت‌ها متعدد باشد. هرچند که مصلی آن میت را نشناسد، باید قصد فعل داشته باشد. حتی اگر مذکر و مؤنث بودن میت را هم نمی‌داند باز می‌تواند نماز بخواند.

سوال: اگر مذکر و مؤنث بودن میت را نداند، اذکار نماز را چگونه بیان کند؟ چون در اذکار نماز، اگر میت مؤنث باشد ضمیرها بصورت مؤنث بیان می‌شود و اگر مذکر باشد، ضمیر‌ها بصورت مذکر بیان می‌شود.

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: مصلی در این صورت مخیر است که ضمیر‌ها را بصورت مذکر یا مؤنث بیان کند. اگر ضمیر‌ها را بصورت مذکر بیان نمود به اعتبار میت است. چون میت را به زن هم می‌گویند و اگر ضمیر‌ها را بصورت مؤنث بیان کرد، به اعتبار جنازه است. چون جنازه هم به مرد و هم به زن گفته می‌شود.

ب) قصد قربت: یعنی برای رضای خدا این کار را انجام دهد.

البته در این که آیا قصد الوجه لازم است یا لازم نیست، دو نظر را مصنف در کتاب الذکری بیان نموده است. منظور از قصد الوجه آن است که این نماز، نماز واجب است یا نماز مستحب است.

آیا نماز میت مستحب نیز وجود دارد؟ ممکن است که گفته شود اگر نماز میت برای دفعه اول خوانده شد، برای دفعه دوم مستحب است. یا گفته شود که برای بچه زیر شش سال، نماز میت واجب می‌شود. بنابر این بصورت اجمالی نماز میت مستحب نیز وجود دارد. پس مصلی باید مشخص کند، نمازی که می‌خواند آیا واجب است یا مستحب می‌باشد.

ج) نیت باید مقارن با تکبیر اول باشد: زمانی که می‌خواهد تکبیر اول نماز میت را بیان کند باید نیت، قصد قربت و قصد فعل داشته باشد. ایشان می‌فرماید: استدامه حکمی این نیت تا آخر نماز لازم است. استدامه یعنی نیت را تا آخر نماز داشته باشد. واضح است که لحظه به لحظه نیت در ذهن باقی نمی‌ماند و ممکن است که لحظاتی از نیت غافل شود و کسی که از نماز غافل می‌شود نمازش باطل نیست. لذا می‌فرماید استدامه حکمی نه استدامه واقعی. استدامه حکمی به این معنا است که قصد منافی نکند. به عبارت دیگر، تا پایان نماز، قصد خروج از نماز میت را نداشته باشد. اگر وسط نماز مثلا کاری پیش آمد و مصلی قصد کرد که دیگر نماز را ادامه ندهد، در این صورت قصد منافی محقق شده است اما اگر این قصد را نداشت اما استدامه واقعی هم نداشت. در این صورت اشکالی وجود ندارد و لازم نیست که لحظه به لحظه نیت را تجدید کند.

۶ الی ۱۰) پنج تکبیر: نماز میت دارای پنج تکبیر است که پس از چهار تکبیر نخست باید اذکاری بیان شود.

۵

تطبیق نماز میت

«الرابع: الصلاة عليه *» (احکام اموات به این ترتیب بیان شد: احتضار، غسل میت، کفن میت، نماز بر میت) 

﴿ وتجب ﴾ الصلاة ﴿ على ﴾ كلّ ﴿ من بَلَغ ﴾ أي أكمل ﴿ ستّاً (واجب است نماز بر هر فردی که برسد به شش سالگی. چرا شهید ثانی، بلغ را به اکمل معنا می‌فرماید؟ چون ممکن است کسی بلغ را اینگونه معنا کند: کسی که پنج سالش تمام شد و وارد شش سال شد به شش سالگی رسید. شهید ثانی برای دفع این احتمال می‌فرماید منظور از بلغ یعنی این که شش سالگی او تمام شود و وارد هفت سالگی شود. بر چنین شخصی نماز میت واجب می‌شود. در غسل بیان شد کسی که چهار ماهه در شکم مادر باشد، واجب می‌شود اما نماز بر این میت واجب نیست بلکه بر کسی که شش سالش تمام شده باشد، واجب می‌شود.) ممّن له حكم الإسلام ﴾ (البته بر کسانی که حکم اسلام را داشته باشند واجب می‌شود. یا واقعا حکم اسلام را داشته باشند، یا همانند طفل و مجنون در حکم مسلمان باشند یا مثل لقیط دار اسلام یا مسبی به ید مسلمان باشد که در صفحه ۱۰۹ بیان شد. لذا می‌فرماید) من الأقسام المذكورة في غُسله (صفحه ۱۰۹. البته)، عدا الفرق المحكوم بكفرها من المسلمين (غیر از فرقه‌هایی که حکم شده به کفر آن‌ها از مسلمین. مثل خوارج، نواصب و... که در صفحه ۱۱۰ بیان شد).

۶

تطبیق واجبات نماز میت

﴿ وواجبها (واجبات نماز میت، ۱۰ مورد است که عبارتند از): القيام ﴾ مع القدرة (واجب است که نماز میت ایستاده خوانده شود. یعنی در حال اختیار نمی‌توان نماز میت را بصورت نشسته خواند. در فرض این که نماز خواندن بصورت ایستاده وجود داشته باشد باید نماز میت بصورت ایستاده خوانده شود.)، فلو عجز عنه (اگر مصلی از قیام عاجز است) صلّى بحسب المكنة كاليوميّة (مکنة یعنی توان و قدرت. به حسب توان و قدرتش نماز بخواند. همانند نماز‌های یومیه. در اقامه نماز یومیه مراتبی وجود دارد که به ترتیب عبارتند از: قیام بدون تکیه، قیام با تکیه، نشسته، خوابیده. در حالت خوابیده نیز ترتیب وجود دارد. ابتدا خوابیده به پهلو راست. اگر نتوانست، خوابیده به پهلو چپ و اگر نتوانست، خوابیده به پشت. طبق این ترتیب باید عمل شود). وهل يسقط فرض الكفاية عن القادر بصلاة العاجز؟ (اگر کسی به حالت نشسته بر میتی نماز خواند. آیا با نماز نشسته شخص عاجز، نماز میت از دیگران ساقط می‌شود یا خیر؟ ممکن است که قائل شویم نماز ساقط می‌شود. چون نماز خوانده شد. همچنین ممکن است که قائل شویم نماز ساقط نمی‌شود. چون نمازی که خوانده شده است. نماز ناقص است و باید نماز کامل خوانده شود. در این جا نیز افرادی هستند که بتوانند نماز را بصورت کامل اقامه کنند لذا نماز نشسته عاجز مکفی محسوب نمی‌شود. به این دلیل است که شهید می‌فرماید: آیا وجوب کفایی ساقط می‌شود از شخص قادر بواسطه نماز عاجز؟) نظرٌ (ای فیه وجهین. یعنی ممکن است که دو طرف در این مسئله مطرح شود): من صدق الصلاة الصحيحة عليه (وجه سقوط این است که نماز صحیح بر این نماز عاجز نیز صادق است. به عبارت دیگر، این نماز عاجز، نماز صحیح است. لذا از شخص قادر ساقط می‌شود)، ومن نقصها (وجه عدم سقوط این است که نماز عاجز ناقص است) مع القدرة على الكاملة (در فرض این که فردی قدرت دارد که نماز کامل را اقامه کرد. به تعبیر دیگر، زمانی که می‌توان نماز کامل را بر میت خواند، نماز ناقص کفایت نمی‌کند). وتوقّف في الذكرى لذلك (مرحوم مصنف در کتاب ذکری توقف کرده بخاطر وجود این دو وجه. یعنی چون هر دو طرف دارای وجه است، نتوانسته است به نتیجه محکمی دست پیدا کند).

(واجب دوم عبارت است از) ﴿ و ﴾ استقبال المصلّي ﴿ القبلة (باید مصلی رو به قبله نماز را بخواند. واجب سوم عبارت است از:)، وجعل رأس الميّت إلى يمين المصلّي ﴾ (باید سر میت سمت راست مصلی قرار گیرد) مستلقياً على ظهره (در حالی که خوابانده شده است بر پشت) بين يديه (در مقابل مصلی. ضمیر یدیه به مصلی برمی گردد. یعنی میت را به پشت بخوابانند و سرش سمت راست مصلی و در مقابل مصلی قرار گیرد. این بدان معنا است که دست چپ میت جلوی نماز گزار قرار می‌گیرد. این که گفته می‌شود سر میت سمت راست مصلی باشد، گاهی در صف نماز میت افرادی در جایی قرار می‌گیرند که سر میت سمت راست آن‌ها قرار نمی‌گیرد. در این موارد چه حکمی وجود دارد؟)، إلّا أن يكون مأموماً (مگر این که مصلی مأموم باشد. یعنی امام جماعتی نماز میت را می‌خواند و این افراد در پشت سر امام نماز میت را می‌خوانند) فيكفي كونه (کون المیت) بين يدي الإمام ومشاهدته له (کفایت می‌کند که این میت در مقابل امام باشد و مشاهده کند مأموم، امام را. یعنی مأموم جایی ایستاده باشد که بتواند امام را ببیند. اگر اینگونه باشد، اشکالی ندارد. سوال: در برخی موارد، صف جماعت اجازه نمی‌دهد که مأموم، امام را مشاهده کند. در این صورت می‌فرماید: اگر صف جماعت باعث شد که امام دیده نشود، اشکالی ندارد)، وتُغتفر الحيلولة بمأمومٍ مثله (حیلولة و مانع شدن از دیدن به واسطه مأمومی که مثل خودش مأموم است، بخشیده شده و اشکالی ندارد. اگر حائل دیوار، پرده باشد اشکال دارد ولی اگر حائل مأمومین باشند اشکال ندارد. لذا در توضیحات بیان شد که اگر بر کسی در حرم نماز می‌خوانند و برخی از مأمومین در بیرون حرم ایستاده‌اند، بنابر نظر شهید مشکل پیدا می‌شود. چون مأموم هم نباشد، دیوار‌های صحن حرم مانع از دیدن امام می‌شود. ایشان هم فرمودند: تُغتفر الحيلولة بمأمومٍ مثله. این که نظر فقهای امروزه چیست بحث دیگری است.)، وعدم تباعده عنه (یکی دیگر از واجبات آن است که مصلی از میت دور نباشد.) بالمعتدّ به عرفاً (به مقدار معتد به عرفا. یعنی مصلی نباید فاصله زیادی از میت داشته باشد. البته ظاهرا در اینجا به قدری که در نماز جماعت بیان شده است، ضرورت ندارد که نزدیک باشد اما نباید دور هم نباشد عرفا. آیا ستر عورت و طهارت از نجاست و خبث شرط است؟ می‌فرماید:). وفي اعتبار ستر عورة المصلّي وطهارته (طهارة المصلی) من الخبث في ثوبه وبدنه (لباس و بدنش پاک باشد. آیا این موارد شرط است؟ می‌فرماید:) وجهان (دو وجه وجود دارد. این که می‌فرماید وجهان در توضیح بیان شد که روایت خاص داریم که در مورد وضو و غسل که مصلی لازم نیست که وضو داشته باشد یا اگر غسل واجبی بر او واجب است، لازم نیست که غسلش را انجام دهد. نسبت به ستر عورت و طهارت از خبث ایشان می‌فرماید: دو وجه وجود دارد. اگر کسی بگوید نماز میت هم مانند دیگر نماز‌ها، نماز می‌باشد و چون در هر نمازی ستر عورت و طهارت از خبث شرط است، در این جا نیز شرط است، باید مراعات شود. اما اگر کسی بگوید که نماز میت، حقیقتا نماز نیست و لذا نیازی به وضو ندارد و در حال جنابت و حیض نیز می‌توان نماز میت خواند و رکوع و سجود در آن وجود ندارد. بنابر این ستر عورت و طهارت از خبث شرط نیست و اگر بخواهد شرط شود نیاز به دلیل خاص است. چون دلیل خاص نداریم می‌گوییم این موارد شرط نیست. واجب دیگر نماز میت عبارت است از:)

﴿ والنيّة ﴾ (نیت. نیتی که) المشتملة على قصد الفعل (مشتمل بر قصد انجام نماز میت است. آن فعل چیست؟)، وهو الصلاة على الميّت (خواه این میت) المتّحد أو المتعدّد (یکی باشد یا متعدد باشد) وإن لم يعرفه (هرچند که میت را نمی‌شناسد. یعنی ضرورتی ندارد که مصلی، میت را بشناسد.)، حتى لو جهل ذكوريّته واُنوثيّته (اگر مصلی به ذکوریت و انوثیت میت جاهل است) جاز تذكير الضمير (به اعتبار المیت) وتأنيثه (به اعتبار الجنازه) مؤوّلاً ب‍ «الميّت» و «الجنازة» (چون هم به زن و هم به مرد، میت اطلاق می‌شود. همچنین هم به زن و هم به مرد، جنازه می‌گویند. به این اعتبار می‌تواند اذکار نماز میت را مذکر یا مؤنث بیان کند. روی این حساب اگر کسی نماز میت خواند و گمان کرد که میت مرد است و ضمیر‌ها را مذکر بیان کرد و بعد مشخص شد که میت زن بوده است، اشکالی محقق نمی‌شود.) متقرّباً (علاوه بر اشتمال قصد فعل، قصد تقرب را داشته باشد. یعنی برای رضای خداوند متعال این نماز را بخواند) ـ وفي اعتبار نيّة الوجه (نیت وجه یعنی وجوب و استحباب را مشخص کند) من وجوبٍ وندبٍ كغيرها من العبادات قولان للمصنّف في الذكرى (گفته نشود که نماز میت همیشه واجب است. چون نماز میت در برخی موارد مستحب می‌شود. ممکن است که گفته شود نماز میت زیر شش سال، مستحب است؛ یا نماز دوم را مستحب بدانیم.) ـ مقارنةً للتكبير (این نیت -قصد فعل و تقرب- باید مقارن با تکبیر اول باشد. همچنین نیت باید مستدام باشد)، مستدامة الحكم إلى آخرها (یعنی این نیت باید استدامه حکمی داشته باشد. استدامه واقعی این است که انسان لحظه به لحظه نیت را در ذهنش تجدید کند. این گونه استدامه لازم نیست چون ممکن است که در یک لحظه مصلی غافل شود و نمی‌توان گفت در این صورت نماز او باطل است. لذا ایشان فرموده است: مستدامة الحکم. مراد از استدامه حکمی این است که قصد منافی نکند. یعنی همین مقدار که قصد خروج و قطع نماز را نداشته باشد، استدامه حکمی می‌شود. هرچند که غافل باشد و نیت را در ذهنش تجدید نکند).

۷

تکبیرات نماز میت

اگر نماز میت بر شیعه خوانده می‌شود نیاز به پنج تکبیر دارد و اگر بر اهل سنت خوانده شود باید چهار تکبیر گفته شود. پنج تکبیری که بر شیعه خوانده می‌شود به چه شکل است؟

پس از آن که تکبیر اول که بیان شد، دو شهادت گفته می‌شود. اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله. این مقدار واجب است البته مستحباتی نیز وجود دارد.

پس از تکبیر دوم، صلوات بر پیامبر اکرم و آل حضرت. اللهم صلی علی محمد و آل محمد. ایشان می‌فرماید: مستحب است که علاوه بر صلوات نبی مکرم بر باقی انبیاء نیز صلوات داشته باشد.

پس از تکبیر سوم، بر مؤمنین و مؤمنات به هر دعایی دعا کند. گرچه آنچه منقول است، افضل است. یعنی بگوید: اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات.

پس از تکبیر چهارم، اگر میت بالغ و شیعه باشد، برای خود میت دعا کند و بگوید: اللهم اغفر لهذا المیت یا لهذه المیت و سپس تکبیر پنجم را بگوید و نماز تمام می‌شود.

در مورد میت مستضعف، میت مستضعف یعنی کسی که مذهب حق را نشناخته اما نسبت به مذهب حق، معاند نبوده است. یعنی ولایت هیچ کسی (نه امام و نه غیر امام) در دل او وجود نداشته است. در این صورت دعای خاصی وجود دارد که مصلی آن دعا را بیان نماید. یعنی ایشان می‌فرماید: مستضعف را سنی حساب نمی‌کنیم. برای چنین شخصی، پس از تکبیر چهارم باید چنین گفت: «اللّهم اغفر للذين تابوا واتّبعوا سبيلك وقِهِم عذاب الجحيم»

اما اگر میت غیر بالغ باشد چون آمرزیده شده است دیگر نیاز نیست که گفته شود اللهم اغفر لهذا المیت. لذا در این موارد ایشان می‌فرماید: اگر متولد از پدر و مادر شیعه باشد، برای پدر و مادرش دعا کند و بگوید: اللهم اجعل لأبویه و لنا اجراً. اگر یکی از والدینش شیعه است، برای خصوص آن یکی که شیعه است دعا کند. اگر هیچ کدام از والدین او شیعه نیستند، ایشان می‌فرماید: هر دعایی که دوست دارد بعد از تکبیر چهارم بیان کند. ظاهر این است که اصل دعا در این مورد واجب نیست. مراد از طفل غیر بالغ است اگر چه که بیش از شش سال داشته باشد و نماز بر او واجب باشد. البته در رساله‌ها ندیدیم که بین بچه و غیر بچه در دعا بعد از تکبیر چهارم تفاوت قائل شده باشند.

۸

تطبیق تکبیرات نماز میت

﴿ وتكبيراتٌ خمس ﴾ (پنج واجب قبلا بیان شد و با اضافه شدن این پنج واجب، واجبات نماز میت به ده مورد می‌رسد.) إحداها تكبيرة الإحرام في غير المخالف (فی غیر المخالف قید احداها تکبیرة الاحرام نیست بلکه قید تکبیرات خمس است. تکبیرات خمس برای غیر سنی است و الا اگر سنی باشد در ادامه بیان خواهیم کرد که چهار تکبیر دارد.) ﴿ يتشهّد الشهادتين عقيب الاُولى (بعد از تکبیر اول، شهادتین را بیان می‌کند)، ويصلّي على النبيّ وآله عقيب الثانية ﴾ (بعد از تکبیر دوم، صلوات بر پیامبر و آل او می‌فرستد) ويستحبّ أن يضيف إليها الصلاة على باقي الأنبياء عليهم‌السلام ﴿ ويدعو للمؤمنين والمؤمنات ﴾ بأيّ دعاء اتّفق ـ وإن كان المنقول أفضل ـ ﴿ عقيب الثالثة، (بعد از تکبیر سوم، برای مؤمنین و مؤمنات به هر شکلی که خواست دعا می‌کند. البته افضل آن است که دعا منقول را بیان کند. یعنی این دعا را بیان کند: اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات) و ﴾ يدعو ﴿ للميّت ﴾ المكلّف المؤمن (مکلف یعنی بالغ و مؤمن هم یعنی شیعه. اگر میت مکلف و شیعه است. دعا کند برای خود میت) ﴿ عقيب الرابعة (بعد از تکبیر چهارم. یعنی بگوید: اللهم اغفر لهذا المیت یا لهذه المیت)، وفي المستضعفين ﴾ (مستضعف، شیعه نیست اما سنی هم نیست.) وهو الذي لا يعرف الحقّ (حق را نمی‌شناسد) ولا يعاند فيه (اما معاند حق هم نیست) ولا يوالي أحداً بعينه (اگر امیرالمؤمنین عليه‌السلام را به عنوان امام قبول ندارد، دیگران را نیز قبول ندارد. اینگونه نیست که حضرت امیر عليه‌السلام را قبول نداشته باشد اما دیگران را قبول داشته باشد. اگر اینگونه باشد، سنی محسوب می‌شود و مستضعف قلمداد نمی‌شود. اگر میت اینگونه باشد) ﴿ بدعائه ﴾ (یعنی دعاء خود مستضعفین را بخواند. دعایی که برای مستضعفین می‌خوانند چیست؟ این است:) وهو: «اللّهم اغفر للذين تابوا واتّبعوا سبيلك وقهم عذاب الجحيم» (این دعا ممکن است خود مستضعف را نیز شامل شود) ﴿ و ﴾ يدعو في الصلاة على ﴿ الطفل ﴾ (در نماز بر طفل. طفل یعنی غیر بالغ. چه شش سال بیشتر داشته باشد که نمازش واجب است و چه کمتر از شش سال داشته باشد که نمازش واجب نیست. در نماز بر طفل) المتولّد من مؤمنَين (مؤمنین یعنی شیعتین. به عبارت دیگر، اگر پدر و مادرش شیعه است، دعا بخواند) ﴿ لأبويه ﴾ (برای پدر و مادرش) أو من مؤمنٍ له (اگر متولد از یک مؤمن است برای همان یک مؤمن دعا کند. له قید یدعو است). ولو كانا غير مؤمنَين (اگر هیچ کدام از پدر و مادر شیعه نیستند) دعا عقيبها بما أحبّ (بعد از تکبیر چهارم هر دعایی که می‌خواهد بخواند. اصل دعا کردن بعد از تکبیر چهارم در این جا ساقط است.)، والظاهر حينئذٍ عدم وجوبه أصلاً (اصلا دعا واجب نیست). والمراد بالطفل غير البالغ (مراد از طفل، غیر بالغ است) وإن وجبت الصلاة عليه (هرچند که شش سال به بالا داشته باشد).

معارَضةٍ بأصحّ منها وأشهر (١).

﴿ ويستحبّ اغتسال الغاسل قبل تكفينه غُسل المسّ إن أراد هو التكفين ﴿ أو الوضوء الذي يجامع غُسل المسّ للصلاة ، فينوي فيه الاستباحة أو الرفع أو إيقاع التكفين على الوجه الأكمل ، فإنّه من جملة الغايات المتوقّفة على الطهارة. ولو اضطرّ لخوفٍ على الميّت أو تعذّرت الطهارة غسل يديه من المَنكِبين ثلاثاً ثمّ كفّنه. ولو كفّنه غير الغاسل فالأقرب استحباب كونه متطهّراً؛ لفحوى اغتسال الغاسل أو وضوئه.

«الرابع : الصلاة عليه *»

﴿ وتجب الصلاة ﴿ على كلّ ﴿ من بَلَغ أي أكمل ﴿ ستّاً ممّن له حكم الإسلام من الأقسام المذكورة في غُسله ، عدا الفرق المحكوم بكفرها من المسلمين.

﴿ وواجبها : القيام مع القدرة ، فلو عجز عنه صلّى بحسب المكنة كاليوميّة. وهل يسقط فرض الكفاية عن القادر بصلاة العاجز؟ نظرٌ : من صدق الصلاة الصحيحة عليه ، ومن نقصها مع القدرة على الكاملة. وتوقّف في الذكرى (٢) لذلك.

____________________

(١) اُنظر الروايات الآمرة والناهية في الوسائل ٢ : ٧٤٥ ـ ٧٤٨ ، الباب ١٤ من أبواب التكفين ، الحديث ٤ ، والباب ١٥ من الأبواب ، الحديث ٢ ، والباب ١٦ من الأبواب. ولا يوجد فيها ما يدلّ على استحباب جعل الكافور في بصر الميّت. نعم هو موجود في عبارة الفقيه ١ : ١٤٩ ، الحديث ٤١٦ ، والفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه‌السلام : ١٨٢.

(*) كلمة «عليه» لم ترد في (س).

(٢) الذكرى ١ : ٤٢٨.

﴿ و استقبال المصلّي ﴿ القبلة ، وجعل رأس الميّت إلى يمين المصلّي مستلقياً على ظهره بين يديه ، إلّا أن يكون مأموماً فيكفي كونه بين يدي الإمام ومشاهدته له ، وتُغتفر الحيلولة بمأمومٍ مثله ، وعدم (١) تباعده عنه بالمعتدّ به عرفاً. وفي اعتبار ستر عورة المصلّي وطهارته من الخبث في ثوبه وبدنه وجهان.

﴿ والنيّة المشتملة على قصد الفعل ، وهو الصلاة على الميّت المتّحد أو المتعدّد وإن لم يعرفه ، حتى لو جهل ذكوريّته واُنوثيّته جاز تذكير الضمير وتأنيثه مؤوّلاً ب‍ «الميّت» و «الجنازة» متقرّباً ـ وفي اعتبار نيّة الوجه من وجوبٍ وندبٍ كغيرها من العبادات قولان للمصنّف في الذكرى (٢) ـ مقارنةً للتكبير ، مستدامة الحكم إلى آخرها.

﴿ وتكبيراتٌ خمس إحداها تكبيرة الإحرام في غير المخالف ﴿ يتشهّد الشهادتين عقيب الاُولى ، ويصلّي على النبيّ وآله عقيب الثانية ويستحبّ أن يضيف إليها الصلاة على باقي الأنبياء عليهم‌السلام ﴿ ويدعو للمؤمنين والمؤمنات بأيّ دعاء اتّفق ـ وإن كان المنقول أفضل ـ ﴿ عقيب الثالثة ، و يدعو ﴿ للميّت المكلّف المؤمن ﴿ عقيب الرابعة ، وفي المستضعفين * وهو الذي لا يعرف الحقّ ولا يعاند فيه ولا يوالي أحداً بعينه ﴿ بدعائه وهو : «اللّهم اغفر للذين تابوا واتّبعوا سبيلك وقهم عذاب الجحيم» (٣) ﴿ و يدعو في الصلاة على

____________________

(١) يحتمل كونه معطوفاً على «جعل رأس الميّت» ... أو على فاعل «يكفي» راجع المناهج السويّة : ٢٨٥.

(٢) فإنّه حكم هنا باشتمال النيّة عليه ، ويظهر منه في بحث نيّة الوضوء الميل إلى عدم اعتباره ، اُنظر الذكرى ١ : ٤٢٧ و ٢ : ١٠٨.

(*) كذا في نسختي المتن ، ولكن في نسخ الشرح : المستضعف.

(٣) الوسائل ٢ : ٧٦٨ ، الباب ٣ من أبواب صلاة الجنازة ، الحديث الأوّل.

﴿ الطفل المتولّد من مؤمنَين ﴿ لأبويه أو من مؤمنٍ له. ولو كانا غير مؤمنَين دعا عقيبها بما أحبّ ، والظاهر حينئذٍ عدم وجوبه أصلاً. والمراد بالطفل غير البالغ وإن وجبت الصلاة عليه.

﴿ والمنافق وهو هنا المخالف مطلقاً (١) ﴿ يقتصر في الصلاة عليه ﴿ على أربع تكبيرات ﴿ و* يلعنه عقيب الرابعة. وفي وجوبه وجهان ، وظاهره هنا وفي البيان الوجوب (٢) ورجّح في الذكرى والدروس عدمه (٣).

والأركان من هذه الواجبات سبعة أو ستّة : النيّة ، والقيام للقادر ، والتكبيرات.

﴿ ولا يشترط فيها الطهارة من الحدث إجماعاً ﴿ ولا التسليم عندنا إ جماعاً ، بل لا يُشرَع بخصوصه إلّا مع التقيّة ، فيجب لو توقّفت عليه.

﴿ ويستحبّ إعلام المؤمنين به أي بموته ليتوفّروا على تشييعه وتجهيزه ، فيُكتب لهم الأجر وله المغفرة بدعائهم ، وليُجمع فيه بين وظيفتي التعجيل والإعلام ، فيُعلم منهم مَن لا ينافي التعجيل عرفاً ، ولو استلزم المُثلة (٤) حرم.

﴿ ومشيُ المشيِّع خلفه أو إلى جانبيه ويكره أن يتقدّمه لغير تقيّة ﴿ والتربيعُ وهو حمله بأربعة رجالٍ من جوانب السرير الأربعة كيف اتّفق ، والأفضل التناوب ، وأفضله : أن يبدأ في الحمل بجانب السرير الأيمن ـ وهو الذي يلي يسار الميّت ـ فيحمله بكتفه الأيمن ، ثمّ ينتقل إلى مؤخّره الأيمن فيحمله

____________________

(١) لم يرد «مطلقاً» في (ش) و (ف).

(*) في (س) : أو.

(٢) البيان : ٧٦.

(٣) الذكرى ١ : ٤٣٩ ، الدروس ١ : ١١٣.

(٤) المراد من المُثلة هنا تعفّن الجسد وتقطّعه.