و اما برویم سراغ احتیاطهای تکراری، کجا هستیم آقا؟ امتثال ظنّی تفصیلی به ظنّ مطلق داریم، احتیاط هم داریم آیا میتوانیم با این احتیاط مع ذلک با اینکه میتوانیم احتیاط بکنیم باید حتما به این امتثال ظنّی عمل بکنیم؟ این مال تکراریاش است. دیروز مال غیر تکراریش بود که احتیاطا نماز با استعاذه میآورد، امروز مال تکراریاش است نمیدانم روز جمعه وظیفه من نماز ظهر است مثل روزهای دیگر یا نماز جمعه است مثل زمان امام علیه السلام که احتیاط اگر بخواهم بکنم تکرار است این یک اختلافی است، پس آن قبلی نباید اختلافی باشد چون احتیاطش تکراری نبود آن اشکالها نمیآید، اما اینجا که احتیاط تکراری است سه تا از آن اشکالها میآید چون سه تا دلیل خواندیم دیگر دو تا دیگر هم امروز اضافه میکنیم. اگر نظرتان باشد گفتم ادلّهای که میگوید احتیاط جایز نیست پنج شش تا بود منتهی من یک جا گفتم حالا دانه دانه هم تطبیق کردیم. از آن شش تا یا پنج تا دلیلی که خواندیم سه تایش را خواندیم دو تا هم امروز میخواهیم بگوییم. یک عده گفتند جایز است میتوان احتیاط کند ولو میتواند الان برود تقلید بکند یعنی ظنّ تفصیلی پیدا بکند یعنی یک دانه عمل به دستور مجتهدش یک دانه نماز بخواند اما نمیکند این کار را میآید بدون سئوال دو تا نماز انجام میدهد. آیا این کار احتیاط تکراری جایز است یا جایز نیست؟ بعضیها گفتند جایز است، بعضیها گفتند جایز نیست سه تا دلیلشان همان سه تا است، دو تا امروز اضافه میشود میشود پنج تا.
حالا عنایت بکنید: أمّا اذا توقّف الاحتیاط علی التکرار مثل ظهر و جمعه، ففی جواز الأخذ به یعنی بالاحتیاط، و ترک تحصیل الظنّ بتعیین المکلّف به یعنی ترک امتثال ظنّی تفصیلی، آیا جایز است احتیاط بکند و ترک بکند امتثال تفصیلی ظنّی را یا نه جایز نیست وجهان این من علت جواز است این من که الان میخواهیم بخوانیم قول آن آقایی است که میگوید جایز است، در خط بعد من دومی علت عدم جواز است، من چرا جایز است آقایی که میتوانی یک دانه نماز بخوانی از راه مجتهدت سئوال بکنی یک جمعه مثلاً بخوانی، اما میتواند احتیاط کند هم ظهر بخواند و هم جمعه علتش این است آمده میگوید عمل به ظنّ مطلق لم یثبت الّا جوازه ما فقط جایز است عمل به ظنّ بکنیم یعنی مقدمات انسداد عمل به ظنّ را برای ما جایز میکند اما دیگر نه اینکه مقدم بر احتیاط هم هست،
[حجج شرعی برای بدست آوردن واقع است]
این را عنایت داشته باشید آقا همه حُجَجِ شرعیه اینجوری است این حجج شرعیه یک مطلبی است ایشان شنبه انشاءالله تذکر میدهند حالا من جلو جلو میگویم چون به درد اینجا میخورد. حجج شرعیه این حجج شرعیه مُتَعین العمل نیست جواز عمل دارد الان ببینید شما عوامی هستید باید از یک مجتهدی تقلید بکنید خوب الان حجت است برای ما فتوای مجتهد حالا این مجتهد ما میگوید تسبیحات یک دانه کافی است حالا حتما من باید یک دانه بگویم؟ نه احتیاطا میتوانم سه تا بگویم. دقت کردید یعنی من میتوانم به استناد قول مجتهد یک دانه بگویم اما نه اینکه معنایش این است که متعینا باید یک دانه بگویم. عنایت کردید حجج شرعیه که یکیش فتوای مجتهد است اینها برای به دست آوردن واقع است نه اینکه متعین هستند یعنی اگر آن مجتهد شما تقلید از آن آقا بکنید یک دانه تسبیحات بگویی واقعا هم سه تا واجب باشد نماز شما درست است، معنای اینکه قول مجتهد حجت است یعنی کفایت میکند از واقع. یعنی اگر عندالله وظیفه سه تا تسبیح بود شما به استناد فتوای این مجتهد جامع الشرایط یک دانه بگویی کفایت میکند به شما نمیگویند نمازت باطل است اما معنایش هم این نیست که حتما حتما به دستور این آقا باید یک دانه بگویی شما احتیاطا هم میتوانی سه تا بگویی.
این به درد اینجا میخورد میگوییم آقای میرزای قمی شمایی که میگویید احتیاط تکراری جایز نیست احتیاط تکراری جایز است برای این جایز است میگوید برای اینکه ادلّه انسداد نهایتش ظنّ را برای ما حجّت میکند حجّت میکند یعنی جایز است عمل به ظنّ اما نه اینکه دیگر مقدمه هم هست بر احتیاط، قول مجتهدش هم مقدم نیست بر احتیاط، شما همان جایی که مجتهد میگفت یک دانه تسبیحات، میتوانستی سه تا بگویی، اینجا هم همین جور بر فرض هم مقدمات انسداد کامل باشد بر فرض هم این ظنّ کامل باشد که میگوید فقط نماز جمعه واجب است ولی مع ذلک شما احتیاط میتوانی بکنی. پس جایز است احتیاط، احتیاط ولو تکراری هم باشد جایز است. چرا؟ برای اینکه عمل به ظنّ مطلق فقط جوازش صادر میشود به مقدمات انسداد و عدم وجوب تقدیم احتیاط علیه، یعنی مقدمات انسداد عمل به ظنّ را برای شما جایز میکند. میگوید لازم نیست احتیاط را مقدم کنی بر او میتوانی به ظنّ هم عمل کنی اما تقدیم آن ظنّ مطلق بر احتیاط. بله شما میتوانی به استناد آن مقدمات انسداد به این ظنّی که از راه خواب پیدا شده عمل کنی همین، یعنی عمل به این حجت شرعیه جایز است اما آیا تقدم هم دارد بر احتیاط؟ میگوید نه، پس شما میتوانی ولو اینکه میتوانی امتثال تفصیلی ظنّی بکنی یعنی به آن نماز جمعه ای که خواب دیدی واجب است میتوانی آن کار را بکنی ولی معنایش این نیست که احتیاط نمیتوانی بکنی. لذا میفرماید عمل به ظنّ مطلق فقط جوازش ثابت شده یعنی بر شما واجب نیست احتیاط کنی میتوانی به این ظنّ از ناحیه خواب عمل بکنی اما اینکه آیا آن ظنّ مطلق مقدم هم هست بر احتیاط فلم یدل علیه دلیل، دلیلی نداری پس نتیجتا چی؟ میتوانی با اینکه شما خواب دیدی نماز جمعه واجب است که ظنّ هم پیدا کردی، اما اگر دلت بخواهد که این را بگذاری کنار هم ظهر بخوانی و هم جمعه بخوانی جایز است.
ـ سئوال:...
ـ نخیر حالا این دو تا نماز که لَعب بر مولی نیست عرض کردیم لعبِ بر مولی که در خلال کلمات آینده میآید.
ـ سئوال:...
ـ لعب با مولی عرض کردم آخر شیخ هم که... میکند آن مثال را میزند صد تا نماز را مثال میزند، آن مسخره با مولی است. والّا عند العقلاء، یک نفر رفته نماز جمعه، نماز جمعه اش را که میخواند بلند میشود ظهر را هم میخواند، میگویند آقا چرا دو تا خواندی؟ نمیدانم خوب بعضیها گفتند آن واجب است، بعضیها گفتند او واجب است ما هم احتیاطا، میگویند بارک الله، فقط بارک الله دارد احتیاط.
علی کل حال آنجایی که مثالش زیاد باشد بله آن لعب با مولی است والّا دو تا عمل که دیگر نمیگویند لعب با مولی، مسخره مولی. ومن من مال کی است؟ آنهایی که میگویند احتیاط جایز نیست آن سه تا دلیل را میآوریم جلو دو تا هم اضافه بکنیم. یعنی الان من خواب دیدم نماز جمعه واجب است ظنّ پیدا کردم خوب میتوانم امتثال تفصیلی ظنّی بکنم ولی نمیکنم دو تا نماز میآورم هم ظهر و هم جمعه. جایز است؟ میگویند نه همان سه تا دلیل را بیاوریم چرا؟ مقربیت حین عمل از بین میرود بر خلاف اجماع علما است قصد وجه هم از بین میرود بر خلاف قاعده اشتغال است بر خلاف سیره متشرّعه، ببینید تا حالا از این شش تا دلیل پنج تا را گفتیم. پس این آقا الان میخواهد چی بگوید؟ دو تا دلیل دیگر بگوید شما آن سه تا را هم بیاورید آن سه تا هم مال کجا بود؟ مال احتیاطهای تکراری بود دیگر، پس الان این آقایی که میخواهد بگوید احتیاط تکراری جایز نیست باید طبق همان ظنّی که پیدا کردید به وجوب جمعه همان یک دانه را بخوانی حق نداری آن را بگذاری کنار دو تا نماز بخوانی چرا؟ سه دلیلش را قبلاً خواندیم دو تا هم امروز میخوانیم. خلاف سیره متشرعه است متشرّعه در شبهات حکمیه که گیر میکنند میروند وظیفهشان را سئوال میکنند، شبهه حکمیه مثل جمعه و ظهر، من الان روز جمعه نمیدانم حکم شارع ظهر است یا جمعه؟ به این میگویند شبهه حکمیه در مقابل شبهه موضوعیه که نمیدانم قبله این طرف است یا آن طرف، این هم شبهه است آن هم شبهه است ولی این را میگویند شبهه موضوعیه قبله را میدانم واجب است اما نمیدانم قبله اینطرف است یا آنطرف. ایشان میگوید خلاف سیره متشرّعه است متشرّعه در شبهات حکمیه یعنی نمیدانند ظهر واجب است یا جمعه میروند از مجتهدشان سئوال میکنند نظر مبارک شما چیه؟ هر چی او گفت همان یک دانه را میآورند، نمیآیند بگویند نخیر ما نمیرویم از مجتهد سئوال کنیم میخواهیم دو تا نماز بخوانیم. این آقا میگوید خلاف سیره متشرّعه است و ثانیا اشتغال یقینی برائت یقینی میخواهد. من اگر امتثال ظنّی تفصیلی بکنم یقینا بری الذمة هستم، چرا؟ برای اینکه قصد وجه را رعایت کردم چون این عدهای از علماء قصد وجه را معتبر میدانند من اگر امتثال تفصیلی ظنّی کردم یک دانه عمل آوردم یقینا مُبرئ ذمه هستم اما اگر دو تا عمل آوردم قصد وجه از بین میرود. نمیدانم بریءُ الذمه میشوم یا نمیشوم. پس به این دو دلیل و به آن سه دلیل احتیاط تکراری جایز نیست.
این آقا میگوید ظاهر این است که تکرار عبادت احتیاطا نصف خط رها کنید خلاف السیرة المتشرعه یعنی عقلاء سیره متشرعه عقلاییه تکرار عبادت احتیاطا را خلاف میدانند میگویند نه انسان باید برود از مجتهدش سئوال بکند یک دانه عمل انجام بده البته این در شبهات حکمیه است چون در شبهات موضوعیه که انسداد تصور نمیشود، انسداد در احکام تصور میشود مثل همین ظهر و جمعه. الان شبهه حکمیه است نمیدانم شارع چه حکمی کرده روز جمعه، حکم به وجوب ظهر یا حکم به وجوب جمعه؟ و طریق هم ما داریم به حکم شرعی ولو کان آن طریق ظنّ المطلق، یعنی از راه خواب من ظنّ پیدا کردم که وظیفه واقعی ام جمعه است یا از راه قول مجتهد فهمیدم وظیفه واقعی ام جمعه است الان من شبهه حکمیه دارم که ظهر واجب است یا جمعه ولی طریق دارم برای رسیدن به این یا طریقش چی است؟ سئوال از مجتهد یا همان خوابی که دیدم ظنّ پیدا کردم. لذا میفرماید تکرار عبادت احتیاطا در شبهات حکمیه با اینکه طریق هم هست برای رسیدن به آن حکم ولو اینکه آن طریق ظنّ مطلق باشد به قول میرزای قمی والا ما که قبول نداریم تکرار عبادت احتیاطا در شبهات حکمیه هم ظهر بیاوریم و هم جمعه با اینکه الان از راه خواب شما ظنّ پیدا کردید که حکم الله واقعی جمعه است، اینجا باید همان جمعه را بیاوری، بخواهی تکرار بکنی خلاف سیره مستمره بین علماست. پس این شد دلیل چهارم.
معَ دلیل پنجم: اشتغال یقینی برائت یقینی میخواهد من به آن عبارتهایی که گفتم عینش در کتاب نیست ولی از تو عبارتها در بیاورید. مع یعنی دلیل پنجم، دلیل پنجم بر اینکه احتیاط جایز نیست اینکه جواز عمل به ظنّ اجماعی یعنی اگر شما یک دانه عمل ظنّی بیاوری اجماعی است چرا؟ چون قصد وجه رعایت شده همه قبول دارند. اما اگر بخواهی تکرار بکنی قصد وجه از بین میرود بعضیها قبول ندارند پس من اگر امتثال تفصیلی ظنّی بکنم همه قبول دارند، اما اگر تکرار بکنم قصد وجه از بین برود یک عده ای قبول ندارند پس آن یقینا مبرئ ذمّه است این، این هم همان اشتغال یقینی پس دقت فرمودید پنج تا دلیلی که اول ما گفتیم که یکی دیگرش هم مانده که لعب با مولی است این پنج تا دلیل را تا اینجا تحویل دادیم.
فیکفی فی عدم جواز الاحتیاط بالتکرار احتمالُ، این احتمال فاعل یکفی است، یعنی همین قدر که آن قاعده اشتغال را دارد میگوید، همین قدر که شما احتمال میدهید عدم جوازه، جواز احتیاط، همین که احتمالش را میدهی احتیاط جایز نیست احتمالش را بدهی که معتبر است اعتقاد تفصیلی در امتثال همین که احتمال بدهی یکفی در عدم جواز احتیاط. عنایت کردید عبارت را در عدم جواز احتیاط تکراری یکفی احتمال، احتمالش را میدهی که جایز نباشد احتیاط چرا؟ بخاطر اینکه قصد وجه از بین میرود، احتمالش را میدهی که امتثال تفصیلی لازم است همین کافی است که شما نتوانی، این همان قاعده اشتغال است، یعنی شما اشتغال یقینی دارید اگر آن کار را بکنی برائت یقینیه است، اما احتمال میدهی که احتیاط جایز نباشد همین قدر که احتمال بدهی اگر احتیاط بکنی آن اشتغال یقینی به حال خودش باقی است.
والحاصل: دوباره آقا همین دو تا دلیل را ایشان میخواهد تکرار کند عنایت کنید.
ـ سئوال:...
ـ بله آخر عرض کردیم اینجا ایشان دارد میگوید یعنی ادلّه آنها را میآورد والّا خود ایشان این ادلّه را بعدها قبول میکند. این بعدیش را هم که رد کردیم الان این دومی را هم رد میکنیم. علی کل حال آن سه تا دلیل را رد کردیم اینجا ولو بعدها خودمان قبول میکنیم ولی فعلاً اینجا این ادلّه را ما قبول نداریم ایشان الان میفرمایند چی؟ ایشان میفرمایند که والحاصل دوباره همین حرف میخواهد تکرار بشود با دو تا دلیل یعنی این آقایی که میگوید احتیاطهای تکراری جایز نیست دو تا دلیلش را الان خواندیم ولی باز میخواهد بهتر توضیح بدهد. ببینید آقا یک نفر خواب دیده نماز جمعه واجب است ظنّ پیدا کرده اینها همه هنوز به قول انسدادی ها است ما که اصلاً قبول نداریم این حرفها را، به قول انسدادیها داریم حرف میزنیم، خواب دیده که نماز جمعه واجب است ظنّ برایش پیدا شده خوب طبق این ظنّش میرازی قمی میگوید باید بلند شود همین یک دانه نماز را بخواند احتیاط نمیتواند بکند چرا؟ برای اینکه هم بخواهد ظهر بخواند و هم جمعه آن اشکالها پیش میآید. پس احتیاطا امتثال علمی اجمالی نکند همان طبق خوابش که ظنّ به وجوب جمعه پیدا کرده همان را انجام بده. حالا ایشان میفرمایند: اگر واقعش را بخواهیم علم بماهو هو مقدم است بر ظنّ است علم ولو اجمالی هم باشد مقدم بر ظنّ است واقعا اینطور است اما ادلّه خارجی نمیگذارد ادله خارجی کدام است؟ یکی اینکه اشتغال یقینی برائت یقینی میخواهد. یکی اینکه خلاف سیره متشرّعه است، عنایت کردید میخواهد چه کار کند ایشان. والحاصل امر من دائر است طبق آن خوابم که ظنّ به وجوب جمعه پیدا کردم یک نماز بیاورم یا نه امتثال علمی اجمالی کنم دو تا بیاورم که یقین کنم وظیفه واقعی ام را آوردم. امر دائر بین این دو کار است خوب ابتدائا اگر شما دقت کنید دومی بهتر است یعنی دو تا را بیاورم بهتر است برای اینکه اگر دو تا بیاورم یقینا حکم الله واقعی را آوردم میگوید بله علم ولو به ماهو هو مقدم بر ظنّ است حتی اجمالیاش، اما ادلّه خارجی داریم آن ادلّه خارجی جلوی ما را میگیرد میگوید احتیاط نکن آن ادلّه خارجی کدام است؟ یکی سیره متشرّعه که متشرّعه دو تا عمل نمیآورند میروند از مجتهدشان سئوال میکنند یک دانه عمل میآورند. یکی هم آن اشتغال یقینی والحاصل الامرُ دائر بین اعتقاد تفصیلی ولو آن اعتقاد تفصیلی ظنّی باشد که طبق خواب من مثلاً نماز جمعه تنها بخوانم امر دائر است آن کار را بکنم یا تحصیل علم کنم به تحقق الاطاعة ولو اجمالاً دو تا نماز بیاورم که یقین دارم اجمالاً به وظیفهام عمل کردم. خوب مع قطع النظر عن الدلیل خارجی دلیل خارجی کدام است سیره مستمرّه اشتغال یقینی برائت یقینی میخواهد، قطع نظر از این دلیل خارجی الثانی مقدم مقدّما علی الاول یعنی امتثال علمی اجمالی چون علم است دیگر، علم به ماهو هو مقدم بر ظنّ است قطع نظر از آن دلیل خارجی یعنی علم را بماهو هو اگر عنایت بکنید یکونُ امتثال الاجمالی مقدم است بر اولی در مقام اطاعت. عقلاء میگویند چه آدم خوبی است هم این کار را میکند هم آن کار را میکند، وظیفه واقعیاش را عمل کرده این الان اطاعت کرده اجمالاً با قطع نظر از دلیل خارجی باز تکرار شده، با قطع نظر از دلیل خارجی دومی مقدّم است بر اوّلی به حکم عقل عقلاء. لکن، لکن یعنی چی؟ یعنی با توجه به دلیل خارجی نه، دلیل خارجی سیره متشرّعه احتیاط نمیکنند. اشتغال یقینی به این است که یک دانه عمل بیاوری چرا؟ چون اگر یک دانه بیاوری قصد وجه رعایت شده همه قبول دارند ولی اگر دو تا بیاوری قصد وجه از بین رفته بعضی ها قبول ندارند. ولو علم بماهو هو تقدّم دارد و امتثال علمی اجمالی ذاتا مقدم است بر ظنّ لکن با توجه به دلیل خارجی یعنی بعد العلمِ بجواز الاوّل یعنی امتثال تفصیلی ظنّی آن را همه جایز میدانند چرا؟ برای اینکه قصد وجه رعایت شده آن آقایان قصد وجهی هم راضی هستند ولی شک دارند در جواز ثانی اشتغال یقینی، یعنی اگر من یک دانه عمل بیاورم یقینا مبریء ذمّه است همه قبول دارند قصد وجه رعایت شده اما اگر دو تا عمل بیاورم شک دارم که آیا بریء الذمّه شدم یا نه؟ چون بعضیها میگویند قصد وجه معتبر است در شرعیات یعنی در تعبّدیات ایشان میفرمایند: چون که اینطور است فالاحوط ترک ذلک لکن ببینید با قطع نظر از آن ادلّه خارجی بله احتیاط امتثال اجمالی خوب است، ولی با توجه به این ادلّه الاحوطُ ترک ذلک یعنی احتیاط این است که احتیاط نکنی، احتیاط این است که امتثال علمی اجمالی نکنی، همان امتثال تفصیلی بکنی. از چه جهت شما شک داری که امتثال علمی اجمالی مبریء الذمّه است یا نه؟ از دو جهت: یکی من جهة منع جماعة من الاصحاب عن ذلک یعنی از امتثال علمی اجمالی یا از احتیاط فرقی نمیکند، منع کردند اصحاب از احتیاط یعنی از امتثال علمی اجمالی، این اصحاب میدانید کی هستند؟ همان چند نفری هستند که قصد وجه را معتبر میدانند. یکی سید ابوالمکارم است، در کتاب غنیه، یکی محقّق اول است در شرایع، یکی محقّق ثانی است در جامع المقاصد، یکی علّامه است در نهایة الاحکام، تمام اینها بحث وضو را نگاه بکنید این کتابهایی که اسم آوردم تمام آنها علمایی که این بحث را کردند که قصد وجه معتبر است در عبادات یا نه در بحث وضو این بحث را کردند آنجا که صحبت از نیت میشود که در وضو نیت معتبر است یعنی اگر خواستی به سید ابوالمکارم مراجعه کنی کتاب غنیه بحث وضو، اگر خواستید به نهایة الاحکام علّامه مراجعه کنید آن هم بحث وضو، همچنین کتاب شرایع بحث وضو، و همچنین جامع المقاصد بحث وضو، این چند بزرگوار که میرزای قمی هم شاید جزو اینها باشد، اینها قائلند به اعتبار قصد وجه این جماعتین این چند نفری است که عرض کردم. ولو عددشان خیلی کم است یک روزی عرض کردم به عدد انگشتان دست ما نیستند ولی هر کدامشان واحد کالف هستند، غرض یک همچنین بزرگانی آمدند منع کردند عن ذلک یعنی از احتیاط کردن یعنی از امتثال علمی اجمالی منع کردند و من جهة اطلاقهم، اطلاق عطف به منع است یعنی آن جهت را سر این هم در بیاوریم، از این جهت شک دارم من در امتثال علمی اجمالی از جهت اینکه اطلاقهم همین اصحاب اطلاق را گذاشتند اعتبار نیت وجه را. عنایت کنید اینها آمدند گفتند نیت وجه لازم است برای کسی که متمکن است خوب این متمکن اطلاق دارد یعنی میشود متمکن از امتثال علمی تفصیلی، چه ظنّی تفصیلی. عنایت کردید اطلاق را آقایان اصحاب اینهایی که قصد وجه را معتبر میدانند اینجوری حرف زدند گفتند قصد وجه معتبر است معَ التمکن یعنی اگر میتوانستی باید قصد وجه را رعایت کنی این تمکن اطلاق دارد یعنی چه متمکن از امتثال علمی تفصیلی باشی باید قصد وجه را رعایت کنی چه متمکن از امتثال تفصیلی ظنّی باشی. در هر دو صورت این آقایان نیت وجه را معتبر میدانند پس شما حالا که شک داری که عمل احتیاطی درست است یا نه مبریء ذمّه است یا نه الاحوط ترک ذلک احتیاط ترک احتیاط است یعنی احتیاطا امتثال علمی اجمالی نکن و ان لم یکن واجبا، البته ایشان میگوید واجب هم نیست لم یکن اسمشان ترک است. و ان لم یکن آن ترک احتیاط واجبا ایشان میگوید این آقایان گفتند ولی نه واجب هم نیست شما حتما حتما قصد وجه بکنید، و ان لم یکن آن ترک واجبا یعنی شما میتوانی احتیاط بکنی چرا؟ ایشان میگوید نیت وجه اگر هم معتبر باشد مال آنجایی است که انسان یا علم داشته باشد یا ظنّ خاص داشته باشد در ما نحن فی ما نه علم داریم نه ظنّ خاص داریم، بلکه مطلق الظنّ است لذا میفرماید میتوانی شما احتیاط بکنی ولو من گفتم به قول آنها الاحوطُ آخر ایشان روز اول هم فرمودند با تمکن از امتثال تفصیلی میتوانی اجمالی هم بکنی این همان است الان، و ان لم یکن واجبا البته اینها اینجور گفتند ولی واجب نیست شما به حرف اینها عمل بکنی میتوانی دو تا عمل بیاوری قصد وجه هم از بین میرود برود چرا؟ لأنّ نیة الوجه لوقلنا باعتباره چون ضمیر به نیت برمیگردد باید مؤنث باشد اما حالا چون مذکر است بگوییم نیت به معنی قصد است یعنی نیت الوجه یعنی قصد الوجه، قصد الوجه لوقلنا باعبتاره قصد وجه بر فرض هم معتبر باشد لا نسلّم وجوبش را الّا مع العلم بالوجه او الظنّ الخاصّ بالوجه یعنی آنجایی که علم به وجوب داری مثل نمازهای یومیه، این نمازهای یومیه را ما علم به وجوب داریم یعنی اگر قصد وجه هم معتبر باشد مال آنجایی است که آدم علم داشته باشد ظنّ خاص داشته باشد به وجه عمل اما در ما نحنُ فی که ظنّ من از ناحیه خواب است اصلاً دلیل بر اعتبارش نداریم آنجا دیگر قصد وجه معتبر نیست لا الظنّ المطلق الذی لم یثبت القائل به جوازهُ ضمیرها را عنایت کنید، ظنّ مطلق اثبات نکرده میرزای قمی، میرزای قمی اثبات نکرده است القائل به، به یعنی به ظنّ مطلق، جوازه یعنی عمل به ظنّ مطلق، دقت کردید این دو تا ضمیرها را بِهِ، به ظنّ مطلق برمیگردد جوازهِ به عمل به ظنّ مطلق، ایشان میگوید آن قائل به ظنّ مطلق اثبات نکرده جواز عمل به ظنّ را الّا بعدم وجوب الاحتیاط، مقدمه سوم میگوید این آقای قائل چون احتیاط واجب نبوده عمل به ظنّ را جایز کرده، عمل به ظنّ را جایز کرده بعد از عدم وجوب احتیاط نه عدم جواز احتیاط، آن آقایی که مقدمه سومش عدم جواز است. فکیف یعقل یعنی لایعقل، حالا که هر دو جایز است هم احتیاط جایز است هم عمل به ظنّ جایز است بنابراین لایعقل تقدیمه یعنی تقدیم امتثال تفصیلی ظنّی، علی الاحتیاط.
و امّا لو کان الظنُ، ظن خاص انشاءالله مال شنبه.
والسلام علیکم و رحمة الله.