الرابع:
بعض الأخبار الدالّة على أنّ مجرّد العلم بوجود الحرام بين المشتبهات لا يوجب الاجتناب عن جميع ما يحتمل كونه حراماً، مثل ما في محاسن البرقي، عن أبي الجارود، قال:...
بحث در شبهه غير محصوره بود.
در شبهه غير محصوره اين بحث مطرح مىشود كه: آيا احتياط كردن در اطراف شبهه غير محصوره واجب است يا واجب نمىباشد.
شيخ انصارى فرمودند احتياط كردن در اطراف شبهه غير محصوره واجب نمىباشد.
شش دليل براى عدم احتياط در اطراف شبهه غير محصوره اقامه شده است كه شيخ انصارى دو دليل آن را قبول كرده است.
بحث ما در دليل چهارم است.
دليل چهارم بر عدم لزوم اجتناب ـ احتياط ـ از جميع الاطراف در شبهه غير محصوره:
دليل چهارم تمسك به بعضى از روايات مىباشد.
مضمون اين روايات اين است كه اگر علم اجمالى به وجود حرام در بين مشتبهات كثيره داشتيم، اجتناب كردن از اين مشتبهات واجب نيست، و انسان مىتواند مرتكب بشود، به عبارة اخرى در شبهه غير محصوره احتياط لازم نيست.
مستدل يك روايت را عنوان مىكند و به دو فراز از اين روايت استدلال مىنمايد.
روايت ابي جارود از امام باقر عليه السلام: راوى سؤال مىكند: به من اطلاع دادند كه بعضى از پنيرها با پنير مايه نجس درست مىشود، نتيجتا آن پنير نجس است، حال كه من چنين علم اجمالى دارم آيا بايد از پنيرها اجتناب كنم يا نه؟
امام عليه السلام جواب مىدهند: آيا به خاطر اينكه يقين دارى يك جا پنير نجس دارد بايد از همه پنيرها اجتناب كنى؟ خير لازم نيست اجتناب كنى.
مستدل مىگويد اين فراز دلالت بر اين دلالت دارد كه اگر انسان علم اجمالى به وجود پنير نجس داشت لازم نيست از تمام پنيرها اجتناب بنمايد و احتياط كند.
بعد امام عليه السلام مىفرمايند: خودم وارد بازار مىشوم و از بازار گوشت مىخرم با اينكه مىدانم بعضى از قصابها شرائط ذبح را رعايت نمىكنند و بسم الله نمىگويند.
مستدل مىگويد در اين فراز با اينكه امام علم اجمالى دارد كه با اينكه بعضى از اين گوشتها ميته است به علمشان اعتنايى نمىكنند و از بازار گوشت تهيه مىنمايند. معلوم مىشود اگر علم اجمالى باشد و شبهه غير محصوره باشد لازم نيست انسان اجتناب كند.
جواب شيخ انصارى به دليل چهارم:
هيچ يك از اين دو فراز از حديث دلالت بر مدعاى شما ندارد.
عبارت امام عليه السلام در فراز اول حديث ظهور دارد بر اين معنا كه اگر در يك مكانى يقين داريد كه يك نفر پنير نجس مىفروشد لازم نيست در مكانهاى ديگر كه شك بدوى داريد از پنير اجتناب كنيد.
مراد امام از فراز اول حديث شبهه بدويه مىباشد نه شبهه مقرون به علم اجمالى.
و اما فراز دوم سخن امام در خريد گوشت، به خاطر بودن دليل خاص و قاعده سوق المسلمين مىباشد.
دليل داريم كه اگر جنسى را از بازار مسلمانان خريديد قاعده سوق المسلمين يك اماره بر حليت است. بنابراين در اين فراز حديث اماره و دليل خاص داريم بنابراين خريد گوشت ايرادى ندارد.
شيخ انصارى در پايان مىفرمايند « اللهم أن يقال »: مگر اينكه اينگونه گفته شود كه امارات شرعيه مانند سوق المسلمين وقتى جارى مىشوند كه علم اجمالى نداشته باشيم، اگر علم اجمالى داشته باشيم قانون سوق المسلمين جارى نمىشود.
بنابراين جهت اينكه امام اجازه خريد گوشت را مىدهند قانون سوق المسلمين نمىباشد بلكه جهت اين است كه شبهه غير محصوره است و در شبهه غير محصوره احتياط لازم نيست.
در آخر شيخ انصارى « فتأمل » مىآورند: در جاى خودش خواهد آمد كه امارات شرعيه مانند قانون سوق المسلمين با وجود علم اجمالى و شبهه غير محصوره جارى مىشوند.
بنابراين دليل جواز خريد گوشت قانون سوق المسلمين مىباشد.
نتيجه دليل چهارم: اين حديث دلالت بر مدّعا ندارد، البته بعضى از علماء دلالت حديث را بر مدعا قبول كردند ولى در سند حديث اشكال كردند و گفتند در حديث محمد بن سنان وارد شده و محمد بن سنان مشتبه است.
لذا اگر دلالت حديث را قبول كنيم، سند حديث مقبول عند العلماء نمىباشد.