المقام الثاني
في الشبهة الغير المحصورة
والمعروف فيها: عدم وجوب الاجتناب.
ويدلّ عليه وجوه:
بحث در شك در مكلّف به بود.
مرحوم شيخ فرمودند: در شك در مكلّف به چهار مسأله داريم.
مسأله اول در شبهه موضوعيه بود.
در شبهه موضوعيه دو مقام در بحث وجود داشت.
مقام در شبهه محصوره بود كه بحثش را مفصل داشتيم.
مقام دوم در رابطه با شبهه غير محصوره است.
مقام دوم: شبهه غير محصوره
شبهه غير محصوره شبهه ايست كه اطرافش زياد است.
مثال: من يقين داريم يكى از اين هزار ظرف نجس است.
آيا در شبهه غير محصوره اجتناب از جميع الاطراف واجب است:
نظر شيخ انصارى اين است كه در شبهه غير محصوره اجتناب كردن از جميع الاطراف لازم و واجب نيست، و انسان مىتواند مرتكب بعض الاطراف بشود.
دلايل اينكه در شبهه غير محصوره اجتناب از جميع الاطراف واجب نيست:
دليل اول بر عدم لزوم اجتناب ـ احتياط ـ از جميع الاطراف در شبهه غير محصوره:
تمسك به اجماع است.
اجماع داريم كه در شبهه غير محصوره اجتناب كردن از همه اطراف و احتياط كردن لازم نيست.
حتى از اجماع بالاتر داريم، بعضى از علماء فرمودهاند ضرورت مكتب اسلام است و از مسائل ضرورى است و سيره مسلمانان در تمام عصرها و قرنها بر اين بوده است كه از شبهه غير محصوره اجتناب نمىكردند.
شيخ انصارى دليل اول را مىپذيرند و قبول مىكنند.
دليل دوم بر عدم لزوم اجتناب ـ احتياط ـ از جميع الاطراف در شبهه غير محصوره:
تمسك به قاعده عسر و حرج است.
قبل از بيان اين دليل مقدّمهاى را ذكر مىكنيم.
مقدمه: عسر و حرج بر دو قسم است:
قسم اول: عسر و حرج شخصى. هر فرد مكلّف بررسى مىكند مىبيند وضوء برايش ضرر دارد بنابراين تيمم مىكند، اين مسأله عسر و حرج شخصى است و مكلّف به ديگران كارى ندارد.
قسم دوم: عسر و حرج غالبى و نوعى. شارع مقدس مىفرمايد اگر انجام و امتثال فلان حكم بر ۸۰% از مردم سخت بود و عسر و حرج داشت، من به خاطر سهولت بر مكلفين اين حكم را از همه مردم رفع مىكنم، زيرا اغلب نمىتوانند انجام دهند من حكم را از همه بر مىدارم. اين عسر و حرج غالبى و نوعى است.
مستدل مىگويد: اجتناب و احتياط در شبهات غير محصوره موجب عسر و حرج بر اغلب مكلفين است.
مثال: يقين داريد يكى از نانوائيهاى شهر خمير نجس پخت مىكند، از همه نانوائيها اجتناب مىكنيد. يكى از بقاليهاى شهر جنس غصبى دارد، از همه اجتناب مىكنيد. اين مسأله بر غالب مكلفين موجب عسر و حرج است.
به حكم آيات شريفه: (ما جعل عليكم في الدين من حرج)، (يريد الله بكم اليسر ولا يريد بكم العسر)، اگر در موردى بر غالب مكلفين عسر و حرج بود حكم از همه برداشته مىشود.
نتيجه اينكه وجوب اجتناب در شبهه غير محصوره وجود ندارد زيرا موجب عسر و حرج مىباشد.