ثمّ أقول: هذا المقام ممّا زلّت فيه أقدام أقوامٍ من فحول العلماء، فحريٌّ بنا أن نحقّق المقام ونوضّحه بتوفيق الملك العلّام ودلالة أهل الذكر عليهم السلام، فنقول:...
بحث در شبهه وجوبيه با فقدان نص مىباشد. عرض شد كه مشهور اخباريين همانند اصوليين در اين مسأله قائل به براءة مىباشند. لكن از كلمات بعضى از اخباريين چنين استفاده مىشود كه آنها قائل به وجوب احتياط در شبهه وجوبيّه هستند. به اين مناسبت كلامى از محدّث استرابادى نقل شد كه مقدارى از كلماتشان اشاره كرديم و فعلا بحث ما در ذكر بقيه سخنان اين محدّث مىباشد.
ادامه كلام چهارم مرحوم محّدث استرابادى در كتاب فوائد المدنيّة: براءة اصليّة در شبهات قبل از اكمال دين جارى است، لكن بعد از اكمال دين در شبهات بايد توقف و احتياط كنيم.
در ادامه مىفرمايند: تمسّك به براءة اصليّة در ابتداى شريعت هم بر طبق همه مبانى صحيح نمىباشد، بلكه از بين علماء فقط اشاعره از بين اهل سنّ و اخباريين از بين شيعه مىتوانند به براءة تمسّك كنند ولى اصوليين مبنايى دارند كه با آن مبنا تمسّك به براءة اصليّة معنا ندارد.
بيان مطلب: در اصول فقه در بحث حسن و قبح عقلى خواندهايم كه اشاعره قائلند حسن و قبح عقلى و ذانى نداريم « الحَسَن ما حسّنه الشارع و القبيحُ ما قبّحه ».
بر طبق اين مبنا اشاعره مىگويند شرب تتن حكم عقلى ندارد و عقل حسن و قبحش را درك نمىكند و از شارع هم بيانى نرسيده است بنابراين شرب تتن حكمى ندارد و نسبت به شرب تتن آزاديم، كه اين براءة عقليه است.
علماى اخبارى هم به براءة اصلية قبل از اكمال دين مىتوانند تمسك كنند، زيرا مبناى علماى اخبارى اين است كه ولو عقل حسن و قبح يك شيء را درك مىكند، لكن ملازمهاى بين حكم عقل و حكم شارع وجود ندارد و تمسّك به براءة عقليه راحت مىشود. مىگويند: ولو عقل حكم كند كه شرب تتن قبيح است ولى شارع مقدس لازم نيست بر طبق حكم عقل حكم كند. حال كه شارع بيان نكرده بنابراين نسبت به شرب تتن آزاديم و حكمى نداريم. بنابراين عالم اخبارى هم مىتواند به براءة اصلية قبل از اكمال دين تمسّك كند.
لكن عالم اصولى نمىتواند به براءة اصليه تمسك كند، بلكه چون عالم اصولى مىگويد: عقل حكم دارد و حكم عقل با حكم شارع ملازمه دارد. بنابراين هميشه حكم عقل براى عالم اصول بيان است و به براءة كه عدم البيان باشد نمىتواند تمسك بنمايد.
نتيجه كلام محدّث استرابادى: عالم اخبارى و اشعرى قبل از اكمال دين مىتواند به براءة تمسك كند، لكن بعد از اكمال دين نه عالم اشعرى و نه اخبارى و نه اصولى به براءة اصليه نمىتواند تمسك كند. زيرا دليل داريم كه شارع مقدس تمام احكام را بيان كرده است يعنى در هر واقعهاى حكمى دارد و رواياتى داريم كه در مورد شبهه بايد توقف كرد. نتيجه اين مىشود كه در شبهات چه شبهات وجوبيه و چه شبهات تحريميه ما بايد احتياط كنيم.
سؤال: ما مىتوانيم با جريان يك اصل براءة را نتيجه بگيريم.
بيان اصل: قبول داريم كه شارع مقدس در هر واقعهاى حكمى دارد ولى شك داريم اين حكم با براءة مطابق است يا نه. اصل جارى مىكنيم، اصل موافقت حكم شارع با براءة مىباشد.
جواب مرحوم استرابادى: اين اصل، اصلى است كه لا يَرضى بجريانهِ عاقلٌ. زيرا حكم خدا هميشه تابع مصلحت و حكمت است، حكم خدا كه تابع براءة نمىباشد. ممكن در جايى مصلحت بر براءة و عدم تكليف باشد و در مورد ديگر مصلحت در احتياط و وجود تكليف باشد.
در ادامه مرحوم استرابادى مثالى مىزنند: اين اصل مثل اين است كه ما در امور خارجى اصلى ايجاد كنيم و بگوييم اصل اين است كه نسبت اجسام به طرف فضا و طرف زمين مساوى است. در حالى اين اصل بالبداهة باطل است زيرا بعضى از اجسام سبكند و به طرف بالا كشيده مىشوند و بعضى از اجسام سنگينند و قوه جاذبه آنها را به سمت زمين مىكشند.
نتيجه كلام محدّث استرابادى: بنابراين براءة اصليه بعد از اكمال دين جارى نيست و بايد در شبهات وجوبيه احتياط بنمائيم.
البته در پايان كلامشان مىفرمايند: بعضى از موارد هست كه احتياط مستحب است.
كلام مرحوم محدّث به اتمام رسيد.