بحث در تنبيه چهارم در رابطه با مسئله علم اجمالى بود و عرض شد سه بحث مهم در اين تنبيه وجود دارد. مطلب اول توضيح محل بحث بود كه ديروز اشاره كرديم، مطلب دوم اين است كه آيا امتثال اجمالى مجزى هست يا اينكه مجزى نيست و انسان بايد به دنبال علم و يا ظن تفصيلى برود.
در رابطه با مطلب دوم مىفرمايند: در مسأله علم اجمالى شانزده صورت متصور است كه بايد در رابطه با تك تك اين صورتها بحث شود:
علم اجمالى تارة در توصليات است و تارة در تعبديات و در اين دو صورت تارة عمل به علم اجمالى ـ احتياط كردن ـ موجب تكرار است و تارة سبب تكرار نيست.
مثال اول: واجب توصلى است، و تكرار شود: شما يقين داريد ۱۰۰ تومان بدهكاريد ولى نمىدانيد بدهكار زيد هستيد يا عمرو، اينجا احتياط مىكنيد و ۱۰۰ تومان به زيد و ۱۰۰ تومان به عمرو ميدهيد. اينجا به علم اجمالى عمل كرديد، واجب هم واجب توصلى است و عمل هم تكرار شده است يعنى ۱۰۰ تومان به زيد و ۱۰۰ تومان به عمرو دادهايد.
مثال دوم: واجب توصلى است و تكرار نشود: شما به زيد بدهكاريد ولى نميدانيد كه ۱۰۰ تومان است يا ۱۵۰ تومان، اينجا ۱۵۰ تومان به زيد مىدهيد تا مطمئن شويد بريء ذمة شدهايد و ديگر تكرارى هم در كار نيست. هر جا عمل به علم اجمالى موجب تكرار نباشد به آن أقلّ و أكثر مىگويند.
مثال سوم: واجب تعبدى است و تكرار شود: يقين داريم يا نماز ظهر بر ما واجب است يا نماز جمعه، اينجا هم ظهر و هم جمعه را مىخوانيم.
مثال چهارم: واجب تعبدى است و تكرار نشود: ما نمىدانيم نماز با سوره بر ما واجب است يا بدون سوره، يك نماز با سوره مىخوانيم و بريء الذمه هستيم. اينجا واجب تعبدى است و عمل به علم اجمالى موجب تكرار نيست.
در هر يك از اين چهار قسم شما كه به علم اجمالى عمل مىكنيد تارة از علم تفصيلى تمكن داريد و تارة از ظن خاص تمكن داريد و تارة از ظن مطلق تمكن داريد و تارة از هيچكدام تمكن نداريد و به علم اجمالى عمل مىكنيد در حاليكه نه مىتوانيد علم تفصيلى و نه ظن خاص و نه ظن مطلق را پيدا كنيد.
اين هم چهار قسم كه اگر در آن چهار قسم ضرب شود مىشود شانزده قسم، كه هشت قسم مربوط به واجب توصلى است و هشت قسم مربوط به واجب تعبدى مىباشد.
تبصره ۱: ظن خاص ظنى است كه از ناحيه شارع دليل مخصوصى بر حجيّتش داريم مانند خبر واحد.
تبصره ۲: ظن مطلق ظنى است كه دليل حجيتش دليل انسداد است.
در واجبات توصلى عمل به علم اجمالى مطلقا در همه اقسامش مجزى است. شما با اينكه تمكن از علم تفصيلى يا ظن مطلق يا ظن خاص داريد ولى احتياجى نيست دنبال اينها برويد و همينكه به علم اجمالى عمل كنيد مطلقا مجزى است. زيرا هيچ محذور و هيچ اشكالى در مسأله وجود ندارد و به عبارت ديگر همه اشكالات در واجبات تعبدى است و واجبات توصلى بى اشكال است.
و اما حكمشان در هشت قسم واجب تعبدى را ضمن چهار سؤال بيان مىفرمايند.
سؤال اول: آيا مىتوانيم به علم اجمالى عمل كنيم در صورتيكه تمكن از علم تفصيلى داشته باشيم؟
جواب:
[۱- صورتی که واجب تعبدی است و عمل موجب تکرار باشد]
در اينجا اگر عمل موجب تكرار باشد مثل نماز ظهر و نماز جمعه، قانون كلى اين است كه ما بگوييم اشكال ندارد و انسان مىتواند به علم اجمالى عمل كند. شما مىدانيد كه يا نماز ظهر بر شما واجب است يا نماز جمعه، مىتوانيد برويد خبر متواتر پيدا كنيد و حكم را مشخص كنيد كه مثلا فقط نماز ظهر واجب است در حاليكه دنبالش نمىرويد و يك ظهر مىخوانيد و يك جمعه، در اينجا مشكلى پيش نمىآيد و قانون كلى اين است كه مجزى است زيرا وظيفه انسان اطاعت حكم است و اينجا اطاعت حكم الله شده است و شما وظيفه واقعى را انجام دادهايد.
لكن دو اشكال وجود دارد كه يك اشكال را مرحوم شيخ قبول ندارند ولى اشكال ديگر را مىپذيرند:
اشكال اول: در تعبديات قصد تمييز و تشخيص لازم است. (شما وقتى نماز مىخوانيد بايد مشخص باشد كه اين نماز وظيفه شماست يا نه؟ واجبٌ أم لا؟ در حاليكه در اينجا قصد تمييز وجود ندارد. شما نماز ظهر را مىخوانيد بعد از شما مىپرسند وظيفهتان نماز ظهر است در جوابشان مىگوييد نمىدانم شايد وظيفهام نماز ظهر باشد، يعنى قصد تمييز نداريد.) يا اينكه بعد از عمل بفهميد وظيفه را انجام دادهايد باز هم فايده ندارد زيرا بايد حين عمل علم به وظيفه و قصد تمييز داشته باشيد. پس عمل به احتياط و علم اجمالى مجزى نيست.
مرحوم شيخ جواب مىدهند: كه در جاى خودش ما اشاره مىكنيم كه قصد تمييز در عبادت لازم نيست پس اشكال ندارد.
اشكال دوم: ما اجماع داريم بر اينكه با تمكن از علم تفصيلى انسان نمىتواند به علم اجمالى بسنده كند و بايد دنبال علم تفصيلى برود و بايد مشخص كند كه ظهر واجب است يا جمعه.
مرحوم شيخ مىفرمايد: اين اجماع را قبول داريم.
پس نتيجه اين شد كه نظر مرحوم شيخ انصارى اين است كه: در صورت تمكن از علم تفصيلى و در حاليكه عمل موجب تكرار است به دليل وجود اجماع، امتثال علم اجمالى كافى نيست.
[۲- صورتی که واجب تعبدی است و عمل موجب تکرار نباشد]
اگر عمل موجب تكرار نباشد مثل خواندن نماز با سوره يا بدون سوره و شما تمكن از علم تفصيلى داريد و عمل هم موجب تكرار نشود، آيا نماز با سوره خواندن كافى است يا نه؟
مرحوم شيخ فرمودند: مشهور علماء گفتهاند كه اينجا مجزى نيست و انسان بايد دنبال علم تفصيلى برود. هر كسى كه شهرت را حجّت مىداند در اينجا فتوى مىدهد كه عمل به علم اجمالى مجزى نيست، ولى مرحوم شيخ انصارى كه شهرت را مجزى نمىدانند مىفرمايند: در صورتى كه تمكن از علم تفصيلى باشد و عمل به علم اجمالى موجب تكرار نشود، عمل مجزى خواهد بود.