درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۲۹: احکام خلل (۹)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

ابن جنید و صدوق: مصلی در شک بین رکعت سه و چهار مخیر است که بنا را بر اقل یا اکثر قرار دهد.

ابن جنید و شیخ صدوق، در مورد شک بین رکعت سوم و چهارم، فتوایی دارند. از نظر آن‌ها اگر مصلی بین رکعت سوم و چهارم شک کرد، می‌تواند، بنا را بر اقل بگذارد بدون این که نیازی باشد نماز احتیاط اقامه کند. یعنی مصلی، بنا را بر رکعت سوم قرار دهد و یک رکعت دیگر را اقامه کند و نماز را تمام کند. و همچنین می‌تواند بنا را بر اکثر قرار دهد، به همراه نماز احتیاط. یعنی مصلی، بنا را بر رکعت چهارم قرار دهد و نماز را تمام کند و یک رکعت نماز ایستاده احتیاط یا دو رکعت نماز نشسته احتیاط، اقامه کند.

دلیل ابن جنید بر فتوای مذکور:

ابن جنید، برای جمع بین دو دسته اخبار، قائل به این نظریه شده است. یک دسته از اخبار، همان اخباری هستند که دستور می‌دهد، مصلی، بنا را بر اکثر قرار دهد و پس از اتمام نماز، نماز احتیاط را اقامه کند. اما دسته دیگری از روایات، روایتی است از سهل بن یسع از امام رضا عليه‌السلام که فرموده: يبني -شخص شاک، بنا می‌گذارد- على يقينه -کسی که شک می‌کند، بنا را بر یقین خودش، قرار دهد. بنا را بر یقین خودش قرار دهد، به این معنا است که بنا را بر حداقل قرار دهد. یعنی اگر شک بین رکعت سوم و چهارم داشت، بنا را بر رکعت سوم قرار دهد. اگر شک بین رکعت دوم و سوم داشت، بنا را بر رکعت دوم قرار دهد.- وَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيِ اَلسَّهْوِ بَعْدَ اَلتَّسْلِيمِ -بعد از سلام نماز، دو سجده سهو انجام دهد- وَ يَتَشَهَّدُ تَشَهُّداً خَفِيفاً. -و تشهد خفیف می‌گوید. یعنی بعد از سجده سهو، تشهد و سلام لازم است.-

ابن جنید برای جمع بین این دو دسته از روایات چنین بیان فرموده است که باید قائل به تخییر بین دو عملی که در دو دسته از روایات بیان شده است. یعنی مصلی می‌تواند بنا را بر اکثر قرار دهد و می‌تواند بنا را بر اقل قرار دهد که حدّ یقینی است و بازهم به دلیل این که طرفین تخییر (مضمون دو روایت) در تحصیل، غرض مساوی هستند. یعنی مصلی، چه بنا را بر اکثر یا اقل قرار دهد، غرض حاصل می‌شود. زیرا غرض آن بود که ما یحتمل فواته را انجام دهد. یعنی آن مقداری که احتمال می‌دهد فوت شده را انجام دهد. اگر بنا را بر اکثر قرار دهد، ما یحتمل فواته در ضمن نماز احتیاط انجام می‌شود و اگر بنا را بر اقل قرار دهد، ما یحتمل فواته در ضمن یک رکعت اضافه‌ای که در نماز اقامه می‌شود، انجام می‌شود.

دلیل دیگر، استصحاب است. یعنی اگر مصلی، شک کند، استصحاب عدم فعل آن رکعت مشکوک را می‌کند. یعنی استصحاب حکم می‌کند که رکعت مشکوک (که رکعت چهارم است در شک بین رکعت سه و چهار) انجام نشده است. لذا مخیر هستیم بین انجام خود رکعت مشکوک یا انجام بدل رکعت مشکوک. اگر خود رکعت را انجام دهد، به معنای قرار دادن بنا بر اقل است و اگر بدل رکعت مشکوک (یک رکعت نماز احتیاط ایستاده) به معنای قرار دادن بنا بر اکثر است.

۴

تطبیق ابن جنید و صدوق: مصلی در شک بین رکعت سه و چهار مخیر است که بنا را بر اقل یا اکثر قرار دهد.

﴿ الرابعة ﴾:

﴿ خيّر ابن الجنيد ﴾ رحمه‌الله ﴿ الشاكَّ بين الثلاث والأربع بين البناء على الأقلّ ولا احتياط * أو على الأكثر ويحتاط بركعةٍ ﴾ قائماً ﴿ أو ركعتين ﴾ جالساً (مخیر کرده ابن جنید، کسی که شک می‌کند بین رکعت سه و چهار، بین آن که بنا را بر اقل قرار دهد و نماز احتیاط، اقامه نکند. معنای بنا را بر اقل قرار دهد، آن است که بنا را بر رکعت سه قرار دهد و یک رکعت دیگر، نماز را ادامه دهد و نماز را با بنا بر اقل، بصورت چهار رکعتی تمام کند. در این صورت دیگر نیاز نیست که نماز احتیاط، اقامه کند. یا بنا را بر اکثر قرار دهد. یعنی نماز را بر اساس رکعت چهارم به اتمام رساند و دیگر ادامه ندهد و پس از آن یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نماز احتیاط نشسته اقامه کند) ﴿ وهو خِيَرة الصدوق ﴾ ابن بابويه (و این نظر نیز مختار مرحوم شیخ صدوق است. چرا این دو فقیه به این نظر قائل شده‌اند؟ می‌فرماید:)، جمعاً بين الأخبار الدالّة على الاحتياط المذكور (علت آن است که یک دسته روایات وجود دارد که دلالت بر احتیاط می‌کند و دستور می‌دهد که شاک، بنا را بر اکثر قرار دهد و نماز احتیاط را اقامه کند. دسته دیگر از روایات، روایت سهل بن یسع از امام رضا عليه‌السلام است.) وروايةِ سهل بن اليسع عن الرضا عليه‌السلام أنّه قال: «يبني على يقينه ويسجد للسهو» (در روایت چنین بیان شده است: و یسجد سجدتی السهو بعد التسلیم[۱]. روایت دسته دوم می‌فرماید: بنا را بر اقل که مقدار یقینی است، قرار دهد و طبیعتا باید یک رکعت دیگر نماز را ادامه دهد و پس از نماز، سجده سهو را انجام دهد. چگونه بین این دو دسته روایات جمع کنیم؟) بحملها على التخيير (به این که حمل کنیم این روایات را بر تخییر. یعنی مصلی مخیر است که کار اول یا کار دوم را انجام دهد. دو دلیل دیگر نیز ذکر می‌کند. دلیل اول:)، ولتساويهما في تحصيل الغرض من فعل ما يُحتمل فواته (به جهت این که طرفین تخییر مساوی است. به عبارت دیگر، مضمون دو روایت مساوی هستند. یعنی چه مصلی، بنا را بر اکثر قرار دهد و با نماز احتیاط، ما یحتمل فواته را تأمین کند. یا بنا را بر اقل قرار دهد و نماز را ادامه دهد و ما یحتمل فواته را در ضمن خود نماز انجام دهد. لذا می‌فرماید: طرفین تخییر مساوی است در تحصیل غرض. غرض، انجام آنچه که احتمال فواتش وجود دارد، می‌باشد. دلیل دیگر:)، ولأصالة عدم فعله (چون استصحاب عدم فعل آن رکعت مشکوک را داریم. یعنی اصل آن است که رکعت مشکوک انجام نشده است و چون اصل آن است که انجام نشده است، مصلی باید یا خودش را انجام دهد یا بدلش را انجام دهد)، فيتخيّر بين فعله وبدله.


وسائل الشیعه، ج۸، ص ۲۲۳، ح ۲.

۵

نقد نظر ابن جنید و شیخ صدوق

مرحوم شهید می‌فرماید: روایات مشهوره‌ای که در این مسئله وجود دارد، نظر ابن جنید و شیخ صدوق را رد می‌کند. یعنی روایات مشهوره، اجازه پذیرش چنین نظری را نمی‌دهند.

سوال: آن روایات چه روایاتی هستند؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: روایاتی که دال بر لزوم بنا بر اکثر هستند. یعنی دستور می‌دهند که بنا را بر اکثر قرار دهیم و نماز احتیاط را اقامه کنیم. مرحوم شهید می‌فرماید: این روایات را می‌توان در قالب دو دسته معرفی کرد. یک دسته از این روایات، بطور کلی می‌فرمایند که بنا را بر اکثر قرار دهیم، (نه در خصوص شک در بین رکعت سه و چهار) و پس از اتمام نماز، با نماز احتیاط ما یحتمل فواته را جبران کنیم. دسته دیگر روایات، در خصوص شک بین رکعت سه و چهار، دستور می‌دهد که بنا را بر اکثر قرار دهیم.

سوال: روایت ابن الیسع را باید چه کرد؟

پاسخ: مرحوم شهید می‌فرماید: روایت ابن الیسع، کنار گذاشته می‌شود. چون اولا، روایت ابن الیسع از حیث مضمون موافق مذهب عامه است. لذا احتمال داده می‌شود که تقیتا صادر شده باشد. دوما می‌توان آن روایت را حمل کرد بر غلبه ظن به نقیصه. یعنی روایت سهل بن الیسع، مربوط به صورتی می‌شود که ظن مصلی به سه رکعت بوده است و امام عليه‌السلام فرموده است که اگر ظن بر سه رکعت است، یبنی علی یقینه.

چرا روایت را حمل بر این صورت کنیم؟

مرحوم شهید می‌فرماید: بخاطر جمع بین روایات، روایت سهل بن الیسع را حمل بر این صورت می‌کنیم.

۶

تطبیق نقد نظر ابن جنید و شیخ صدوق

﴿ وتردّه ﴾ هذا القول ﴿ الرواياتُ المشهورة ﴾ (روایات مشهوره، قول ابن جنید را رد می‌کند. کدام روایات؟) الدالّةُ على البناء على الأكثر (روایاتی که دلالت دارد بر بنا بر اکثر و دستور می‌دهد که بنا را بر اکثر قرار دهیم.):

(روایاتی که دلالت بر بنا بر اکثر دارد) إمّا مطلقاً (یا در همه جا و نه در خصوص شک بین رکعت سوم و چهارم. یعنی در همه جا به مصلی دستور می‌دهد که بنا را بر اکثر قرار دهد. مثل این روایت:) كرواية عمّار عن أبي عبد اللّٰه عليه‌السلام، قال: «إذا سهوتَ فابنِ على الأكثر (اگر سهو کردی و نمی‌دانی که رکعت سوم یا چهارم هستی یا نمی‌دانی در رکعت دوم یا سوم، قرار داری، بنا را بر اکثر قرار بده. یعنی در شک بین رکعت سوم و چهارم، بنا را بر رکعت چهارم قرار بده)، فإذا فرغت وسلّمت (هنگامی که فارغ شدی از نماز و سلام نماز را بیان نمودی) فقم (بایست) فصلّ ما ظننت أنّك نقصت (به مقداری که گمان کردی از نماز، ناقص داری، آن مقدار نماز را بخوان. یعنی به عنوان نماز احتیاط، مقداری که ما یحتمل فواته، است را بخوان)، فإن كنتَ أتممت لم يكن عليك شيءٌ (اگر اصل نماز، کامل بوده است، هیچی به عهده تو نیست و نماز احتیاط، تبدیل به نماز مستحب می‌شود)، وإن ذكرت أنّك كنت نقصت كان ما صلّيت تمام ما نقصت» (اگر یادت بیاید که نماز را ناقص خوانده بودی، مقداری که به عنوان نماز احتیاط اقامه کرده‌ای، مکمل نقص نماز اصلی می‌شود. این روایت بصورت عام، دستور می‌دهد که هرگاه بین رکعات شک شد، باید بنا را بر اکثر قرار دهد) وغيرها. 

وإمّا بخصوص المسألة (یا روایاتی وجود دارد که در خصوص شک بین رکعت سه و چهار، دستور می‌دهد که بنا را بر رکعت چهارم قرار دهد) كرواية عبد الرحمن بن سيابة وأبي العبّاس عنه عليه‌السلام (از امام صادق عليه‌السلام): «إذا لم تدرِ ثلاثاً صلّيت أو أربعاً (اگر نمی‌دانی که سه رکعت اقامه کردی یا چهار رکعت) ووقع رأيك على الثلاث (و ظن به سه، پیدا کردی) فابنِ على الثلاث (در این صورت بنا را بر رکعت سوم قرار بده. چون گمان به رکعت سوم رفت.)، وإن وقع رأيك على الأربع (اما اگر ظن به رکعت چهارم پیدا کردی) فسلِّم وانصرف (نماز را تمام کن و بنا را باید بر رکعت چهارم قرار دهد)، وإن اعتدل وهمُك (اگر شک به ظن و گمان به یک طرف تبدیل نشد. در این صورت) فانصرف (نماز را تمام کن. یعنی بنا را بر رکعت چهارم قرار بده و یک رکعت دیگر ادامه نده) وصلّ ركعتين وأنت جالس» (اما باید دو رکعت نماز نشسته احتیاط، بخوانی. البته در این روایت تنها دو رکعت نماز نشسته احتیاط را بیان فرموده) وفي خبرٍ آخر عنه عليه‌السلام: «هو بالخيار إن شاء صلّى ركعةً قائماً أو ركعتين جالساً» (در روایت دیگر، فرموده است که مصلی مختار است که دو رکعت نماز نشسته یا یک رکعت نماز ایستاده اقامه کند).

(روایت ابن الیسع را چه کنیم؟) وروايةُ ابن اليسع مُطرَّحةٌ (کنار زده می‌شود و به آن عمل نمی‌شود) لموافقتها لمذهب العامّة (به دلیل این که اولا این روایت موافق مذهب عامه است و چون موافق نظر عامه است، احتمال دارد که تقیتا صادر شده باشد)، أو محمولةٌ على غلبة الظنّ بالنقيصة (اگر حمل بر تقیه هم نشود، این روایت را حمل بر غلبه ظن به نقیصه می‌شود. یعنی نسبت به نقیصه، ظن و گمانی پیدا کرده است. در این صورت است که امام عليه‌السلام فرموده است: یبنی علی یقینه و یسجد للسهو).

۷

نظر علی بن بابویه در شک بین رکعت دوم و سوم در نماز چهار رکعتی

علی بن بابویه (پدر مرحوم صدوق) دو صورت را بیان فرموده است.

صورت اول: در شک بین رکعت دو و سه، یعنی در نماز چهار رکعتی، اگر مصلی شک کند که دو رکعت اقامه کرده است یا سه رکعت اقامه کرده است، اگر بعد از شک، تأمل کرد و ظن به سه رکعت، پیدا کرد. نماز را چهار رکعتی تمام کند و بعد از اتمام نماز، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه کند. یعنی با وجود این که ظن به سه رکعت پیدا کرده است، اما در عین حال، نماز احتیاط لازم است. اما اگر ظن به دو رکعت پیدا کند، بنا را بر دو رکعت می‌گذارد و دو رکعت دیگر اضافه کند. اما اکنون که می‌خواهد دو رکعت اضافه کند، هم در رکعت دوم که اکنون در آن قرار دارد و هم در رکعت سوم و هم در رکعت چهارم باید تشهد را بیان کند. روشن است که باید در رکعت دوم و چهارم، تشهد را بیان کند. اما به چه دلیل در رکعت سوم، تشهد را بیان کند؟

ظاهرا در ذهن مرحوم علی بن بابویه این است که هرچند بنا را بر رکعت دوم قرار داده است اما واقعا ممکن است که این رکعتی که اکنون در آن حاضر است، رکعت سوم باشد و اگر واقعا این رکعت، رکعت سوم او باشد، طبیعتا رکعت سومی که می‌خواند، رکعت چهارم می‌باشد. یعنی هنگامی که رکعت بعدی را اقامه می‌کند، رکعت چهارم او می‌شود و چون احتمال دارد که فی الواقع، رکعت بعدی، رکعت چهارم باشد، باید در آن رکعت نیز تشهد را بخواند.

البته به جهت شکی که کرده است، باید دو سجده سهو نیز انجام دهد.

صورت دوم: در شک بین رکعت دو و سه، ظنی به طرفی پیدا نکند. یعنی شک مصلی، استقرار پیدا کند.

مرحوم علی بن بابویه می‌فرماید: بین دو عملی که در بالا بیان شد، مخیر می‌شود. یعنی مخیر است که بنا را بر اقل (بنا را بر رکعت دوم) قرار دهد و در تمام رکعات بعدی تشهد را بیان کند و می‌تواند بنا را بر اکثر قرار دهد و یک رکعت نماز احتیاط ایستاده اقامه کند.

۸

تطبیق نظر علی بن بابویه در شک بین رکعت دوم و سوم در نماز چهار رکعتی

﴿ والخامسة ﴾:

﴿ قال عليّ بن بابويه (پدر مرحوم شیخ صدوق) رحمه‌الله في الشكّ بين الاثنتين والثلاث (ایشان فرموده اگر مصلی بین رکعت دو و سوم در نماز چهار رکعتی، شک کند، دو صورت دارد): إن ذهب الوهم ﴾ وهو الظنّ ﴿ إلى الثالثة (اگر گمان به سه رکعت پیدا کرد) أتمّها رابعةً (تمام کند نماز را به چهار رکعت. یعنی یک رکعت دیگر اقامه کند) ثم احتاط بركعة (پس از اتمام نماز، یک رکعت نماز احتیاط ایستاده، اقامه کند)، وإن ذهب الوهم إلى الاثنتين (اگر گمان به دو رکعت پیدا کرد) بنى عليه (بنا را بر دو رکعت اقامه کند. یعنی رکعت دوم را تمام کند و رکعت سوم و چهارم را نیز اقامه کند) وتشهّد في كلّ ركعة ﴾ تبقى عليه، أي بعدها. (و تشهد بخواند در تمام رکعاتی که باقی مانده بر مصلی. یعنی در رکعت دوم، سوم و چهارم باید تشهد را اقامه کند.) أمّا على الثانية فظاهر (بیان تشهد در رکعت دوم و چهارم، روشن است.)، وأمّا على الثالثة (به چه دلیل باید در رکعت سوم، تشهد بخواند؟ می‌فرماید:) فلجواز أن تكون رابعةً (جواز یعنی احتمال. به جهت احتمال این که ممکن است، رکعتی که با بنا بر رکعت دوم، شده است رکعت سوم، ممکن است در واقع، رکعت چهارم باشد. به دلیل این که احتمال اشتباه مصلی در شک بین رکعت دو و سه، وجود دارد. ممکن است در واقع، سه رکعت اقامه کرده باشد، پس رکعتی که بعد از آن اقامه می‌کند، ممکن است، رکعت چهارم باشد) بأن تكون صلاته عند شكّه ثلاثاً (به این که نماز مصلی در هنگام شک بین رکعت دو و سه، در واقع رکعت سه بوده است. بر این اساس، ایشان می‌فرماید در رکعت سوم نیز باید تشهد را بیان کند.)، وعلى الرابعة ظاهر ﴿ وسَجَدَ للسهو (به جهت شکی که کرده است، سجده سهو نیز بیان شده است. تمام آنچه که تا کنون بیان شد، مربوط به صورتی است که شک مصلی به یک سمت برود.)، وإن اعتدل الوهم (اگر به طرفی ظن پیدا نکرد. در این صورت بین دو عملی که در بالا بیان شد، مخیر است.) تخيّر بين البناء على الأقلّ والتشهّد في كلّ ركعة (می‌تواند بنا را بر اقل بگذارد و در تمام رکعات بعدی، تشهد بخواند)، وبين البناء على الأكثر والاحتياط (و می‌تواند بنا را بر اکثر قرار دهد و یک رکعت نماز احتیاط را اقامه کند.) ﴾.

۹

نقد نظریه علی بن بابویه

مرحوم شهید، پس از نقل نظر مرحوم علی بن بابویه، آن را مورد نقد قرار می‌دهد. ایشان در نقد می‌فرماید: این نظر، دارای اشکالات متعدد است.

اشکال اول: این نظر نادر است.

اشکال دوم: این نظریه، دلیلی ندارد.

اشکال سوم: مشهور این نظر را دفع می‌کند. مشهور معتقد است که اگر شک استقرار پیدا کرد. یعنی پس از این که مصلی تأمل کرد، شک او باقی ماند و به سمتی گمان پیدا نکرد، باید بنا را بر اکثر بگذارد و یک رکعت نماز احتیاط اقامه کند و نمی‌تواند بنا را بر اقل قرار دهد. همچنین در گذشته بیان شد که اگر مصلی به یک طرف، ظن پیدا کرد، باید بنا را به طرف مظنون قرار دهد، بدون این که احتیاجی به نماز احتیاط داشته باشد. یعنی بر اساس همان طرفی که ظن پیدا کرد، عمل کند و دیگر نیازی به اقامه نماز احتیاط ندارد.

لذا شهید ثانی در قضاوت نهایی می‌فرماید: روایت نسبت به هیچ کدام از دو قول مشهور و فرمایش علی بن بابویه، بخصوصه وجود ندارد. یعنی در خصوص شک بین رکعت دو و سه، روایتی وجود ندارد اما روایت عام، دلالت بر قول مشهور دارد.

روایت عامی که مرحوم شهید می‌فرماید همان روایت عمار است که در صفحه۲۷۹ بیان شد. روایت چنین است: عمّار عن أبي عبد اللّٰه عليه‌السلام، قال: «إذا سهوتَ فابنِ على الأكثر». لذا روایت عام دلالت بر قول مشهور دارد. البته نسبت به شک بین رکعت سه و چهار، روایت خاص وجود دارد که با قول مشهور مناسب است. چون در شک بین رکعت سه و چهار، با استقرار شک، امام صادق عليه‌السلام فرمودند: ان اِعْتَدَلَ اَلْوَهْمُ فِي اَلثَّلاَثِ وَ اَلْأَرْبَعِ فَهُوَ بِالْخِيَارِ إِنْ شَاءَ صَلَّى رَكْعَةً وَ هُوَ قَائِمٌ وَ إِنْ شَاءَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ (وَ هُوَ جَالِسٌ). اما شک در بین رکعت دو و سه، بخصوصه روایتی وجود ندارد.

۱۰

تطبیق نقد نظریه علی بن بابویه

وهذا القول مع ندوره (این فرمایش علی بن بابویه، اولا نظر نادر است) لم نقف على مستنده (ثانیا، مستندی برای آن نیافتیم) ﴿ والشهرة ﴾ بين الأصحاب (ثالثا، شهرتی که بین اصحاب وجود دارد) في أنّ حكم هذا الشاكّ (در این که حکم چنین شاکی که بین رکعت دو و سه شک کرده است) مع اعتدال وهمه البناء على الأكثر (اگر شکش استقرار پیدا کرد و به هیچ طرفی، ظن پیدا نکرد، باید بنا را بر اکثر قرار دهد. چون اگر ظن به یک طرف پیدا کند، بنا را بر طرف مظنون قرار می‌دهد و نیازی به نماز احتیاط نیست.) والاحتياط المذكور (اما اگر شکش استقرار پیدا کرد باید بنا را بر اکثر قرار دهد و یک رکعت نماز احتیاط ایستاده را اقامه کند. ایشان می‌فرماید شهرت در این مسأله) ﴿ تدفعه ﴾. (نظر مرحوم علی بن بابویه را دفع می‌کند.) 

(مرحوم شهید ثانی می‌فرماید:) والتحقيق: أنّه لا نصّ من الجانبين (نه برای نظریه علی بن بابویه، نص بخصوص یافتیم و نه برای نظر مشهور، نص بخصوص وجود دارد. نص بخصوص یعنی در شک بین رکعت دو و سه، حتی برای نظر قول مشهور، روایت خاص وجود ندارد) على الخصوص، والعموم (اما روایات عام) يدلّ على المشهور (دلالت بر قول مشهور می‌کند. مثل روایت عمار که در صفحه ۲۷۹، بیان شد که بصورت عام می‌فرماید بنا را بر اکثر قرار دهد)، والشكّ بين الثلاث والأربع منصوصٌ (البته در شک بین رکعت سه و چهار، روایت خاص وجود دارد. روایت چنین است: اِعْتَدَلَ اَلْوَهْمُ فِي اَلثَّلاَثِ وَ اَلْأَرْبَعِ فَهُوَ بِالْخِيَارِ إِنْ شَاءَ صَلَّى رَكْعَةً وَ هُوَ قَائِمٌ وَ إِنْ شَاءَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ (وَ هُوَ جَالِسٌ).) ، وهو يناسبه (مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: روایت خاصی که در مورد شک بین سه و چهار وجود دارد، با قول مشهور مناسبت دارد).

(نکته: چهار مسئله‌ای که بیان شد. یعنی مسئله دو، سه، چهار و پنج، در حقیقت مسائلی است که قول افراد خاص و اقوال نادر را بیان نموده است. مرحوم شهید ثانی در ابتدا اعتراضی نسبت به شهید اول می‌کند. ایشان می‌فرماید: بنا در کتاب لمعه آن است که اقوال مشهور را بیان کنید نه اقوال شاذ را. لذا این مسائل را نباید ذکر می‌کرد. البته در ادامه می‌فرماید: خود شهید اول عالم‌تر است نسبت به آنچه که فرموده است.) واعلم أنّ هذه المسائل (مسئله دو، سه، چهار و پنج) مع السابعة (به همراه مسئله هفتم) خارجةٌ عن موضوع الكتاب (از موضوع کتاب لمعه خارج هستند)، لالتزامه (بخاطر این که مرحوم شهید اول ملتزم شده) فيه (در کتاب لمعه) أن لا يذكر إلّا المشهور بين الأصحاب (این که ذکر نکند مگر آنچه که بین اصحاب، مشهور است.)؛ لأنّها من شواذّ الأقوال (بخاطر این که این مسائل، جزء شواذ اقوال است). ولكنّه (البته مرحوم مصنف) أعلم بما قال. (عالم‌تر است نسبت به آنچه که فرموده است.)

وربّما حُمل على الشكّ فيهما قبل الركوع ، فإنّه يوجب الاحتياط بهما ، كما مرّ (١).

﴿ الرابعة :

﴿ خيّر ابن الجنيد (٢) رحمه‌الله ﴿ الشاكَّ بين الثلاث والأربع بين البناء على الأقلّ ولا احتياط * أو على الأكثر ويحتاط بركعةٍ قائماً ﴿ أو ركعتين جالساً ﴿ وهو خِيَرة الصدوق (٣) ابن بابويه ، جمعاً بين الأخبار الدالّة على الاحتياط المذكور (٤) وروايةِ سهل بن اليسع عن الرضا عليه‌السلام أنّه قال : «يبني على يقينه ويسجد للسهو» (٥) بحملها على التخيير ، ولتساويهما في تحصيل الغرض من فعل ما يُحتمل فواته ، ولأصالة عدم فعله ، فيتخيّر بين فعله وبدله.

﴿ وتردّه هذا القول ﴿ الرواياتُ المشهورة الدالّةُ على البناء على الأكثر :

إمّا مطلقاً كرواية عمّار عن أبي عبد اللّٰه عليه‌السلام ، قال : «إذا سهوتَ فابنِ على الأكثر ، فإذا فرغت وسلّمت فقم فصلّ ما ظننت أنّك نقصت ، فإن كنتَ أتممت لم يكن عليك شيءٌ ، وإن ذكرت أنّك كنت نقصت كان ما صلّيت تمام ما نقصت» (٦) وغيرها (٧).

____________________

(١) مرّ في الصفحة ٢٧٣.

(٢) و (٣) راجع المختلف ٢ : ٣٨٢.

(*) في (س) : فلا احتياط.

(٤) المصدر السابق: ٣٢٠ ، الباب ١٠ من أبواب الخلل.

(٥) المصدر السابق : ٣٢٥ ، الباب ١٣ من أبواب الخلل ، الحديث ٢.

(٦) الوسائل ٥ : ٣١٨ ، الباب ٨ من أبواب الخلل ، الحديث ٣.

(٧) نفس المصدر ، الحديث ١ و ٤.

وإمّا بخصوص المسألة كرواية عبد الرحمن بن سيابة وأبي العبّاس عنه عليه‌السلام : «إذا لم تدرِ ثلاثاً صلّيت أو أربعاً ووقع رأيك على الثلاث فابنِ على الثلاث ، وإن وقع رأيك على الأربع فسلِّم وانصرف ، وإن اعتدل وهمُك فانصرف وصلّ ركعتين وأنت جالس» (١) وفي خبرٍ آخر عنه عليه‌السلام : «هو بالخيار إن شاء صلّى ركعةً قائماً أو ركعتين جالساً» (٢).

وروايةُ ابن اليسع مُطرَّحةٌ لموافقتها لمذهب العامّة ، أو محمولةٌ على غلبة الظنّ بالنقيصة.

﴿ والخامسة :

﴿ قال عليّ بن بابويه (٣) رحمه‌الله في الشكّ بين الاثنتين والثلاث : إن ذهب الوهم وهو الظنّ ﴿ إلى الثالثة أتمّها رابعةً ثم احتاط بركعة ، وإن ذهب الوهم إلى الاثنتين بنى عليه وتشهّد في كلّ ركعة تبقى عليه ، أي بعدها. أمّا على الثانية فظاهر ، وأمّا على الثالثة فلجواز أن تكون رابعةً بأن تكون صلاته عند شكّه ثلاثاً ، وعلى الرابعة ظاهر ﴿ وسَجَدَ للسهو ، وإن اعتدل الوهم تخيّر بين البناء على الأقلّ والتشهّد في كلّ ركعة ، وبين البناء على الأكثر والاحتياط .

وهذا القول مع ندوره لم نقف على مستنده ﴿ والشهرة بين الأصحاب في أنّ حكم هذا الشاكّ مع اعتدال وهمه البناء على الأكثر والاحتياط المذكور ﴿ تدفعه .

____________________

(١) الوسائل ٥ : ٣١٦ ، الباب ٧ من أبواب الخلل ، الحديث الأوّل.

(٢) المصدر السابق : ٣٢٠ ، الباب ١٠ من أبواب الخلل ، الحديث ٢.

(٣) حكاه عنه العلّامة في المختلف ٢ : ٣٨٣.

والتحقيق : أنّه لا نصّ من الجانبين على الخصوص ، والعموم (١) يدلّ على المشهور ، والشكّ بين الثلاث والأربع منصوصٌ (٢) ، وهو يناسبه.

واعلم أنّ هذه المسائل مع السابعة خارجةٌ عن موضوع الكتاب ، لالتزامه فيه أن لا يذكر إلّا المشهور بين الأصحاب؛ لأنّها من شواذّ الأقوال. ولكنّه أعلم بما قال.

﴿ السادسة :

﴿ لا حكم للسهو مع الكثرة للنصّ الصحيح الدالّ عليه ، معلّلاً بأ نّه إذا لم يلتفت تركه الشيطان ، فإنّما يريد أن يُطاع فإذا عُصي لم يَعُد (٣) والمرجع في الكثرة إلى العرف ، وهي تحصل بالتوالي ثلاثاً وإن كان في فرائض.

والمراد بالسهو ما يشمل الشكّ ، فإنّ كلّاً منهما يُطلق على الآخر استعمالاً شرعيّاً أو تجوّزاً؛ لتقارب المعنيين.

ومعنى عدم الحكم معها : عدمُ الالتفات إلى ما شكَّ فيه من فعلٍ أو ركعةٍ ، بل يبني على وقوعه وإن كان في محلّه ، حتّى لو فعله بطلت. نعم ، لو كان المتروك ركناً لم تؤثّر الكثرة في عدم البطلان ، كما أنّه لو ذكر تركَ الفعل في محلّه استدركه. ويبني على الأكثر في الركعات ما لم يستلزم الزيادة على المطلوب منها فيبني على المصحِّح.

____________________

(١) أي عموم الأخبار الدالّة على البناء على الأكثر والاحتياط بما يحتمل فواته ، كرواية عمّار السابقة. (منه رحمه‌الله).

(٢) الوسائل ٥ : ٣٢٠ ، الباب ١٠ من أبواب الخلل.

(٣) المصدر السابق : ٣٢٩ ، الباب ١٦ من أبواب الخلل ، الحديث ٢.