مورد اول از تروک: تأمین
بیان شد که علاوه بر تروکی در گذشته بیان شد، موارد دیگری وجود دارد که مرحوم شهید در فصل پنجم بیاان نموده است.
یکی از آن تروک تأمین یعنی آمین گفتن در نماز است. مرحوم شهید میفرماید: آمین گفتن در نماز باید ترک شود، آن هم در جمیع احوال نماز. یعنی اینگونه نیست که در جای خاصی فقط منع داشته باشد. چه بعد از سوره حمد باشد (که اهل تسنن بعد از سوره حمد، آمین میگویند) یا در جای دیگری از نماز مثل دعا بعد از قنوت باشد. مرحوم شهید میفرماید: این که برخی معتقدند اگر آمین گفتن بعد از حمد یا دعا باشد، اشکالی ندارد، از نظر ما پذیرفته نیست و آمین گفتن ممنوع است. مگر در فرض تقیه که در این صورت، ترک آمین گفتن واجب نیست. یعین مصلی میتواند آمین بگوید. بلکه چه بسا بتوان ادعا نمود که آمین گفتن در مواردی واجب میشود. مثلا در جایی که خطری انسان را تهدید میکند، آمین گفتن واجب میشود.
اگر در غیر موارد تقیه، مصلی آمین بگوید، نماز باطل میشود. به دلیل این که آمین گفتن در غیر مقام تقیه، نهی دارد. این نهی مقتضی فساد در عبادت است. چون کسی که آمین میگوید، در حقیقت کلام بیجا و کلام منهی عنه را در نماز گفته و کلام بیجا و کلام منهی عنه، موجب فساد و بطلان نماز است. نهی مورد ادعا را میتوان در روایات مشاهده نمود. مثلا در روایتی چنین بیان شده است: امام باقر عليهالسلام قال: و لا تقولن اذا فرغت من قرائتک آمین (بعد از قرائت نماز، آمین نگو) فإن شئت (اگر میخواهی چیزی بگویی) قلت: الحمد لله رب العالمین[۱].
سوال: آمین، اسم فعل امر به معنای استجب است. اگر کسی به جای آمین، بگوید: اللهم استجب. یعنی خداوندا! دعای من را اجابت بفرما. چه حکمی دارد؟
پاسخ: مرحوم شهید میفرماید: اگر کسی به جای آمین بگوید اللهم استجب، نمازش باطل نمیشود. هرچند که استجب با آمین، از نظر معنایی یکی هستند. گرچه قائل به این که با اللهم استجب هم نماز باطل میشود، وجود دارد. اما مرحوم شهید میفرماید این سخن نا صحیحی است و این مبالغه است. زیرا آنچه که در روایات منهی است، آمین است. هرچند که استجب از نظر معنایی با آمین یکی است اما استجب، نهی ندارد.
برخی معتقدند که آمین گفتن در نماز، کراهت دارد و حرمت ندارد. مرحوم شهید میفرماید: این نظر صحیح نیست.
دلیل قائلین به کراهت چنین است: تأمین، دعا است. قبل از آن که مصلی در نماز بگوید آمین، در سوره مبارکه حمد، چنین قرائت میکند: اهدنا الصراط المستقیم. (خدایا! ما را به صراط مستقیم هدایت کن.) مصلی در این هنگام دعا کرده است و بعد از این دعا میگوید: آمین. به عبارت دیگر، چون سوره مبارکه حمد، مشتمل بر دعا است و مصلی در پایان میگوید آمین (اللهم استجب) و در حقیقت دعا خوانده است. این نوعی ذکر است و نمیتواند باعث بطلان نماز شود.
برخی دلیل بطلان نماز را با آمین، صرف نهی روایات قرار ندادهاند. توضیح مطلب آن که: برخی دلیل این که آمین گفتن، موجب بطلان نماز میشود را وجود نهی در روایات، دانستهاند. برخی معتقدند که دلیل بطلان نماز با آمین، نهی نیست بلکه دلیلش آن است که آمین به معنای اللهم استجب است. آمین را مثلا بعد از سوره مبارکه حمد میگوییم. دعایی که در سوره مبارکه حمد استفاده شده است، از چند حالت خارج نیست.
حالت اول: اگر مصلی از سوره حمد و اهدنا الصراط المستقیم، هم قصد دعا کند (یعنی معنا و دعای آن را در نظر داشته باشد) و هم قصد حکایت از قرآن کند (یعنی به عنوان قرآن و آنچه که خداوند متعال در قرآن فرموده، به آن عنوان این را قرائت کند)، لازمه آن استعمال لفظ مشترک در دو معنا است. به عبارت دیگر، لازمهاش این است که یک لفظ در دو معنا، استعمال شده باشد و در جای خودش ثابت شده است که استعمال لفظ در اکثر از معنا، جایز نیست. بنابر این، اگر هم دعا را اراده کرده باشد که آمین برای دعا باشد و هم قرآن را اراده کرده باشد، استعمال لفظ در اکثر از معنا است.
حالت دوم: اگر مصلی، قصد دعا از سوره حمد نکند و تنها قصد حکایت قرآن را داشته باشد، دیگر آمین گفتن او بیفایده است. چون دعا نخوانده است که در پایان دعا بخواهد آمین بگوید. در این صورت، تأمین بیفایده و لغو میشود.
حالت سوم: اگر صرفا قصد دعا داشته باشد و قصد حکایت از قرآن را نداشته باشد، قرآن بودن سوره حمد منتفی میشود. در حالی که باید در نماز، سوره حمد را به عنوان قرآن قرائت کنیم نه به عنوان دعا.
لذا چه قصد قرآن به تنهایی داشته باشد و چه قصد دعا به تنهایی داشته باشد و چه قصد هر دو را داشته باشد، به بن بست منتهی میشود و راهی وجود ندارد که آمین درست شود. لذا معتقد میشویم که گفتن آمین اشکال دارد و موجب بطلان نماز میشود.
مرحوم شهید ثانی: این نظریه را نمیپذیرد.