مستحبات وضو:
در قسمت مستحبات وضو بیشتر به متن خوانی پرداخته میشود و کمتر از خارج مطالب توضیح و تفسیر میشود.
﴿ وسننه: السِّواك ﴾ (اولین مستحب وضو مسواک است. مسواکی که در وضو مستحب است، اعم از مسواکی است که امروزه وجود دارد. معنایی که برای مسواک است عبارت است از) وهو (سواک) دَلْك الأسنان (سابیدن دندانها) بعود (بوسیله چوب) وخِرقة (و بوسیله پارچه)، وإصبع (و انگشت) ونحوها، وأفضله الغُصن الأخضر، (افضل مسواک شاخه تازه است.) وأكمله الأراك. (کاملترین غصن اخضر، چوب اراک است. زیرا در روایت چنین بیان شده است که: كَانَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَسْتَاكُ بِالْأَرَاكِ أَمَرَهُ بِذَلِكَ جَبْرَئِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ.) ومحلّه (چه زمان باید مسواک زد؟) قبل غَسل الوضوء الواجب والندب (قبل از شستن وضو واجب و ندب. وضو واجب یعنی غسل صورت و دستها. ندب یعنی غسل یدین است. مقصود از غسل یدین آن است که مستحب است پیش از وضو، انسان دستها را تا مچ بشوید. همچنین مضمضه و استنشاق کردن مستحب میباشد. زمان انجام سواک پیش از تمام این موارد است. یعنی قبل از مضمضه و شستن دستها تا مچ و شستن صورت و دستها، مستحب است که سواک انجام شود.) كالمضمضة، ولو أخّره عنه أجزأ. (البته اگر مسواک را از غسل واجب و مندوب، تأخیر بیاندازد اشکالی ندارد و کافی است.)
واعلم أن السِّواك سنّةٌ مطلقاً، (مسواک زدن همیشه سنت است. مطلقا یعنی در همه جا و همه زمان، مسواک زدن مستحب است) ولكنّه يتأكّد في مواضع، (اما در برخی موارد مورد تأکید قرار گرفته است) منها: (از مواردی که مورد تأکید بیشتری شده است) الوضوء (موقع وضو گرفتن) والصلاة (نماز خواندن)، وقراءة القرآن، (و هنگام قرائت قرآن) واصفرار الأسنان (زمانی که دندانها زرد شده است.) وغيره. (بنابر این اصل مسواک زدن مستحبت است اما در برخی موارد مورد تأکید قرار گرفته است. در برخی روایات برای اعمال زمان خاصی مشخص کردهاند. مثلا در روایت بیان شده است که دعای کمیل در شب جمعه خوانده شود. اگر این زمان بندی به معنای تعدد مطلوب باشد یک نتیجه را به دنبال دارد و اگر وحدت مطلوب باشد، نتیجه دیگری را به دنبال دارد. توضیح آن که، اگر این که بیان شده، دعای کمیل در شب جمعه قرائت شود به این معنا است که مطلوب شارع دو چیز است. اول، دعای کمیل بصورت مطلق و دوم، دعای کمیل در شب جمعه خوانده شود. یعنی اگر شب جمعه، دعای کمیل قرائت شود دو مطلوب شارع حاصل شده است ولی اگر در روز دیگری قرائت شود تنها یک مطلوب شارع محقق شده است.
برخی در این موارد معتقدند که به نحو تعدد مطلوب است. لذا افراد میتوانند در غیر زمان معین در روایات این ادعیه یا اعمال را انجام دهد.
اما اگر گفته شود آنچه که در روایت تعیین شده، وحدت مطلوب است. یعنی آنچه که مطلوب شارع است، دعای کمیل شب جمعه است و اگر شخص در غیر زمان معین بخواهد آن دعا را بخواند نمیتواند به نیت آنچه که در روایت تعیین شده و از جانب شارع رسیده، بخواند. تنها از باب این که اصل دعا حسن است میتواند آن را قرائت کند.
بنابر این تعدد مطلوب یا وحدت مطلوب ثمره دارد. در مسئله مسواک این بحث جاری است. اصل مسواک زدن، در هر زمان و مکانی خوب است و در برخی از ازمنه تأکید بیشتری شده است. یعنی زمان خاص مثل هنگام وضو، مطلوب دیگری غیر از اصل مسواک زدن است. لذا کسی که در هنگام وضو گرفتن، مسواک میزند به این معنا است که دو مطلوب شارع را محقق میکند.)
(مورد دوم از مستحبات وضو) ﴿ والتسمية ﴾ (آن است که هنگام وضو بسم الله بگوید) وصورتها (نحوه بیان تسمیه آن است که بگوید): «بسم اللّٰه وباللّٰه» ويستحبّ إتباعها بقوله (مستحب است که بعد از تسمیه بگوید): «اللّهُمّ اجعَلْني من التَّوّابِيْنَ واجعَلْني من المُتَطَهِّرِين» (این دعا را پس از بسم الله و بالله بخواند) ولو اقتصر (اگر اکتفا کند بر) على «بسم اللّٰه» أجزأ. (کافی است) ولو نسيها ابتداءً (اگر در ابتدا وضو بسمله را فراموش کند) تداركها حيث ذكر (جبران کند در هر زمان که یادش آمد) قبل الفراغ (قبل از آن که وضو تمام شود) كالأكل (مثل بسم الله که در غذا خوردن بیان میکند.)، وكذا لو تركها عمداً. (اگر کسی یادش بود اما عمدا آن را ترک کرد. در این صورت نیز میتواند در وسط انجام وضو، بسم الله را قبل از فراغ تدارک کند.)
(سومین مستحب از مستحبات وضو) ﴿ وغسل اليدين ﴾ من الزَّندين (شستن دستها از مچ است. در این مورد نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که دوبار مستحب است که این عمل انجام شود، در صورتی که وضویی که میگیرد به جهت حدث نوم، بول و غائط باشد نه هر حدثی. مثلا اگر حدث غیر موارد مذکور باشد، مستحب نیست که دوبار شسته شود. برخی معتقدند که در حدث نوم و بول، یکبار شستن مستحب است اما در غائط دوبار مستحب است. عدهای دیگر معتقدند که در نوم و بول و غائط، یکبار شستن کافی است.
سوال: اگر کسی قائل شد که در نوم و بول یکبار شستن کافی است اما در غائط باید دوبار شسته شود، اگر کسی هر سه حدث را مرتکب شد وظیفه چیست؟
پاسخ: در این صورت این موارد تداخل دارند. اگر کسی هم خوابیده و هم بول کرده، مستحب است که یکبار دستها را بشوید. اما اگر غائط نموده، دوبار شستن مستحب میباشد.
شایان ذکر است که غسل یدین باید قبل از آن باشد که وضو گیرنده دستش را در ظرف برای وضو داخل میکند. در زمان گذشته برای وضو گرفتن از آب ظرف یا حوض برداشته و وضو میگرفتند. مرحوم شهید میفرماید: غسل یدین قبل از آن باشد که وضو گیرنده دست در ظرف میبرد. مثلا با ظرف دیگری دستها را بشوید و پس از آن دست در ظرف برده و از آب آن برای وضو استفاده کند. طبیعتا این نکته در جایی است که دست درون ظرف برده شود و از آن آب برداشته شود اما اگر ظرف به گونهای باشد که دست در آن نرود بلکه آب از ظرف بر روی دست بریزد. مثل آفتابه که آب بر روی دستها ریخته میشود. در این موارد زمان شستن دستها قبل از شروع به وضو گرفتن است.
علت این که زمان شستن دستها قبل از دخول دستها در ظرف بیان میشود آن است که یا نجاست احتمالی دفع شود و یا به جهت تعبد است.
باید توجه داشت که حکم شستن دستها قبل از دخول در ظرف در تمام آبها وجود دارد. یعنی اگر آب کر در ظرف باشد، باید قبل از آن که دستها را در ظرف آب وضو داخل کند، بشوید.)
﴿ مرّتين ﴾ (شستن دستها از مچ به پایین، دوبار) من حدث النوم والبول والغائط، (اگر کسی مبتلا به حدث نوم، بول و غائط باشد، مستحب است که در هنگام وضو دوبار دستش را تا مچ بشوید) لا من مطلق الحدث ـ كالريح ـ (در مورد هر حدثی دوبار غسل لازم نیست) على المشهور. (بنابر قول مشهور) وقيل: من الأوّلين مرّةً (برخی معتقدند که در مورد حدث بول و نوم، یکبار کافی است) وبه قطع في الذكرى (مرحوم مصنف این نظر را در کتاب ذکری اختیار کرده است) وقيل: مرّةً في الجميع، (قول دیگر آن است که در هر سه مورد، یکبار کافی است) واختاره في النفليّة (مرحوم مصنف این نظر را در کتاب النفلیه اختیار کرده است) ونسب التفصيل إلى المشهور (و قول دوم را به مشهور نسبت داده است.) وهو الأقوى. (مرحوم شهید ثانی معتقد است که قول به تفصیل اقوی است) ولو اجتمعت الأسباب (اگر شخص هم بول و هم نوم یا هم بول و هم غائط داشته باشد.) تداخلت إن تساوت (اگر مساوی باشند، تداخل میکنند. یعنی مثلا هم حدث بول و هم نوم داشته باشد. در این مورد تداخل میکنند یعنی اگر یکبار دستش را بشوید کافی است)، وإلّا (اگر مساوی نباشند. مثل بول و غائط که در بول یکبار و در غائط دوبار شستن لازم است) دخل الأقلّ تحت الأكثر. (باید اکثر انجام شود.)
(چه زمانی باید دستها تا مچ شسته شود؟) وليكن الغَسل ﴿ قبل إدخالهما الإناء ﴾ (باید این غسل قبل از ادخال دستها در ظرف باشد) الذي يمكن الاغتراف منه؛ (اغتراف یعنی برداشت آب با مشت. قبل از ادخال دستها در ظرفی که با مشت از آن آب برداشته میشود. یعنی با ظرف دیگری دستها را تا مچ بشوید.) لدفع النجاسة الوهميّة أو تعبّداً. (تا نجاست احتمالیه دفع شود یا این که بصورت تعبدی انجام شود.)
ولا يعتبر كون الماء قليلاً؛ (معتبر نیست که آب قلیل باشد بلکه اگر آب کر هم باشد این نکته باید در غسل دستها رعایت شود) لإطلاق النص (چون روایت مطلق است) خلافاً للعلّامة حيث اعتبره. (بر خلاف علامه که قلیل بودن آب را معتبر دانسته است)
(روایتی که مرحوم شهید ثانی مورد اشاره قرار دادند عبارت است از:
قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: اِغْسِلْ يَدَكَ مِنَ اَلْبَوْلِ مَرَّةً وَ مِنَ اَلْغَائِطِ مَرَّتَيْنِ وَ مِنَ اَلْجَنَابَةِ ثَلاَثاً.
در این روایت، حضرت علیه السلام هیچ سخنی نمیفرماید که آب کر باشد یا آب قلیل باشد.
در روایت دیگر میفرماید: اِغْسِلْ يَدَكَ مِنَ اَلنَّوْمِ مَرَّةً. در این روایت نیز توجهی به قلیل و کر نشده است.
البته روایات متذکر قبل یا بعد نشده است.)
(مورد دیگر از مستحبات وضو مضمضه است) ﴿ والمَضْمَضَة ﴾ وهي: إدخال الماء الفم (مضمضه آن است که انسان، آب در دهان کند) وإدارته فيه (و آن را در دهان بگرداند) ﴿ والاستنشاق ﴾ (استنشاق چیست؟) وهو (استنشاق عبارت است از این که) جذبه (جذب الماء) إلى داخل الأنف (کشیدن آب به داخل بینی) ﴿ وتثليثهما ﴾ (اصل مضمضه و استنشاق را فرمود مستحب است. مستحب دیگر آن است که هر یک از مضمضه و استنشاق، سه بار انجام شود) بأن يفعل كلّ واحدٍ منهما ثلاثاً (به این که وضو گیرنده هر یک از مضمضه و استنشاق را سه بار انجام دهد. آیا تمام سه بار با یک آب انجام شود یا برای هر بار، آب جدیدی استفاده شود؟ میفرماید:) ولو بغُرْفةٍ واحدة، (حتی اگر به یک آب باشد کفایت میکند. البته) وبثلاث أفضل. (بهتر آن است که برای هر بار، از آب جدیدی استفاده شود) وكذا يستحبّ تقديم المضمضة أجمع على الاستنشاق، (مستحب است که مضمضه مقدم بر استنشاق باشد.) والعطف ب «الواو» لا يقتضيه. (البته این تقدیم از عبارت مرحوم شهید اول برداشت نمیشود. زیرا آنها را با واو عطف فرمود که این حرف عطف، ترتیب را دلالت نمیکند.)
﴿ وتثنية الغَسَلات ﴾ (شستن صورت و دست راست و چپ که از واجبات وضو است، مستحب است که دوبار شسته شوند. باید دقت شود که آب ریختن غیر غسل است. آنچه که مستحب است، شستن سه بار است نه آب ریختن) الثلاث بعد تمام الغَسلة الاُولى (بعد از آن که غسل اول تمام شد، غسل دوم مستحب است.) في المشهور، وأنكرها الصدوق. (مرحوم شیخ صدوق، منکر استحباب بار دوم است.) ﴿ والدعاء عند كلّ فعلٍ ﴾ (خواندن دعاء در زمان انجام هر فعلی) من الأفعال الواجبة والمستحبّة المتقدّمة، بالمأثور. (دعاء مأثور مستحب است و خواندن دعا دیگر مستحب نیست.)