نتیجه ما ذکرنا این شد که اگر عیب حادث در زمانی باشد که مشتری در آن زمان خیار داشته است، این عیب حادث مانع از ردّ مبیع به بایع به واسطۀ عیب سابق نمیشود بلکه در این مورد مشتری سه خیار پیدا میکند خیار به عیب سابق، خیار به عیب حادث، خیار از جهت کون المبیع حیواناً یا از جهت مجلس یا شرط.
و لذا در مثالی که زده شد در صورتی که عقد در ساعت ۸ روز چهارشنبه واقع شده باشد، در روز پنج شنبه که زمان خیار حیوان است که چشم دوم گاو در روز پنجشنبه کور شده است، فرض کنید در ساعت ۸ روز پنجشنبه چشم دوم گاو کور شده است، در ساعت ۹ مشتری از سه جهت خیار دارد. یکی از جهت عیب سابق که کوری چشم اول گاو باشد. دوم از جهت عیب حادث که کوری چشم دوم گاو باشد. سوم از جهت اینکه دوم از ایام خیار حیوان است. پس چون عیب حادث در زمان خیار بوده است به عهدۀ بایع گذاشته میشود لذا مانعیّت از ردّ به عیب سابق ندارد، کما اینکه عیب حادث مولّد خیار بوده است، مستند به عیب حادث مشتری میتواند ردّ کند. این حاصل آنچه که در فرع مورد بحث گفته شده است.
نکتۀ دیگری در این مثال توجّه داشته باشید و آن این است که در روز یکشنبه مشتری به استناد به عیب سابق میتواند رد بکند یا نه، که از روز یکشنبه در کتاب تعبیر میشود به جواز فسخ پس از انقضای زمان خیار چون خیار حیوان سه روز بوده است. در مثال روز شنبه روز انقضای زمان خیار حیوان است، و روز یکشنبه پس از انقضای زمان خیار است. میگوییم حدوث عیب جدید در زمان خیار مانع از ردّ پس از انقضای خیار میباشد یا نه؟
مرحوم شیخ میفرمایند: مانع نمیباشد، پس به واسطۀ عیب سابق در زمان خیار رد بکند مانع نمیباشد، پس از انقضای زمان خیار فسخ بکند مانعی نمیباشد، یعنی حدوث عیب جدید کما اینکه در زمان خیار مانع از ردّ به عیب سابق نبوده کذلک پس از انقضای زمان خیار مانع از ردّ نمیباشد.
در مورد بحث مرحوم محقق فرمایشی دارد، مرحوم شیخ فرمایشی دارد، مرحوم شهید فرمایشی دارد، مرحوم صاحب جواهر فرمایشی دارد. کلّ این کلمات باید از یکدیگر جدا بشود. جدا شدن این کلمات از یکدیگر مبتنی بر توجّه بما ذکرنا است.
یکی از کلمات فرمایشی است که از محقق در درس خودش نقل شده است. حاصل آن فرمایش این است: محقق گفته است: حدوث عیب جدید در زمان خیار در اینکه مسقط ردّ به عیب سابق میباشد یا نه، اختلاف است.
سپس محقق میگوید: حدوث عیب در زمان خیار مانع از ردّ به عیب سابق پس از انقضای زمان خیار میباشد. یعنی در ساعت ۸ در روز یکشنبه مشتری حق رد به عیب قبل از عقد را ندارد.
این حاصل فرمایش مرحوم محقق میباشد.
مرحوم شهید با حذف کلمات ایشان میفرماید: بین محقق و استاد خودش در جواز فسخ در ساعت ۸ روز یکشنبه به واسطۀ عیب سابق اختلاف است.
مرحوم شهید میگوید: در این فرض محقق میگوید مشتری جواز ردّ به عیب سابق ندارد. استاد محقق ابن نماء میگوید در این فرض مشتری به عیب سابق میتواند ردّ بکند.
پس طبق نظریه مرحوم شهید محل اختلاف در جواز فسخ و عدم آن در ساعت ۸ روز یکشنبه میباشد.
مرحوم شیخ برداشت ایشان از کلام محقق این است که محقق میگوید در ساعت ۸ در روز پنجشنبه مشتری خیار واحد دارد و آن عبارت از خیار حیوان میباشد.
مرحوم شیخ میگوید: عقیده محقق این است که در ساعت ۹ در روز پنجشنبه مشتری با استناد به خیار حیوان گاوی را که خریده و کور بوده را میتواند رد بکند، یعنی محقق میگوید کور شدن چشم دوم گاو در ساعت ۸ که اسم آن حدوث عیب در زمان خیار میباشد، کور شدن گاو در ساعت ۸ پنجشنبه خیاری برای مشتری نیاورده است، کما اینکه لازم این کلام این است که کور شدن گاو در ساعت ۸ روز پنجشنبه مانع از رد به عیب سابق در زمان خیار میباشد.
نتیجه آن این است که در این فرض مشتری خیار واحد دارد و آن عبارت از خیار حیوان یا شرط یا مجلس است.
پس کور شدن گاو در ساعت ۸ پنجشنبه چند سؤال برای ما تولید میکند:
یک سؤال این است که این کور شدن خیاری برای مشتری آورده است؟
جواب میدهیم: خیر.
سؤال دوم این است که آیا با این کور شدن مشتری به عیب سابق میتواند رد بکند؟
جواب میدهیم: خیر.
سؤال سوم این است که در ساعت ۹ مشتری چند خیار دارد؟
خیار واحد دارد و طبق آن خیار که یا حیوان یا شرط یا مجلس است میتواند رد بکند.
این حاصل برداشت مرحوم شیخ از کلام محقق بدون اشاره به حکم بعد از انقضاء و بدون اشاره به اختلاف محقق و استادش.