مبدأ و ابتدای خیار مجلس از چه زمانی میباشد؟ مثلاً فرض کنید عقد در ساعت ۸ واقع شده است. حال آیا متعاقدین از ساعت ۸ که زمان عقد است خیار دارند یا ۰۵/۸ یا ۱۰/۸ یا ۵/۸؟
مرحوم شیخ میفرمایند: ابتدای خیار مجلس از زمان وقوع عقد میباشد. یعنی در این مثال از ساعت ۸ خیار مجلس ثابت است. و الوجه فی ذلک واضحٌ برای اینکه موضوع خیار مجلس بیّع میباشد و علّت برای خیار مجلس تحقّق بیع میباشد و حسب الفرض از زمانی که عقد واقع شده است بیع محقّق شده است و بیّع وجود پیدا کرده است و در نتیجه خیار مجلس که از احکام بیع میباشد باید مترتّب بشود، برای اینکه تخلّف الحکم عن الموضوع لا یمکن، کما اینکه تخلّف معلول از علّت امکان ندارد.
مسامحۀً بگویید عقد علّت برای خیار مجلس است و خیار مجلس معلول عقد است و أینما وجد العلۀ یترتّب علیه المعلول. پس إلی هنا روشن شد که ابتدای زمان خیار مجلس زمانی است که عقد در آن زمان واقع شده است.
این مدّعا در دو قسم از اقسام بیع دچار اشکالی شده است و آن بیع صرف و بیع سلم میباشد. در این دو باب کما ذکرنا مراراً قبض فی المجلس شرط صحّت عقد و شرط آمدن ملکیّت است.
مثلاً فرض کنید اگر عقد ساعت ۸ واقع شده و قبض و اقباض در ساعت ۵/۸ واقع شده است و افتراق و جدایی در ساعت ۹ بوده است، در این فرض اگر بگوییم در بیع سلم و صرف از ساعت ۵/۸ تا ۹ خیار مجلس است این یک اشکال دارد که تخلّف معلول از علّت میباشد. چون عقد در ساعت ۸ واقع شده است و خیار از ساعت ۵/۸ آمده است.
و اگر بگوییم خیار از ساعت ۸ آمده است این احتمال نیز اشکال بلکه اشکالاتی دارد، چون از ساعت ۸ تا ۵/۸ شرط صحّت عقد نیامده است فإذن از ۸ تا ۵/۸ که قبض نیامده است هر وقت که متعاقدین بخواهند میتوانند از مجلس بیرون بیایند و عقد را به هم بزنند چه خیار مجلس باشد یا نباشد چون تا قبض نیاید بیع محقّق نشده است.
پس خیار مجلس اگر از ساعت ۸ باشد چه اثری میتواند داشته باشد چون تا قبض نیاید عقدی نیست، پس جعل خیار مجلس از ساعت ۸ تا ۵/۸ لغو است و اثری ندارد.
پس چه باید کرد در این دو باب؟ اگر از ۵/۸ تا ۹ خیار مجلس باشد تخلّف معلول از علّت لازم میآید و اگر از ۸ تا ۹ خیار مجلس باشد جعل خیار مجلس لغو خواهد بود.
مرحوم شیخ میفرمایند: ممکن است ما قائل شویم که ابتدای خیار از ساعت ۸ باشد و جعل خیار لغو هم نباشد. توضیح ذلک: در بیع صرف و سلم تقابض وجوب شرطی دارد یعنی تا قبض نیاید ملکیّت نمیآید، تا قبض نیاید صحّت عقد نمیآید. کلام در این است که زائد بر وجوب شرطی، آیا وجوب تکلیفی هم دارد یا خیر؟
این مورد اختلاف است. جماعتی مثل علامه و دیگران میفرمایند: وجوب تکلیفی هم موجود است و جماعتی از محقّقین هم میگویند وجوب تکلیفی وجود ندارد.
کسانی که میگویند وجوب تکلیفی وجود دارد دو دلیل اقامه کردهاند:
دلیل اوّل این است که: اگر قبض فی المجلس تکلیفاً واجب نباشد قبض فی المجلس که محقّق نشود ربای حکمی لازم میآید. مثلاً فرض کنید در ساعت ۸ فروشنده یک مثقال طلای خودش را به مشتری تحویل داده است. مشتری یک مثقال خودش را بعداً میخواهد تحویل دهد. أحد الجنسین نقد است و الآخر نسیه. ربای حکمی لازم میآید لأنّ للأجل قسطٌ من الثمن.
چه کار کنیم که از تحقّق ربا فرار کنیم؟ راهش این است که بگوییم یجب علیهما تکلیفاً التقابض.
دلیل دوم این است: آیۀ شریفه (أوفوا بالعقود) کما اینکه بر حکم وضعی دلالت دارد. أیضاً بر حکم تکلیفی هم دلالت دارد که وجوب وفای به عقد باشد.
در ما نحن فیه گر چه عقد در ساعت ۸ مملّک نبوده است چون شرطش در ساعت ۵/۸ خواهد آمد و لکن عقد در ساعت ۸ تحقّق پیدا کرده است و به مقتضای (أوفوا بالعقود) میگوییم: أینما وجد العقد وفای به آن عقد واجب است، لذا قبض و اقباض علاوه بر وجوب شرطی، وجوب تکلیفی هم دارد.