أمّا الكلام في المقام الأوّل فيقع في مسائل:
الاُولى
بحث در تعارض استصحاب با سائر اصول عمليه و امارات ظنيه مىباشد.
اين بحث در چهار مقام بيان مىشود.
مقام اول: اگر استصحاب با قاعده يد تعارض كرد، كداميك از اين دو مقدم مىباشد.
قبل از بيان مبانى مسأله به مثالى اشاره مىكنيم كه مورد تعارض استصحاب با قاعده يد معلوم شود:
فرض كنيد شخصى وارد بازار شده و جنسى را از مغازهاى خريده است. شك برايش عارض مىشود كه آيا اين جنس ملك صاحب مغازه بوده يا اينكه غصبى يا دزدى مىباشد. اصل استصحاب مىگويد: يك زمانى اين جنس ملك صاحب مغازه نبوده است، حالا شك داريم اين جنس ملك اين فرد در وقت فروش بوده يا نه. استصحاب عدم ملكيت مىگويد صاحب مغازه مالك جنس نمىباشد و فروش اين جنس باطل مىباشد. ولى در شريعت مقدس اسلام قاعده يد وجود دارد. قاعده يد حكم مىكند كه همينقدر جنسى در دست كسى و تحت يدش باشد و بر اين جنس سلطه داشته باشد، علامت ملكيت مىباشد و بگو ان شاء الله صاحب مغازه مالك اين جنس بوده است، پس بيع صاحب مغازه صحيح مىباشد.
بنابراين قاعده يد مىگويد خريد اين جنس درست مىباشد، و استصحاب عدم ملكيت مىگويد حق خريد اين جنس را نداريد. كداميك مقدم است؟
در قاعده يد بين فقهاء دو مبنا وجود دارد:
مبناى اول: بعضى از فقهاء مىگويند قاعده يد جزء امارات ظنيه است.
مبناى دوم: بعضى از فقهاء مىگويند قاعده يد جزء اصول عمليه مىباشد.
شيخ انصارى مىفرمايند: هر يك از اين دو مبنا را قائل شويم فرقى ندارد و حكم مىكنيم كه قاعده يد حاكم بر اصل استصحاب مىباشد، و تا وقتيكه قاعده يد باشد نمىتوان به استصحاب عمل كرد.
توضيح مبناى اول: قائلين به اين مبنا دو دليل بر مدعايشان دارند:
دليل اول بر اينكه قاعده يد از امارات ظنيه است: تمسك به قاعده غلبه ـ قانون اعم اغلب ـ:
سه قسم يد داريم:
قسم اول: اغلب يدها، يد حجّة و معتبر شرع مىباشند. غالبا وقتى در بازار نگاه مىكنيم اكثر صاحبان مغازهها يا مالك جنس مىباشند و يا از طرف مالك وكيل مىباشند، بنابراين يدشان يد حجة و معتبر مىباشد.
قسم دوم: ۵% از مردم يدشان يد غصب و غير مالك و يد ظلم مىباشد.
قسم سوم: موارد مشكوكه مىباشد. در مواردى كه شك داشته باشيم كه يد حق يا يد ظلم مىباشد، قانون اعم اغلب مىگويد يد مشكوك را حمل بر اغلب كن و بگو يد اين شخص نيز يد مالكى و يد حق مىباشد.
بنابراين به حكم عقل حكم كرديم و به قانون اعم اغلب استناد كرديم و گفتيم قاعده يد طريق الى الواقع است و ظن آور مىباشد و ان شاء الله يد شخص يد مالكى و يد حق مىباشد.
دليل دوم بر اينكه قاعده يد از امارات ظنيه است: شيخ انصارى دليل دوم را در جاى ديگر متعرض مىشوند.
نتيجه: اگر قاعده يد از امارات ظنيه باشد، بلا شك و شبهه قاعده يد مقدم بر استصحاب مىباشد، زيرا بيان كرديم امارات ظنيه حاكم بر اصول عمليه مىباشند.