حاشيه رجالى از خارج
در بين علماء مشهور است كه اصول اوليه رجال ـ كتابهايى كه مبناى رجال شيعه را تشكيل مىدهند ـ، چهار اصل است:
أ: رجال كشّى
ب: رجال نجاشى
ج: رجال شيخ طوسى
د: فهرس شيخ طوسى
بعضى از علماء يك اصل ديگر به اين چهار اصل اضافه كردند، و آن « رجال برقى » مىباشد.
لكن بين علماء در اينكه نويسنده كتاب عالم معروف شيعه برقى يا پسرش است، اختلاف وجود دارد.
با بررسى در خود كتاب احتمال سوم هم وجود دارد كه مؤلف كتاب برقى و پسرش نباشد بلكه مربوط به شخص سوم مىباشد.
در بين رجاليين در كنار اصول خمسة، كتاب ششمى هم مطرح است كه محل اختلاف و غوغاى فراوان است، كه اين كتاب به يكى از اين سه اسم در كتب رجالى و فقهى مطرح مىشود:
أ. رجال غضائرى
ب. رجال ابن غضائر
ج. كتاب الضعفاء؛ كه وجه تسميهاش اين است كه ايشان در اين كتاب رواة ضعيف را نام برده است، در مقابل كتاب ديگرى از ايشان به نام « كتاب الثقات » وجود دارد.
اصل اين كتاب به دست مشهور علماء نرسيده است. اولين كسى كه نسخهاى از اين كتاب را بدست آورده و بعد در ضمن كتاب جامعى اين نسخه را آورده است، مرحوم سيد ابن طاووس مىباشد كه حدود چهار قرن با ابن غضائرى فاصله داشته است.
سيّد ابن طاووس يك كتاب رجالى به نام « حلّ الإشكال في معرفة الرجال » تأليف كردهاند، كه در اين كتاب ايشان مجموع اصول اربعه و كتاب ابن غضائرى را مطرح كردهاند.
كتاب « حلّ الإشكال في معرفة الرجال » نيز به دست ما نرسيده است.
رجالى بزرگ در قرن يازدهم به نام ملا عبدالله تسترى كتاب سيّد ابن طاووس را كه مشرف به تلف و از بين رفتن بوده را پيدا مىكند و به كمك شاگرد متتبعشان به نام ملا عنايت الله قحبائى از كتاب سيد بن طاووس، رجال غضائرى را مىنويسند.
مجموعه رجال غضائرى در كتاب « مجمع الرجال » وجود دارد.
دو تن از شاگردان معروف سيّد ابن طاووس ـ كه يكى از آنها علامه حلى در كتاب « خلاصة الأقول في علم الرجال » و ابن داود در كتاب « رجال » ـ مطالب زيادى از كتاب ابن غضائرى به واسطه استادشان نقل مىكنند.
بهترين عبارت در رابطه با محتواى كتاب ابن غضائرى را سيّد داماد در كتاب « رواشح » بيان فرمودهاند: قلّ ان يَسلِمَ أحدٌ من جرحه أو ينجو ثقة من قدحه.
سيّد داماد مىفرمايند: كم است كه راوى از تضعيف ابن غضائرى سالم بماند يا حتى فرد ثقه از ذم ابن غضائرى خودش را نجات دهد.
مثلا نسبت به علماى بزرگ شيعه و رواة اكابر شيعه نسبت كذّاب وضّاع داده است.
در رابطه با اصل كتاب ابن غضائرى دو بحث ديگر نيز وجود دارد:
مؤلّف كتاب ابن غضائرى:
قول اول: شهيد ثانى مىفرمايند مؤلّف كتاب ابن غضائرى حسين بن عبدالله غضائرى از علماء بزرگ شيعه مىباشد.
قول دوم: مؤلّف كتاب ابن غضائرى عالم بزرگ شيعه احمد بن حسين بن عبدالله غضائرى مىباشد.
مدرسه نجف در كتاب « معجم رجال حديث » در اينكه نويسنده اين كتاب غضائرى پسر بوده يا پدر متوقف مىباشند.
لكن مىتوان عرض كرد كه قرائنى در دست است كه نويسنده اين كتاب غضائرى پسر مىباشد:
قرينه اول: صاحب معالم كتاب « حلّ الاشكال » سيد ابن طاووس را در كتاب « تحرير طاووسى » خلاصه كرده است. در اين كتاب از سيّد ابن طاووس كه اولين كشف كننده كتاب ابن غضائرى مىباشد چنين نقل مىكند: وكتابُ أبا الحسين أحمد بن حسين بن عبيدالله الغضائري في ذكر الضعفاء خاصّةً.
از اين عبارت صاحب معالم مىفهيم كه مؤلف كتاب احمد پسر حسين بن عبدالله الغضائري بوده است.
قرينه دوم: از « خلاصة الرجال » علامه حلّى مىتوان نتيجه گرفت كه قائلند مؤلف كتاب غضائرى پسر بوده است.
علامه حلى در ترجمه عمر بن ثابت كه يكى از رواة بوده مىفرمايد: انّه ضعيف، قاله ابن غضائري.
در ترجمه سليمان نخعي مىفرمايد: قال ابن غضائري انّه كذّاب النخع، ضعيف جدّاً.
نتيجه: اگر انتساب كتاب درست باشد مؤلفش غضائرى پسر است.
ارزش علمى كتاب:
نظريه افراط: از مرحوم علامه در « خلاصة الرجال » بدست مىآيد كه كتاب را منسوب به ابن غضائرى مىدانند و اين كتاب را قطعا حجة مىدانند، لذا در بسيارى از رواة به خاطر تضعيف ابن غضائرى توقف مىكنند.
نظريه تفريط: نظر شيخ آغا بزرگ طهراني در كتاب « الذريعة » است كه مىفرمايند: انّ نسبة كتاب الضعفاء إلى ابن غضائري المشهور الذي هو من شيوخ الطائفة إجحاف في حقّة عظيم.
اجحاف است بگوييم مؤلف اين كتاب ابن غضائري است.
وهو من اجل ان اقتحم في هتك اساطين الدين حتى لا يفلت من جرحه أحد من مشاهير بالتقوى... فالظاهر انّ مؤلّف هذا الكتاب كان من المعاندين لكبراء الشيعة و كان يريد الوقيعة فيهم بكلّ حيلة.