اشكال شيخ انصارى به بيان بعضى از محققين:
مقدمه: مسلّم است كه عدليه ـ شيعه و معتزله ـ قائلند كه احكام شرعى داراى ملاكات و علل واقعى مىباشند، به عبارت ديگر اينكه شارع مقدس بدون ملاك و مناط حكم به وجوب يا حرمت نمىكند، از ضروريات مذهب شيعه است.
نهايت در بعضى از جاها ملاك براى ما معلوم و مشخص است و در بعضى موارد ملاك براى ما معلوم نيست ولى مىدانيم كه در اينجا علت و مصلحت يا مفسدهاى وجود دارد.
بلا شك مىدانيم كه عقل حكم مىكند كه همه احكام شارع به خاطر مصلحت و مفسده مىباشد.
بيان اشكال: فرق گذاشتن بين احكام عقلى و احكام شرعى در باب استصحاب درست نيست، زيرا چنانچه در احكام عقلى شك در حكم به شك در ملاك بر مىگردد در احكام شرعيه نيز همينگونه است و شك در حكم به شك در ملاك و علت برمىگردد.
وقتى شك داريد نماز جمعه واجب است يا نه، در حقيقت شك داريد كه آيا مصلحت نماز جمعه باقى است يا نه، و با شك در ملاك و علت و مصلحت جاى استصحاب حكم نمىباشد.
بنابراين فرق بين حكم عقل و حكم شرع درست نيست، يا در هر دو استصحاب جارى است يا اينكه در هيچكدام استصحاب جارى نمىباشد.
جواب شيخ انصارى به اشكال:
اين كلام شما بر طبق مبناى متقدمين كلام درستى است، زيرا متقدمين ملاك حجية استصحاب را ظن به بقاء به حكم عقل مىدانند، بر طبق اين مبنا هر جا شك در ملاك داشته باشيم استصحاب جارى نمىباشد چه حكم شرعى باشد يا عقلى باشد، و هر جا ظن به وجود ملاك داشته باشيم ظن به وجود حكم نيز خواهيم داشت.
طبق مبناى متقدمين بين حكم شرع و عقل تفاوتى نبايد وجود داشته باشد.
لكن طبق مبناى متأخرين كه استصحاب را از باب اخبار حجة مىدانند خواهد آمد كه از اخبار استفاده مىكنيم كه ملاك استصحاب حكم ظن به علت نيست و كارى به علت نداريم بلكه روايات مىگويند اگر عرفا موضوع حكم باقى باشد جاى استصحاب خواهد بود، ما نيز متعبّد به روايات هستيم.
بنابراين روايات ثابت مىكنند همينقدر كه موضوع استصحاب عرفا باقى باشد جاى استصحاب حكم است و كارى به ملاك و علت نداريم.
استدراك:
نعم يك مورد است كه در احكام شرعيه نيز استصحاب جارى نمىشود.
آن مورد جايى است كه دليل خاص داشته باشيم كه در فلان حكم شرعى موضوع علت تامه است، در اين صورت مانند حكم عقل است و تا علم به موضوع داشته باشيم حكم باقى است و شك در حكم به شك در موضوع برمىگردد، موضوع نيز علت تامه است و شك در علت تامه داريم و نمىتوانيم به ثبوت معلول و حكم شرعى با وجود شك در علت حكم كنيم.
لكن والذي يسهّل الأمر اين است كه در بين احكام شرعيه چنين حكم شرعى بسيار كم و اندك است.