احتجّ من جوّز ارتكاب ما عدا مدار الحرام ومنع عنه بوجوهين:
الأوّل:
بحث در شبهه محصوره در مقام دوم بود.
مقام دوم در اين بود كه آيا موافقت قطعيه با علم اجمالى در شبهه محصوره لازم است؟
در اين مسأله سه قول وجود داشت:
قول اول: موافقت قطعيه لازم و واجب است، يعنى بايد از هر دو إناء اجتناب نمود. نظر شيخ انصارى همين قول مىباشد، و دليل ايشان در مباحث قبلى گذشت.
بحث نسبت به اين قول به اتمام رسيد.
قول دوم، موافقت احتماليه با علم اجمالى كافى است:
به اين معنا كه انسان مرتكب يك اناء شود و ديگرى را ترك كند كافى است.
قائلين به اين قول مرحوم محقق قمى صاحب قوانين و فاضل نراقى و ديگران مىباشند.
اين آقايان دو مدّعا دارند و براى هر كدام يك دليل دارند:
مدعاى اول: يك اناء را مىتوان مرتكب شد، و دليلشان حديث « كلّ شيء حلال » مىباشد.
اين حديث و نظائر اين حديث دلالت مىكند كه شيء مشتبه ـ شيئى كه حرمتش معلوم نيست ـ حلال مىباشد.
يك ظرف را انتخاب مىكنيد و حديث را جارى مىكنيد، مشكلى هم ندارد، و آن ظرف هم حلال مىشود.
مدعاى دوم: لكن نمىتوان مرتكب ظرف دوم شد و حديث « كلّ شيء حلال » شامل اين اناء نمىشود.
براى اين مدّعاى دوم سه بيان وجود دارد:
بيان اول: اگر مرتكب ظرف دوم شديم، علم پيدا مىكنيم كه مرتكب حرام شديم و علم به ارتكاب حرام، حرام مىباشد.
بيان دوم: اگر مرتكب ظرف دوم شديم، مجموع مشتبه را ما انجام داديم و يقين داريم كه مجموع مشتبه حرام است، بنابراين مرتكب حرام شدهايم و ارتكاب حرام، حرام است.
بيان سوم: اگر مرتكب ظرف دوم شديم، لازمهاش اين است كه مرتكب حرام شدهايم و حرام در اينجا آوردن هر ظرف به شرط اجتماع با ظرف ديگر مىباشد. ما با مجموع كارى نداريم، كلّ إناء اگر با ظرف ديگر ضميمه شود حرام مىشود و در اينجا اين كار انجام شده است و ظرف دوم به ظرف اول ضميمه شده است، بنابراين ارتكاب ظرف دوم حرام است.
جواب شيخ انصارى به قائلين به موافقت احتماليه با علم اجمالى:
امّا مدّعاى اول: حديث « كلّ شيء حلال » يك بام و دو هوا كه نيست، يا بايد بگوييم علم اجمالى منجّز و تكليف آور است كه در اين صورت از هر دو ظرف بايد اجتناب كرد. علم اجمالى نمىگذارد حديث « كل شيء حلال » در هيچكدام از اين دو ظرف جارى شود. و اگر علم اجمالى منجّز نيست، حديث « كل شيء حلال » بايد در هر دو ظرف جارى شود.
بنابراين اين ادّعا كه در يك اناء « كل شيء حلال » جارى شود و در طرف ديگر جارى نشود، ادعاى بلا دليل خواهد بود.
امّا مدّعاى دوم: شما گفتيد به ظرف دوم نمىتوان دست زد و مرتكب شد، و سه دليل آورديد، كه از نظر ما هر سه دليلتان باطل است و صلاحيت ندارد براى اينكه بگوييم از ظرف دوم بايد اجتناب كرد.
دليل اول صاحب قوانين وفاضل نراقى بر اينكه موافقت احتماليه كافى است ومىشود يك طرف را انجام داد و طرف ديگر را ترك كرد:
شما گفتيد اگر مرتكب ظرف دوم شديم علم به حرام پيدا كردهايم و علم به ارتكاب حرام، حرام است. به سه وجه مىتوان كلام شما را تفسير كرد:
وجه اول: كلام را بر ظاهرش حمل كنيم و بگوييم علم به ارتكاب حرام، حرام است.
اين كلام باطلى است زيرا معلوم و واضح است كه ارتكاب حرام، حرام است ولى علم به ارتكاب حرام، حرام نمىباشد. شما امروز مىدانيد كه ديروز مرتكب غيبت شديد و امروز علم به ارتكاب حرام داريد، آيا اين علم حرام است؟ به هيچوجه علم به ارتكاب حرام، حرام نمىباشد.
فقط در يك مورد كه شما مىخواهيد علم پيدا كنيد كه ديگرى مرتكب حرام شده است يا نه، كه اين مصداق تجسس است و تجسس نمودن در امور ديگران حرام است، كه اين ربطى به مسأله ما ندارد.