جواب شيخ انصارى به دليل دوم صاحب قوانين و فاضل نراقى:
در معناى اين حديث سه احتمال وجود دارد:
احتمال اول: ما حديث را به ظاهرش معنا مىكنيم. ظاهر حديث اين است كه تصرف در جميع الاطراف جايز است زيرا امام فرمودند « فلا بأس » و مطلق ذكر كردند و فرمودند تصرف در اين مال هيچ اشكالى ندارد. و همچنين مىفرمايند لازمه گرفتن اين مال تصرف در جميع مال است زيرا همه مال در دستان اين فرد است يك مقدارش را صدقه مىدهد و به حج مىرود و يك مقدارش هم نزد خودش نگه مىدارد، همين نگه داشتن تصرف در جميع مال است.
على أيّ حال ظاهر حديث اين است كه در جميع اين اموال مىتواند تصرف كند، در حاليكه اين ظاهر را هيچكس قبول ندارد زيرا با تكليف مولى مخالف قطعيه مىشود.
بنابراين ما نمىتوانيم ظاهر اين حديث را قبول كنيم، بنابراين بايد حديث را توجيه كنيم.
در اينجا دو توجيه براى اين حديث متصور است:
احتمال دوم ـ توجيه اول ـ: همان توجيهى بود كه مستدل ذكر كرد كه توجيهشان اين بود كه گفت ما حديث را حمل مىكنيم بر اينكه بعضى از محتملات در بعض الاطراف تصرف جايز است نه در جميع الاطراف.
احتمال سوم ـ توجيه دوم ـ: اين حديث نص خاص است در مورد خاص، به اين معنا كه موافقت قطعيه با علم اجمالى لازم است مگر در اين مورد خاص، كه در اين مورد خاص شارع اجازه داده كه جميع الاطراف را مرتكب شويد.
با اين توجيه نتيجه مىگيريم حديث ملاك كلى در شبهه محصوره به دست نمىدهد بلكه حديث مورد خاصى را مطرح مىكند.
ما جاى ديگر نظير اين مورد داريم كه شبهه محصوره هست و نص خاص داريم و امام عليه السلامن اجازه دادهاند كه مرتكب جميع الاطراف بشويم و آن هم در باب ربا مىباشد.
پولى را به عنوان ربا گرفتيد يعنى نمىدانستيد ربا است ولى گرفتيد، با اموال خودتان مخلوط شد، بعد يقين پيدا كرديد ۵۰۰ تومان از اين چند هزار تومان ربا بوده است.
اينجا نص خاص هست كه تصرف در همه اين اموال جايز است و هيچ اشكالى ندارد.
نتيجه: در حديث سماعه مىتوانيم توجيه صاحب قوانين را داشته باشيم كه تصرف در بعض المحتملات جايز است و مىتوانيم اين توجيه را داشته باشيم كه حديث نص خاص است در مورد خاص.
دو توجيه وجود دارد و إذا جاء الاحتمال بَطَل الإستدلال، و ديگر اين حديث قابل استدلال براى شما ـ صاحب قوانين ـ نخواهد شد.
جواب شيخ انصارى به اتمام رسيد.
خلاصه گيرى شيخ انصارى:
رواياتى كه در مشتبهات وجود دارد كه مىگويند مشتبهات حلال است سه قسم است و هيچيك از اين سه قسم به درد صاحب قوانين نمىخورد يعنى ايشان نمىتواند از اين روايات قانون كلى به دست بياورد كه در شبهه محصوره ارتكاب بعض الاطراف مطلقا جايز است:
طائفه اول: حديث « كلّ شيء لك حلال » مىباشد، هر مشتبهى حلال است.
شيخ انصارى مىفرمايند: اين حديث فقط شامل شبهات بدويه مىشوند و شامل شبهات مقرون به علم اجمالى نمىشوند، زيرا اگر شامل شبهات مقرون به علم اجمالى بشود لازمهاش اين است كه استعمال يك لفظ در دو معنا بشود. در شبهات بدويه « كل شيء حلال » مىگويد مىتوانى تمام اين ظرفها را مرتكب شوى ولى در شبهات مقرون به علم اجمالى مىگويد فقط يكى را به صورت على البدل مىتوانى مرتكب شوى. لازمهاش اين است كه حديث در دو معنا به كار برده شده باشد و اين مسأله متعذّر است.
طائفه دوم: موفقه سماعه مىباشد كه انسان مىتواند در شبهه محصوره هر دو مشتبه را مرتكب شود.
شيخ انصارى مىفرمايند: ظاهر اين حديث را هيچ كس قبول ندارد و در مقام توجيه هم حديث دو توجيه داشت كه ديگر حديث قابل استدلال نبود.