در ذيل اين بحث مرحوم شيخ انصارى چند اشكال عنوان مىكنند و به اين اشكالات جواب مىدهند.
اشكال اول: متوهم مىگويد شما ذكر كرديد كه كتاب و عقل دلالت بر جريان براءة در شبهه موضوعيه مىكنند، كلام اين است كه دليل عقلى شما كه قبح عقاب بلا بيان باشد در شبهات موضوعيه جارى نيست بلكه در شبهات موضوعيه عقل حكم مىكند كه اجتناب از مشتبه لازم و واجب است.
قبل از توضيح اشكال به يك نكته اشاره مىكنيم.
نكته: در علم اصول ثابت شده كه به حكم عقل مقدّمه علميّه لازم الاتيان مىباشد، مقدمه علميه را انسان بايد انجام بدهد.
مثال اول: يقين داريم در وضوء از مرفق تا سر انگشت دست بايد شسته شود. علماء مىگويند براى اينكه انسان علم پيدا كند كه دست را از مرفق شده است و تكليف را امتثال كرده است، كمى بالاتر از مرفق را بايد انسان بشويد تا علم پيدا كند كه تكليف را انجام داده است.
مثال دوم: چند لحظه قبل از اذان صبح در ماه رمضان بايد از خوردن اجتناب كرد تا انسان يقين پيدا كند كه قبل از اذان صبح روزه گرفته است.
به اينها مقدمه علميه مىگويند.
مقدمه علميه در جايى است كه انسان يقين به تكليف داشته باشد و هر جا يقين به تكليف داشت مقدمه علميهاش نيز لازم الاتيان مىباشد.
بحث وجوب مقدمه علميه را همه علماء قائلند، چه كسانى كه قائل به وجوب مقدمه واجبند و چه كسانى كه مقدمه واجب را واجب نمىدانند.
براى توضيح بيشتر مرحوم مظفر در اصول فقه در بحث مقدمه واجب متعرض مقدمه علميه نشدند لكن مرحوم آخوند صاحب كفايه بحث مقدمه علميه را تقريبا به طور مفصل عنوان كردهاند.
توضيح اشكال اول: متوهم مىگويد: شكى نيست كه در شبهه موضوعيه حكم كلى مشخص است و مىدانيم شرب خمر بر ما حرام است و حالا شك داريم كه اين مايع خمر است يا نه.
مستشكل مىگويد: ترك اين مشتبه مقدمه علميه براى ترك حرام مىباشد. وقتى مىتوانى بگويى كه من مرتكب حرام نشدهام كه اين مشتبه را ترك كرده باشم. بنابراين ترك مشتبه مقدمه علميه براى ترك حرام است و مقدمه علميه لازم الاتيان مىباشد، بنابراين بايد مشتبه ترك شود.
نتيجه اين مىشود كه در اينجا نمىتوانيم به قاعده قبح عقاب بلا بيان تمسك كنيم زيرا همينكه ترك مشتبه مقدمه علميه شد، ما از سوى عقل بيان براى مقدمه علميه خواهيم داشت.
جواب شيخ انصارى به اشكال اول: ترك حرام دو صورت دارد:
صورت اول: تارة علم تفصيلى به حرام داريم و يقين داريم اين ظرف خمر است، اينجا بايد ترك كنيم و احتياجى به مقدمه علميه ندارد.
صورت دوم: تارة علم اجمالى داريم و يقين داريم كه يكى از اين دو ظرف خمر است، چون ما به تكليف علم داريم و بايد هر يك از اين دو مشتبه را ترك كنيم و ترك هر يك از اين دو مشبه مقدمه براى ترك حرام معلوم مىباشد. اينجا هم وظيفه داريم كه مشتبه را ترك كنيم.
لكن در شبهات موضوعيه اگر علم اجمالى نباشد اصلا علم به تكليف نداريم تا مقدمه علميه آن هم لازم باشد. ما نمىدانيم كه اين ظرف خمر است يا نه، بنابراين در اين مورد علم به تكليف نداريم تا بياييم و بگوييم مقدمه علميهاش لازم الامتثال است. ما در نكته اول بحث گفتيم مقدمه علميه وقتى اتيانش لازم است كه ما به تكليف علم داشته باشيم و در اينجا چنين علمى وجود ندارد.
نتيجه اين شد كه چون علم به تكليف نداريم، مقدمه علميه هم نداريم، لذا ترك اين مشتبه لازم و واجب نيست.
مرحوم شيخ انصارى در پايان اين اشكال مىفرمايند: همين اشكال در شبهات حكميه هم مطرح شده است، بعضى از علماء گفتهاند ما يقين داريم خبائث بر ما حرام است، شك داريم شرب توتون از خبائث است يا بايد از شرب توتون اجتناب كنيم تا يقين كنيم ما از خبائث اجتناب كردهايم. يعنى در حقيقت مىگويند كه ما به تكليف علم داريم و در مكلف به شك داريم.
شيخ انصارى مىفرمايند: از جواب گذشته معلوم شد كه در باب شرب توتون هم ما به تكليف منجّز علم نداريم و چون علم به تكليف نداريم مقدّمه علميهاش واجب الاتيان نمىباشد.
شيخ انصارى در ادامه مىفرمايند: بعضى همين اشكال در شبهه موضوعيه وجوبيه هم وارد كردند و فرمودهاند كه شك داريم صد نماز قضاء بر واجب است يا ۱۵۰ نماز قضاء بر ما واجب است. اينجا گفتهاند شما به تكليف يقين داريد و بايد ۱۵۰ نماز قضاء را انجام دهيد تا علم پيدا كنيد كه تكليفتان را امتثال كردهايد.
شيخ انصارى مىفرمايند: در آينده خواهد آمد كه اينجا نسبت به اكثر ـ ۵۰ نماز ـ شك در تكليف داريم، پس تكليف متيقّن نداريم و بنابراين مقدمه علميه معنا ندارد.