یکی از امور مربوط به هیئت ترکیبیه در مورد عقد این است که: آیا موالات بین جملۀ ایجاب و قبول در عقد معتبر است یا نه؟
تارة زید میگوید (بعتک داری) و پشت سر او مشتری میگوید (قبلت). در این فرض موالات بین ایجاب و قبول موجود است.
مرة أخری زید میگوید: (بعتک داری)، مشتری بعد از چند ساعت یا چند روز میگوید (قبلت). در این فرض قطعاً موالات بین ایجاب و قبول نبوده است.
مرحوم شهید هفت مورد در فقه برای اعتبار موالات ذکر کردهاند:
مورد اول: اعتبار موالات بین ایجاب و قبول.
مورد دوم: اعتبار موالات بین فصول اذان و اقامه.
مورد سوم: در قرائت حمد در نماز.
مورد چهارم: در تشهّد نماز.
مورد پنجم: در باب استتابۀ مرتد.
مورد ششم: در نماز جمعه مأموم باید بلافاصله بعد از امام تکبیر بگوید.
مورد هفتم: در باب لقطه، تعریف در مجامع عمومی باید پشت سر هم باشد.
پس مرحوم شهید بین ایجاب و قبول در باب بیع موالات را معتبر دانستند. حال سؤال این است، دلیل بر اعتبار توالی چه میباشد؟
مرحوم شهید فرموده است: مأخذ و دلیل اعتبار توالی، اتصال بین مستثنی و مستثنی منه است.
اگر گفته شود (جاءنی القوم إلا حماراً) بین (جاءنی القوم) و استثنای شما اتصال شرط است، نمیشود یکی را امروز و دیگری را فردا بگویید.
این اعتبار اتصال در باب استثناء دلیل بر اعتبار توالی در موارد سبعه بوده است. در این کلام شهید دو احتمال است:
احتمال اول این است که: مراد شهید این باشد که ابتداءً اعتبار اتصال بین مستثنی منه و مستثنی بوده است. از این مورد خاص مورد دوم و سوم و... پیدا شده است و تأسیس یک قاعدۀ کلیهای شده است و آن این است: هرگاه أمری تدریجی باشد که در تحقّق آن امرتدریجی در خارج صورت اتصالیهای معتبر است مثل سخنرانی، درس گفتن، نماز خواندن و... که هیئت اتصالیه دارند باید این امور تدریجیّه اتصال خود را حفظ کنند تا تحقّق پیدا کنند.
خلاصه کلّ امور تدریجی که تحقق آنها در خارج وابسته به صورت اتصالیه است فاصله بین اجزاء مخلّ به آن میباشد. مدرک ومنشأ این قاون کلّی از اعتبار اتصال بین مستثنی و مستثنی منه آمده است.
پس مرحوم شهید که میگوید مأخذ اعتبار توالی در عقد استثناء بوده است، یعنی منشأ به دست آوردن این قانون کلّی برخوردی بوده است که با مستثنی و مستثنی منه شده است.
احتمال دوم این است که مراد شهید این باشد که لا شک به اینکه ارتباط و علاقهای که بین مستثنی و مستثنی منه میباشد اشد از کلّ علائقی است که در کلام بین توابع میباشد و علاقۀ بین مستثنی و مستثنی منه در حدّی است که کلام را از صدق و کذب خارجی میکند. (إلا زیداً) جاءنی القوم را صادق میکند لذا ارتباط موجود در استثناء از بقیۀ لواحق و توابع نحوی کلام بیشتر است.
اگر در این مورد موالات معتبر است در بقیۀ موارد که علاقه و ارتباط کمتر است به طریق اولی موالات معتبر است. حتی این به غیر کلام نیز سرایت میکند.