درس مکاسب محرمه

جلسه ۱۴۷: تصویر دارای روح ۹

 
۱

خطبه

۲

خلاصه مباحث گذشته

بیان شد که در نگه داشتن نقاشی و مجسمه دو قول است:

قول اول: نگه داشتن نقاشی و مجسمه اشکال ندارد.

قول دوم: نگه داشتن نقاشی و مجسمه حرام است. این گروه نه دلیل داشتن که سه دلیل ذکر شد.

۳

ادله حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

دلیل چهارم: امیرالمومنین می‌فرمایند با پیامبر به شام می‌رفتیم که حضرت به من فرمودند به مدینه برو و سه توصیه کردند یکی این بود که رها نمی‌کنی نقاشی و مجسمه مگر اینکه محوش کنی.

کیفیت استدلال: این روایت ظهور در این دارد که نگهداری مجسمه و نقاشی جایز نیست و الا معنا ندارد حضرت بگویند آن را محو کن.

همچنین حضرت فرمودند هیچ کلبی را رها نکنی مگر اینکه بکشی، مراد از کلب، کلب هراش موذی است. اما اگر منظور همه کلبها باشد، قرینه می‌شود که لا تدع ظهور در کراهت داشته باشد و در نگه داشتن مجسمه و نقاشی هم کراهت جاری شود اما اگر هراش موذی منظور باشد، لاتدع در حرمت ظهور خواهد داشت.

۴

تطبیق دلیل چهارم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

و (عطف بر بماتقدم است) بالنبوي: «لا تدع صورة (مجسمه و نقاشی) إلاّ محوتها ولا (عطف بر صورة است) كلباً إلاّ قتلته»؛ بناءً (استدلال بخاطر) على إرادة الكلب الهراش (بیکاره) المؤذي، الذي يحرم اقتناؤه (کلب هراش موذی).

۵

دلیل پنجم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

دلیل پنجم: راوی از امام کاظم سوال می‌کند که بازی کردن با مجسمه یا نقاشی جایز است یا خیر؟ حضرت فرمودند جایز نیست. از این استفاده می‌شود که نگهداشتن مجسمه حرام است.

کیفیت استدلال: بازی کردن با مجسمه، یعنی یک سره جای آن عوض کنی و لازمه لا ینفک آن این است که آن را نگه دارید و نسبت به نقاشی هم همین است. قبلا هم گفتیم که وقتی شارع عملی را حرام می‌کند، لازمه لا ینفک آنرا هم حرام می‌کند.

آیت الله خویی می‌فرمایند: هل یصلح ان یلعب بها، معلوم می‌شود که منظور شطرنج است.

۶

تطبیق دلیل پنجم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

و (عطف بر ما تقدم است) ما عن قرب الإسناد بسنده (قرب الاسناد) عن علي بن جعفر عليه‌السلام عن أخيه عليه‌السلام قال: «سألته عن التماثيل هل يصلح أن يلعب بها (تماثیل)؟ قال: لا».

۷

دلیل ششم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

دلیل پنجم: قدم اول: در آیه مبارکه نسبت به حضرت سلیمان دارد «یعملون ما یشاء» مراد از ما، مجسمه و نقاشی است و معنا می‌شود که اجنه مجسمه و نقاشی را که حضرت سلیمان می‌خواستن، می‌ساختند.

قدم دوم: روایاتی در ذیل این آیه آمده است که حضرت صادق می‌فرمایند حضرت سلیمان، مجسمه و نقاشی ذی الروح نمی‌خواست.

قدم سوم: مستفاد از این روایت این است که مجسمه و نقاشی ذی الروح حرام است، نه ساختن آن دو.

قدم چهارم: وقتی که می‌گویند مجسمه و نقاشی ذی الروح حرام است، یعنی وجود آن حرام به حساب می‌آید.

قدم پنجم: حال اگر وجود حرام به حساب می‌آید، نگهداری هم وجود آن است.

۸

تطبیق دلیل ششم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

و (عطف بما تقدم است) بما (روایتی که) ورد في إنكار (انکار امام صادق) أنّ المعمول لسليمان على نبيّنا وآله وعليه‌السلام هي (المعمول) تماثيل (مجسمه و ناقشی) الرجال والنساء؛ (علت برای یستدل بما ورد:) فإنّ الإنكار (انکار امام صادق) إنّما يرجع إلى مشيئة (خواستن) سليمان للمعمول (تماثیل) كما هو (مشیت سلیمان معمول را) ظاهر (مرحوم شهیدی، ص ۴۳) الآية دون أصل العمل (انکار امام رجوع به ساختن مجسمه و نقاشی نمی‌کند)، فدلّ (انکار امام) على كون مشيئة وجود التمثال (مجسمه و نقاشی) من المنكرات التي لا تليق بمنصب النبوة.

۹

تطبیق دلیل هفتم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

وبمفهوم صحيحة زرارة عن أبي جعفر عليه‌السلام: «لا بأس بأن يكون التماثيل (مجسمه و نقاشی) في البيوت إذا غُيّرت رؤوسها (تماثیل) وتُرك ما سوى ذلك (رؤوس)» (مفهوم روایت این است که اگر تغییر داده نشود، حرام است).

۱۰

دلیل هشتم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

دلیل هشتم: روایت داریم که حضرت امیرالمومنین از نگه داشتن حلال در خانه کراهت نداشته‌اند اما از نگهداشتن مجسمه و نقاشی در خانه. از این معلوم می‌شود که نگه داشتن مجسمه و نقاشی در خانه حلال نبوده است.

۱۱

تطبیق دلیل هشتم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

ورواية المثنّى عن أبي عبد الله عليه‌السلام: «أنّ عليّاً عليه‌السلام يكره الصور (نقاشی و مجسمه) في البيوت» بضميمة ما ورد في رواية أُخرى مرويّة في باب الربا ـ : «أنّ علياً عليه‌السلام لم يكن يكره الحلال». (دلالت اشاره)

۱۲

دلیل نهم حرمت نگه داشتن مجسمه و نقاشی

دلیل نهم: امام صادق می‌گویند برای من گلیمی فرستادن که روی آن نقاشی پرنده بود و دستور دادم سرش را محو کنند تا شبیه درخت شود.

از این روایت معلوم می‌شود که نگهداری نقاشی اشکال دارد که حضرت دستور به محو سر پرنده دادند.

۱۳

تطبیق دلیل نهم حرمت نگه داشتن مجسمه و ناقشی

ورواية الحلبي المحكيّة عن مكارم الأخلاق عن أبي عبد الله عليه‌السلام قال: «أُهديت إليَّ طنفسة (گلیم) من الشام فيها (گلیم*) تماثيل طائر، فأمرت به (گلیم) فغُيّر رأسُه (طائر) فجُعل (طائر) كهيئة الشجر».

«إنّما حَرَّم الله الصناعة التي يجي‌ء منها الفساد محضاً ، ولا يكون منه وفيه شي‌ء من وجوه الصلاح [إلى قوله عليه‌السلام : يحرم جميع التقلّب فيه]» (١) ، فإنّ ظاهره أنّ كلَّ ما يحرم صنعته ومنها (٢) التصاوير يجي‌ء منها (٣) الفساد محضاً ، فيحرم جميع التقلب فيه بمقتضى ما ذكر في الرواية بعد هذه الفقرة.

وبالنبوي : «لا تدع صورة إلاّ محوتها ولا كلباً إلاّ قتلته» (٤) ؛ بناءً على إرادة الكلب الهراش المؤذي ، الذي يحرم اقتناؤه.

وما عن قرب الإسناد بسنده عن علي بن جعفر عليه‌السلام عن أخيه عليه‌السلام قال : «سألته عن التماثيل هل يصلح أن يلعب بها؟ قال : لا» (٥).

وبما ورد في إنكار أنّ المعمول لسليمان على نبيّنا وآله وعليه‌السلام هي تماثيل الرجال والنساء (٦) ؛ فإنّ الإنكار إنّما يرجع إلى مشيئة (٧) سليمان للمعمول‌

__________________

(١) لم يرد ما بين المعقوفتين في «ش» ، وفي «ن» عليه علامة (ز) أي زائد ، ووردت في نسخة «ف» في الهامش.

(٢) كذا في النسخ ـ في الموضعين والمناسب : منه.

(٣) كذا في النسخ ـ في الموضعين والمناسب : منه.

(٤) الوسائل ٣ : ٥٦٢ ، الباب ٣ من أبواب أحكام المساكن ، الحديث ٨ ، وفيه : قال أمير المؤمنين عليه‌السلام : بعثني رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم إلى المدينة ، فقال : لا تدع صورة إلاّ محوتها ولا قبراً إلاّ سوّيته ، ولا كلباً إلاّ قتلته.

(٥) قرب الإسناد : ٢٦٥ ، الحديث ١١٦٥ ، والوسائل ١٢ : ٢٢١ ، الباب ٩٤ من أبواب ما يكتسب به ، الحديث ١٠.

(٦) الوسائل ٣ : ٥٦١ ، الباب ٣ من أبواب أحكام المساكن ، الحديث ٤ ، ٦.

(٧) في «ف» : إلى أنّ مشيّة.

كما هو ظاهر الآية (١) دون أصل العمل ، فدلّ على كون مشيئة وجود التمثال من المنكرات التي لا تليق بمنصب النبوة.

وبمفهوم صحيحة زرارة عن أبي جعفر عليه‌السلام : «لا بأس بأن يكون التماثيل في البيوت إذا غُيّرت رؤوسها وتُرك ما سوى ذلك» (٢).

ورواية المثنّى عن أبي عبد الله عليه‌السلام : «أنّ عليّاً عليه‌السلام يكره (٣) الصور في البيوت» (٤) بضميمة ما ورد في رواية أُخرى مرويّة في باب الربا ـ : «أنّ علياً عليه‌السلام لم يكن يكره الحلال» (٥).

ورواية الحلبي المحكيّة عن مكارم الأخلاق عن أبي عبد الله عليه‌السلام قال : «أُهديت إليَّ طنفسة من الشام فيها تماثيل طائر ، فأمرت به فغُيّر رأسُه فجُعل كهيئة الشجر» (٦).

هذا ، وفي الجميع نظر :

المناقشة في أدلّة حرمة الاقتناء

أما الأول ، فلأنّ الممنوع هو إيجاد الصورة ، وليس وجودها مبغوضاً حتى يجب رفعه.

__________________

(١) سبأ : ١٣.

(٢) الوسائل ٣ : ٥٦٤ ، الباب ٤ من أبواب أحكام المساكن ، الحديث ٣.

(٣) في المصدر : كره.

(٤) الوسائل ٣ : ٥٦١ ، الباب ٣ من أبواب أحكام المساكن ، الحديث ٣.

(٥) الوسائل ١٢ : ٤٤٧ ، الباب ١٥ من أبواب الربا ، ذيل الحديث الأوّل ، ولفظه هكذا : «ولم يكن عليّ عليه‌السلام يكره الحلال».

(٦) مكارم الأخلاق : ١٣٢ ، والوسائل ٣ : ٥٦٥ ، الباب ٤ من أبواب أحكام المساكن ، الحديث ٧.