درس مکاسب محرمه

جلسه ۱۳۲: تزیین مرد با مختصات زنان و بالعکس ۱

 
۱

خطبه

۲

خلاصه مباحث گذشته

روایتی مرسله از شیخ صدوق آمده است که لا باس بکسب الماشطة اذا لم تشارط و قبلت ما تعطی، یعنی اشکالی نیست به کسب زن آرایشگر با دو شرط: ۱. از اول شرط قیمت نکند و الا کراهت دارد؛ ۲. بعد از آرایش هر چه به او داده شد، قبول کند.

بعد سوال شد که حکمت این دو شرط در حدیث، چیست؟

بیان شد که سه حکمت دارد که حکمت اول تمام شد و حکمت دوم ملاحظه حال مردم بود، به اینکه اولا اگر زن آرایشگر اگر قبل از آرایش شرط بگذارد، در شان آرایش شده نمی‌باشد. چون کم دادن خلافت مروت این فرد است و خودش بیشتر از اجرت المثل می‌دهد. دوما آرایشگر دنبال این است که بیشتر بگیرد و طمع دارد، بخاطر همین حضرت می‌گویند قبلت ما تعطی.

۳

تطبیق ادامه حکمت شروط در روایت

وترك مطالبة الزائد (زائدِ بر مقداری که آرایش شده می‌دهد) مستحبّ للعامل (ماشطه و...)، وإن وجب على مَن (آرایش شده) عُمل له («مَن») إيفاءُ (پرداخت کردن) تمام ما يستحقّه (ماشطة، «ما» را) من (بین ما یستحقه است) اجرة المثل، فهو (مشتری) مكلّف وجوباً بالإيفاء (بخاطر احترام عمل ایشان)، والعامل (ماشطه و...) مكلف ندباً بالسكوت وترك المطالبة (مطالبه زائد). خصوصاً (قید مکلف ندبا است) على (به معنای مع است) ما (بعد طلب کردن) يعتاده (به «ما» بر می‌گردد) هؤلاء (ماشطه و...) من سوء الاقتضاء.

۴

ادامه حکمت شروط در روایات

۳. اولی برای ماشطه و امثال ماشطه این است که عمل را به قصد مجانیت انجام بدهد (و لذا امام لم تشارط فرموده است) و ما تعطی را به عنوان مجانیت بگیرد نه به عنوان عوض برای عملش (و لذا امام قبلت ما تطعی فرموده است).

اشکال استاد: این مخالف معنای روایت است، چون در روایت کلمه کسب آمده است. (حاشیه ایروانی، ج۱، ص ۱۹۳)

نکته: فرق بین احتمال اول و دوم این است که بعد از اتمام عمل، اگر اجرت کمتر از اجرت المثل باشد، طبق احتمال اول، ترک مطالبه زائد مستحب نیست ولی طبق احتمال دوم، ترک مطالبه زائد، مستحب است.

نکته: طبق هر سه احتمال، گفته می‌شود که زن آرایشگر شرط نکند اما روایتی داریم که می‌گوید با اجیر کار نکند مگر تعیین اجیر کنید. اما این دو با هم منافات ندارد، چون در روایت دو می‌گوید مستاجر معین کند اما در روایت ما نحن فیه می‌گوید اجیر شرط نکند.

۵

تطبیق ادامه حکمت شروط در روایت

أو لأنّ الأولى في حق العامل (ماشطه و...) قصد التبرع (مجانی بودن) بالعمل، و (عطف بر قصد است) قبول ما يعطى (به «ما» بر می‌گردد) على (متعلق به قبول است) وجه (عنوان) التبرّع أيضاً (مثل قصد تبرع در عمل)، فلا ينافي (چون لم تشارط در مورد اجیر و لا تستعملنّ در مورد مستاجر «اجیر گیرنده» است) ذلك (عدم مشارطه در حدیث طبق هر سه احتمال) ما ورد من قوله عليه‌السلام: «لا تستعملنّ أجيراً حتى تقاطعه».

۶

تزیین مرد با مختصات زنان و بالعکس

پوشیدن لباس حریر (لباسی که همه آن حریر باشد یا به مقداری باشد که بگویند غیر حریر آن بسیار کم است) و ذهب (مطلق لباس طلا) توسط مرد حرام است و کسب کردن به آن هم حرام است، مثلا کسی را اجیر کند برای تبلیغ این لباس.

۷

تطبیق تزیین مرد با مختصات زنان و بالعکس

المسألة الثانية (از اعمالی که خودش حرام است و کسب آن هم حرام است)

تزيين الرجل بما يحرم عليه من لبس الحرير (لباس حریری که همه‌اش حریر است و یا اکثر آن حریر است) والذهب، حرام؛ لما (مطلبی که) ثبت في محلّه (مطلبی) (مسائل لباس مصلی) من حرمتهما (حریر و ذهب) على الرجال، و (عطف بر ما یحرم علیه است) ما يختص بالنساء من اللباس كالسوار والخلخال والثياب المختصة بهن في العادات على ما ذكره في المسالك.

وكذا العكس، أعني تزيين المرأة بما يختصّ بالرجال كالمِنْطَقَة (کمربند) والعمامة ـ ، ويختلف (ما یختص بالرجال) باختلاف العادات.

الأشخاص ؛ لأنّ المماكسة فيها خلاف المروءة ، والمسامحة فيها قد لا تكون مصلحة ؛ لكثرة طمع هذه الأصناف ، فأُمروا بترك المشارطة والإقدام على العمل بأقل ما يعطى وقبوله.

وترك مطالبة الزائد مستحبّ للعامل ، وإن وجب على من عُمل له إيفاء تمام ما يستحقّه من اجرة المثل ، فهو مكلّف وجوباً بالإيفاء ، والعامل مكلف ندباً بالسكوت وترك المطالبة ، خصوصاً على ما يعتاده هؤلاء من سوء الاقتضاء.

أو (١) لأنّ الأولى في حق العامل قصد التبرع بالعمل ، وقبول ما يعطى على وجه التبرّع أيضاً ، فلا ينافي ذلك ما ورد من قوله عليه‌السلام : «لا تستعملنّ أجيراً حتى تقاطعه» (٢).

__________________

(١) عطف على قوله : «إمّا».

(٢) لم نعثر على خبر باللفظ المذكور ، نعم ، ورد مؤدّاه في الوسائل ١٣ : ٢٤٥ ، الباب ٣ من أحكام الإجارة.

المسألة الثانية

حرمة تزيين الرجل بما يختصّ بالنساء ، وكذا العكس

تزيين الرجل بما يحرم عليه من لبس الحرير والذهب‌ ، حرام ؛ لما ثبت في محلّه من حرمتهما على الرجال ، وما يختص بالنساء من اللباس كالسوار والخلخال والثياب المختصة بهن في العادات على ما ذكره في المسالك (١).

وكذا العكس ، أعني تزيين المرأة بما يختصّ بالرجال كالمِنْطَقَة والعمامة ـ ، ويختلف باختلاف العادات.

لا دليل على الحرمة عدا النبوي

واعترف غير واحد بعدم العثور على دليلٍ لهذا الحكم (٢) عدا النبويّ المشهور ، المحكي عن الكافي والعلل : «لعن الله المتشبّهين من‌

__________________

(١) المسالك ١ : ١٣٠.

(٢) منهم المحقّق الأردبيلي في مجمع الفائدة ٨ : ٨٥ ، إلاّ أنّه قال : «ولعلّ دليله الإجماع وأنّه نوع غشٍّ» ، ثم قال : «والإجماع غير ظاهر فيما قيل وكذا كونه غشّاً» ولم يتعرّض للنبوي ، ومنهم المحدّث البحراني في الحدائق ١٨ : ١٩٨ ، وحكاه في مفتاح الكرامة (٤ : ٦٠) عن الكفاية ، لكن لم نعثر عليه في كفاية الأحكام للسبزواري.