در جلسه گذشته به مسئله غارمون پرداختیم. بیان شد که غارمون به معنای بدهکاران است که یکی از گروههایی هستند که میتوان زکات را به آنان پرداخت کرد. البته شرط است که بدهی را در معصیت مصرف نکرده باشند.
در تتمه بحث غارمون مسئله ذیل عنوان میشود.
شخص بدهکار میتواند با زکات، تقاص شود. مثلا بر عهده طلبکار، زکات وجود دارد. مثلا زید از عمرو، ۱۰ درهم طلبکار است اما زید که طلبکار است، زکات بدهکار است. زید میتواند ۱۰ درهمی که از عمرو طلبکار است را بابت زکات حساب کند و مقاصتا از طلب خودش و بدهی طرف مقابل کم کند. هرچند که بدهکار یا وکیل بدهکار، قبض نکرده باشد. یا بدهکار، طلبکار را وکیل در قبض کردن نکرده باشد. یعنی طلبکار میتواند مقاصتا طلب خودش را از بابت زکات محاسبه کند. البته طبیعتا شرایط قبل مثل این که بدهی در معصیت مصرف نشده باشد، در این جا نیز پابرجاست.
گاهی زکات دهنده، خودش از فقیر، طلب دارد اما گاهی زکات دهنده خودش طلبکار نیست. بلکه کسی را میشناسد که به دیگری بدهکار است. زکات دهنده میتواند زکات خودش را به طلبکار پرداخت کند. یعنی بابت طلبی که از بدهکار دارد؛ زکات را به طلبکار پرداخت کند.
ذکر چند نکته:
نکته اول: تقاصی که گفته شد، جایز است هرچند که بدهکار از دنیا رفته باشد. یعنی اگرچه شخص بدهکار از دنیا رفته است اما میتوان زکات را به طلبکار پرداخت کنیم و اگر خود زکات دهنده، طلبکار است، بابت طلبی که از بدهکار دارد، آن زکات را محاسبه کند. البته در این صورت شرطی وجود دارد و آن عبارت است از این که ترکه بدهکار، جواب بدهی او را ندهد. یا این که وارث به دین و بدهی جاهل باشد. گاهی ترکه کفاف بدهی را میدهد اما وارث به بدهی علم ندارد و چون علم ندارد چه بسا اگر به وارث گفته شود، انکار کند. یا وارث به بدهی علم دارد ولی بدهی را انکار میکند و طلبکار شرعا نمیتواند آن طلب را اثبات کند.
در تمام راههای فوق که اخذ بدهی از بدهکار میت بسته است، میتوان از زکات آن بدهی که میت دارد را تقاص کرد. البته برخی معتقدند که مقاصه به زکات در بدهی میت جایز است مطلقا. یعنی حتی در صورتی که ترکه قصور نداشته باشد، بازهم میتوان بدهی میت را از زکات پرداخت کرد. به دلیل این که با مرگ میت، ترکه به وارث منتقل میشود. هنگامی که ترکه میت به وارث منتقل شد، در حقیقت میت، مطلقا فقیر است. یعنی بدهکاری است که مالی ندارد که بتواند از آن مال این بدهی را پرداخت کند. لذا با توجه به این که میت مطلقا فقیر محسوب میشود، زکات به او میرسد.
شهید ثانی میفرماید: این نظر ضعیف است. زیرا ترکه در صورتی در اختیار وارث قرار میگیرد که دیون میت قضا شده باشد. یعنی اگر قائل شدیم به این که با مرگ میت، ترکه به وارث منتقل میشود، برای زمانی است که قضاء دین شده باشد. برخی از فقها قائل شدهاند که اصلا منتقل به وارث نمیشود بلکه اول باید واجبات مالیه میت پرداخت شود و اگر چیزی باقی ماند به وارث منتقل میشود اما حتی فقهایی که قائلند به محض مرگ منتقل میشود؛ دیون را استثناء کردهاند و باید وارث، قضاء دین میت را انجام دهد تا ترکه به او منتقل شود.
نکته دوم: تقاصی که بیان شد جایز است، حتی در صورتی که بدهکار، واجب النفقه آقای طلبکار باشد نیز جایز است. مثلا پدر از پسر خودش طلبکار است و پسر، واجب النفقه پدر است. در این صورت پدر میتواند طلب خودش را از پسری که مالی ندارد که بدهی خودش را پرداخت کند، از زکات کم کند و تقاص کند.
اشکال: وجوب نفقه، مانع از این است که از زکات تقاص شود. زیرا نفقه شخص واجب است.
پاسخ: مرحوم شهید میفرماید: هرچند که نفقه پسر بر پدر واجب است اما آنچه که واجب است، مؤنه پسر است نه ادای دین او. به عبارت دیگر، اینگونه نیست که قائل شویم اگر پسر بدهکار شد، آن بدهی جزء نفقه است و پدر واجب است که آن بدهی را پرداخت کند.
همچنین اگر طلبکار، واجب النفقه شخص ثالث است. یعنی در حقیقت کسی که باید نفقه را پرداخت کند، طلبکار نیست و زکات دهنده فرد دیگری است. در حقیقت زکات دهنده به طلبکار که واجب النفقه آن است، بدهی واجب النفقه خودش را به شخص ثالث که طلبکار است، پرداخت میکند.
به عبارت دیگر، گاهی خود پدر از فرزند طلبکار است اما گاهی فرزند به شخص ثالث بدهکار است. در این صورت پدر میتواند زکات را به فرزند خودش که واجب النفقه است، پرداخت کند تا آن فرزند دیون خودش را ادا کند.
حتی اگر فرزند دینی ندارد اما مخارجی دارد که آن مخارج، مثل دین بر عهده پدر نیست. مثلا پسری تشکیل خانواده داده است و خرج همسر، مسکن، پوشاک و... را باید پرداخت کند. مخارج همسر پسر (عروس) بر پدر پسر (پدرشوهر) واجب نیست بلکه تنها مخارج خود فرزند بر او واجب میباشد. اما پدر میتواند برای مخارج عروس، به پسر خودش زکات بدهد اما برای مخارج خود پسر نمیتواند زکات بدهد. زیرا پسر واجب النفقه او محسوب میشود. یعنی مخارج پسر را از باب وجوب نفقه باید پرداخت کند اما میتواند برای مخارج عروس به پسر خودش، زکات پرداخت کند.