مورد پنجم از مستحقین زکات: الرقاب
مورد پنجم از افرادی که استحقاق زکات را دارند فی الرقاب، هستند. پیش از آن که معنای فی الرقاب، بیان شود و شامل چه کسانی میشود؛ باید نکتهای بیان شود. البته اجمالا باید دانست که رقاب یعنی کسانی که عبد و کنیز دیگران هستند. به عبارت دیگر، دسته دیگر از کسانی که زکات به آنها تعلق میگیرد، عبد و کنیزها هستند که میتوان برای آزادی آنها از زکات استفاده کرد.
نکتهای که باید مورد توجه قرار داد این است که مرحوم مصنف از ابتدای فصل ثالث فرمود مستحقین و هم الفقراء و المساکین و العاملون علیها و المؤلفة قلوبهم. یعنی در ابتدای هیچ یک، فی را بیان نفرمود. اما در رقاب، فرمود و فی الرقاب. یعنی قبل از الرقاب، فی را ذکر کرد. در مورد بعدی مستحقین زکات نیز فی را ذکر نفرموده و الغارمون را به تنهایی بیان کرده است اما در مورد سبیل الله، فی را تکرار میکند و در مورد آخر که ابن سبیل باشد، فی را بیان نمیکند. بنابر این، تنها در الرقاب و سبیل الله را با فی بیان کرده است. چرا این دو مورد را با فی بیان فرموده است؟
مرحوم شهید ثانی میفرماید: در الرقاب که جمع رقبه به معنای مملوک و عبد است، اگر فی را بیان نموده به این دلیل است که آیه شریفه در مورد آن از فی استفاده کرده است. یعنی شهید اول در این مورد از آیه قرآن کریم، تبعیت کرده است. در آیه شریفه چنین بیان شده است: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ.
یعنی همین دو موردی که مرحوم مصنف با فی بیان کرده است، در آیه قرآن نیز با فی بیان شده است. بنابر این، در حقیقت مرحوم مصنف از آیه شریفه تبعیت کرده است.
نکته دوم آن است که با بیان فی هم مصنف و هم آیه شریفه در صدد بیان این نکته است که استحقاق رقاب نسبت به زکات علی وجه الملک او الاختصاص نیست. نسبت به فقرا و مساکین که در آیه شریفه با لام بیان نموده و فرموده است: إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ؛ لام بیانگر آن است که زکات هنگامی که به فقیر داده میشود، فقیر مالک آن زکات میشود یا حق اختصاصی به آن پیدا میکند. لذا هنگامی که زکات، به فقیر پرداخت میشود، فقیر مالک میشود و به آن اختصاص پیدا میکند. لذا به هر مصرفی که صلاح بداند در صورتی که آن مصرف، مصرف حلال باشد میتواند در آن هزینه کند. اما در رقاب اینگونه نیست که اگر زکات را به عبد پرداخت کردیم، آن عبد بتواند در هر مصرفی که صلاح دانست، مصرف کند. بلکه زکات در مسیر آزادی رقبه استفاده میشود.
گاهی پول به شخصی داده میشود و آن شخص مالک میشود اما گاهی چون عبد دیگری است، پول را به مولای او داده میشود و آن عبد، آزاد میشود. در حقیقت عبد مالک پول نمیشود بلکه بوسیله آن پول، آزاد میشود. همین بیان نیز در سبیل الله جاری است. یعنی هم آیه و هم مصنف، سبیل الله را با فی ذکر کردهاند. زیرا سبیل الله با مال زکات هنگامی که در سبیل الله استفاده شود، اینگونه نیست که سبیل الله مالک شود. لذا سبیل الله نیز مانند رقاب است. در حالی که اگر بنا بود رقاب هم به نحو استحقاق باشد، نباید فی را ذکر میفرمود. لذا بیان فی، به این دلیل است که بیان کند به نحو استحقاق نیست.
سوال: مراد از رقاب، چه عبدهایی است؟
پاسخ: مرحوم شهید میفرماید: برخی از عبدها، عبد مکاتب هستند. عبد مکاتب یعنی عبدی که با مولای خودش قرار داد مکاتب بسته که اگر فلان مبلغ را به مولا پرداخت کند، او را آزاد کند. اگر عبدی، مکاتب باشد؛ در صورتی که کسب و کار عبد، توان پرداخت مال الکتابة را به عبد ندهد. یعنی کسب و کار به گونهای نباشد که بتواند مال الکتابه را پرداخت کند. در این صورت میتوان از زکات پرداخت کرد و عبد را آزاد نمود.
دسته دوم عبدهایی هستند که تحت فشار مولا هستند. یعنی مولا به آنها سخت میگیرد. یا مولا بر او سخت میگیرد یا کسی که مولا او را بر این عبد مسلط کرده، سخت میگیرد. مثلا شخصی کنیزی را برای رسیدگی به امور منزل، خریده است و این کنیز تحت اختیار زن مولا است. یا شخصی، عبدی را خریده است که به امور مغازه رسیدگی کند و این عبد تحت سیطره و زیردست شاگرد مولا است و شاگر و زن بر عبد و کنیز سخت گیری میکنند. اگر واقعا عبد یا کنیز در سختی باشد، میتوان از زکات او را خریداری کرد و او را آزاد نمود. این که فشار و سختی در چه حدی باشد، عرفی است. یعنی اگر فشار و سختی عرفی وجود داشته باشد، کفایت میکند.
سوال: چه زمانی نیت زکات کنیم؟
پاسخ: وقتی که ثمن را به بایع پرداخت کنیم یا هنگامی که میخواهیم عبد را آزاد کنیم. یعنی هنگام دفع ثمن به بایع یا مقارن با عتق، میتوان نیت زکات نمود.
باید توجه داشت، این که گفته شد باید فشار و سختی داشته باشد؛ اگر عبدی در شدت و سختی هم نباشد، باز از سهم جاهای دیگر چه بسا بتوان او را آزاد کرد. مثلا اگر مستحق دیگر از گروههای هشتگانه مستحقین زکات وجود ندارد. یعنی زکات را نشد در هیچ گروه دیگر مصرف کنیم؛ عبدی که در سختی نیست را میتوان خرید و آزاد کرد. یا از سهم سبیل الله پرداخت میکنیم حتی با وجود مستحقین دیگر. ممکن است که بتوان از این طرف او را آزاد کرد اما از سهم خصوص فی الرقاب، برای جایی است که یا عبد قرار داد کتابت دارد و یا در فشار و سختی است.