درس الروضة البهیة (بخش ۱) (الطهارة - الخمس)

جلسه ۱۴۴: صلاة الخوف (۳) + صلاة المسافر (۱)

 
۱

خطبه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین.

۲

عبارت خوانی آغازین

۳

حکم کسی که نتواند در جنگ بصورت نماز خوف، نماز را اقامه کند.

بحث جلسات گذشته در مسئله صلاة خوف، مربوط به صورتی می‌شد که نماز بصورت ذات الرقاع ممکن بود. یعنی مقدور بود که سپاه اسلام به دو گروه تقسیم شوند و این‌ها بتوانند که جایگزین یکدیگر شوند و نماز ذات الرقاع را اقامه کنند. در ادامه، مرحوم شهید، صورتی را مطرح می‌فرماید که سپاهیان اسلام، نمی‌توانند به دو گروه یا گروه‌های مختلف تقسیم شوند تا نماز ذات الرقاع را اقامه کنند. یا حتی نماز‌هایی که یکی از وجوه مقرره در صلاة خوف است را اقامه کنند. چنانچه در صفحه ۳۰۱ بیان شد، نماز خوف، ۱۰ نوع دارد. سپاهیان اسلام به خاطر شدت جنگ، نمی‌توانند هیچ یک از انواع صلاة خوف را اقامه کنند. مثلا نماز صبح که وقت کوتاهی دارد، سپاهیان اسلام در معرکه جنگ هستند و اگر جنگ را رها کنند، ممکن است که شکست بخورند.

مرحوم شهید می‌فرماید: در این صورت (صورتی که امکان اقامه هیچ یک از انواع صلاة خوف را ندارند.) به هر طوری که می‌توانند؛ نماز را اقامه کنند. یعنی چه سواره، چه پیاده، چه جماعت، چه فرادی و اگر در شدت جنگ، می‌توانند جماعت بخوانند، اشکالی ندارد. اما اگر نماز را بصورت جماعت اقامه می‌کنند، مانعی ندارد که بخاطر شدت جنگ، امام به یک طرف نماز را اقامه کند و مأمومین به طرف دیگر، نماز را بخوانند. چون در شدت جنگ، همگی نمی‌توانند به یک طرف بایستند و ممکن است که روی هر کدام به یک طرف باشد. مرحوم شهید می‌فرماید: حتی جماعت به این شکل هم مانعی ندارد. البته در موارد دیگر اگر امام و مأموم در جهت قبله، اختلاف داشته باشند از حیث اجتهاد خود. یعنی از حیث تشخیص و اجتهاد، امام جماعت می‌گوید قبله به این طرف است اما مأموم ادعا می‌کند که با بررسی که انجام داده است، قبله به طرف دیگر است. در این صورت، این افراد نمی‌توانند امام و مأموم یکدیگر قرار بگیرند. به عبارت دیگر، چنین مأموم و امامی که با یکدیگر در جهت قبله از حیث اجتهاد و تشخیص، اختلاف دارند؛ نمی‌توانند به یگدیگر اقتدا کنند. اما در ما نحن فیه، اشکالی ندارد. در مسئله حاضر، اختلاف در جهت قبله بین امام و مأموم، اجتهادا و تشخیصا نیست. بلکه بخاطر شدت جنگ، هر یک از امام و مأموم به یک طرف، نماز را اقامه می‌کنند. علت این است که در جبهه جنگ همه جهات برای مجاهد فی سبیل الله، قبله می‌باشد. یعنی خداوند متعال، تمام جهات را برای او قبله قرار داده است. البته اگر به جماعت اقامه می‌کنند، یک امر شرط است و آن این است که مأموم جلوتر از امام قرار نگیرد، نسبت به آن سمتی که امام نماز می‌خواند. یعنی اگر امام به سمت مشرق نماز را اقامه می‌کند، مأموم جلوتر از امام، قرار نگیرد. اگر این شرط را نمی‌توانند مراعات کنند، باید نماز را بصورت فرادی اقامه کنند.

ممکن است کسی بگوید مجاهد در حال شمشیر زنی و اسب سواری است و مرتکب افعال کثیره است. از طرفی افعال کثیره یکی از مبطلات نماز می‌باشد.

مرحوم شهید در پاسخ به این اشکال می‌فرماید: افعال کثیره‌ای که در جهاد و جنگ به آن نیاز دارد و آن را انجام می‌دهد، معفو است و مشکلی برای نماز او ایجاد نمی‌کند.

بنابر این، در مرحله نخست، اگر نمازهای ده گانه بصورت نماز خوف را نتوانند اقامه کنند، به شکلی که می‌توانند، نماز را اقامه کنند.

۴

حکم کسی که نتواند در جنگ رکوع و سجده را با خم شدن، انجام دهد.

تا کنون فرض بر این بود که هرچند بخاطر شدت جنگ، نمی‌توانند نماز را در مکانی انجام دهند اما در هنگام جنگ می‌توانند رکوع و سجده را انجام دهند. در ادامه می‌فرماید: اگر جنگ به حدی شدت داشت که حتی رکوع و سجده را نمی‌توانستند با خم شدن انجام دهند. در این صورت (صورتی که نمی‌توان رکوع و سجده را با خم شدن انجام داد) با اشاره سر، رکوع و سجده را انجام دهند. هرچند روی قربوس. قربوس یعنی برآمدگی جلو و عقب زین است. یعنی هرچند که برای انجام رکوع و سجده، سر را روی آن قرار دهد و به آن اشاره کند. حتی اگر اشاره سر هم ممکن نیست، با باز وبسته کردن چشم، رکوع و سجده را انجام دهد. در صفحه ۲۰۱ در بحث کسی که عذر دارد و مریض است، بیان شد که برای سجده، مقداری چشمش را بیشتر ببندد که مشخص شود کدام رکوع و کدام سجده است. استقبال قبله هم در مقدار ممکن، واجب است. هرچند که در حد تکبیرة الاحرام باشد. و الا استقبال قبله لازم نیست.

مرحله بعدی آن است که به این مقدار هم امکان پذیر نیست. یعنی ممکن نیست که مصلی، حمد و سوره را قرائت کند، ذکر رکوع را بیان کند، ذکر سجده را بگوید. هرچند که با ایماء و اشاره رکوع و سجده را انجام دهد. مرحوم شهید می‌فرماید: اگر این مقدار هم ممکن نیست، به جای هر رکعت از ابتدا تا آخر (یعنی به جای قرائت، رکوع و سجده) یک تسبیحات اربعه بگوید. البته قبل از تسبیحات اربعه، رکعت اول، نیت کند و تکبیرة الاحرام بگوید و بعد از تسبیحات اربعه که مربوط به رکعت دوم است (در نمازهای دو رکعتی) تشهد و سلام را بخواند. یعنی اینگونه نماز دو رکعتی را اقامه کند: ابتدا نیت کند. سپس بگوید: الله اکبر. پس از آن یک تسبیحات اربعه بگوید به جای رکعت اول و یک تسبیحات اربعه بگوید به جای رکعت دوم و سپس تشهد و سلام را بیان کند. برخی گفته‌اند که امیرالمؤمنین عليه‌السلام و اصحاب آن حضرت در لیلة الهریر به این کیفیت، نماز را اقامه کردند.

۵

تطبیق حکم کسی که نتواند در جنگ بصورت نماز خوف، نماز را اقامه کند.

﴿ ومع الشدّة ﴾ المانعة من الافتراق كذلك والصلاة جميعاً بأحد الوجوه المقرّرة في هذا الباب ﴿ يُصلّون بحسب المكنة ﴾ (در صورت شدت جنگ، آن شدتی که مانع از افتراق است به نحوی که ما بحث کردیم. افتراق یعنی دو گروه شدن. کذلک یعنی مثل آنچه که در ذات الرقاع بحث کردیم. اگر شدت جنگ مانع است از افتراق به آن شکل و از نماز خواندن به یکی از وجوهی که معین شده در این باب _چه نماز ذات الرقاع و چه نحو‌های دیگر_ به حست مُکنَت نماز خود را اقامه کند) ركباناً ومشاةً (چه بصورت سواره و چه بصورت پیاده) جماعةً وفُرادى (چه بصورت جماعت و چه بصورت فرادی. اما اگر بصورت جماعت، نماز را اقامه می‌کنند). ويُغتفر اختلاف الجهة هنا بخلاف المختلفين في الاجتهاد (اگر به جهات مختلف بخاطر شدت جنگ، نماز را اقامه می‌کنند، بخشیده شده است. به عبارت دیگر، بخاطر شدت جنگ، امام به یک طرف ایستاده است و مأموم به طرف دیگر ایستاده است، مانعی وجود ندارد. بر خلاف امام و مأمومی که در تشخیص قبله با یکدیگر اختلاف دارند. مثلا امام جماعت معتقد است که یک طرف قبله است و مأموم معتقد است که آن طرف قبله نیست و قبله در طرف دیگر است. در این صورت این دو شخص، نمی‌توانند به یکدیگر اقتدا کنند. اما در ما نحن فیه که بخاطر شدت جنگ با یکدیگر اختلاف دارند، اشکالی ندارد.)؛ لأنّ الجهات قبلة في حقّهم هنا (دلیل این که قائلیم اختلاف در جهت، در این مسئله بخشیده شده است، آن است که همه جهات، قبله است در حق مجاهدین در شدت جنگ). نعم (البته اگر در شدت جنگ، نماز را بصورت جماعت اقامه می‌کنند یک مورد باید مراعات شود و آن عبارت است از این که:)، يشترط عدم تقدّم المأموم على الإمام نحوَ مقصده (مأموم بر امام، مقدم نشود. یعنی نسبت به آن سمتی که امام به آن سمت، نماز را اقامه می‌کند، مأموم مقدم نشود. اگر نمی‌توانند این شرط را رعایت کنند، جماعت اقامه نکنند و نماز را بصورت فرادا اقامه کنند). والأفعال الكثيرة المفتقر إليها (افعال کثیره‌ای که نیاز دارد در جنگ به آن افعال) مغتفرة هنا. (بخشیده شده در این جا و مانع نماز محسوب نمی‌شوند.)

۶

تطبیق حکم کسی که نتواند در جنگ رکوع و سجده را با خم شدن، انجام دهد.

(اکنون مرحوم شهید، صورتی را بیان می‌کند که شخص مجاهد، نمی‌تواند در جنگ رکوع و سجده را انجام دهد. در این رابطه می‌فرماید:) ويُؤْمون ﴿ إيماءً مع تعذّر ﴾ الركوع و ﴿ السجود ﴾ (اگر رکوع و سجود تعذر دارد، ایماء کند. یعنی به جای سجده و رکوع، با اشاره سر، رکوع و سجده را انجام دهد.) ولو على القَرَبوس (هرچند روی برآمدگی جلو و عقب زین اسب) بالرأس (ایماء کند بواسطه سر. بالرأس، قید یؤمون ایماءً است.)، ثمّ بالعينين فتحاً وغمضاً (اگر با سر هم نمی‌تواند اشاره کند، با بستن و باز کردن چشم‌ها رکوع و سجده را انجام دهد. فتح یعنی بازکردن، غمض یعنی بستن.) كما مرّ (مثل آنچه که در صفحه ۲۰۱ بیان شد. در آن جا بیان شد که برای سجده مقداری چشم‌ها را بیشتر ببندد که مشخص شود سجده است.) ويجب الاستقبال بما أمكن (استقبال قبله واجب است البته به قدری که ممکن است.) ولو بالتحريمة (هرچند که در حد تکبیرة الاحرام گفتن باشد.)، فإن عجز سقط. (اگر عاجز از این است که استقبال قبله را مراعات کند، استقبال قبله، ساقط است.)

﴿ ومع عدم الإمكان ﴾ (اگر ایماء به سر و چشم هم ممکن نیست. حتی قرائت هم ممکن نیست) أي إمكان الصلاة بالقراءة والإ يماء للركوع والسجود ﴿ يجزيهم عن كلّ ركعةٍ ﴾ بدل القراءة والركوع والسجود وواجباتهما ﴿ سبحان اللّٰه والحمد للّٰه ولا إله إلّا اللّٰه واللّٰه أكبر ﴾ (در صورت امکان اقامه نماز با قرائت و ایماء برای رکوع و سجده، مجزی است برای مجاهدین به جای هر رکعت. یعنی بدل قرائت، رکوع، سجده و واجبات این‌ها، یک تسبیحات اربعه را بیان کند.) مقدّماً عليهما النيّة والتكبير (علیهما یعنی بر دو تسبحات اربعه. چون نمازها غیر از نماز مغرب، دو رکعتی است. در این صورت گفتن دو تسبیح اربعه کافی است. مقدم کند نیت و تکبیر را بر آن دو تسبیحات اربعه)، خاتماً (در حالی که ختم کننده است) بالتشهّد والتسليم (یعنی نیت کند و بگوید الله اکبر. پس از آن دو تسبیحات اربعه را بیان کند و سپس تشهد و سلام را بگوید. طبیعتا در نماز مغرب باید سه تسبیح اربعه بگوید). قيل: وهكذا صلّى عليٌّ عليه‌السلام وأصحابه ليلةَ الهَرير الظهرين والعشاءين (برخی گفته‌اند که امیرالمؤمنین عليه‌السلام و اصحاب آن حضرت در لیلة الهریر اینگونه نماز را اقامه کردند.

در صفحه قبل، مرحوم شهید ثانی فرمود که امیرالمؤمنین عليه‌السلام در لیلة الهریر، نماز را بصورت ذات الرقاع، اقامه کردند. اما برخی گفته‌اند که امیرالمؤمنین عليه‌السلام و اصحاب آن حضرت در لیلة الهریر نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا را اینگونه اقامه کرده‌اند.)

۷

خوف، دلیل بر قصر نماز

خوفی که تا کنون مورد بحث بوده است، خوف از دشمن بوده است. مرحوم شهید می‌فرماید: در خوفی که باعث قصر نماز یا باعث تغییر کیفیت نماز می‌شود (یعنی مثلا به جای رکوع و سجده، به ایماء با سر یا چشم اکتفا کنیم.)، تفاوتی نیست که خوف، خوف از دشمن و در معرکه جنگ باشد یا خوف از دزد یا خوف از درنده باشد. مثلا شخص مکلف از دزد یا درنده، خودش را مخفی کرده است و اگر بخواهد نماز را بصورت ایستاده اقامه کند، دزد یا درنده متوجه می‌شود و او را می‌گیرد. در این صورت نیز همین وضعیت وجود دارد.

همچنین نسبت به قصر نماز (نماز‌های چهار رکعتی، تبدیل به نمازهای دو رکعتی شود.)، تفاوتی ندارد که خوف از فرو رفتن در گل باشد یا غرق شدن، باشد. یعنی اگر نماز را بصورت کامل و چهار رکعتی، اقامه کند، مشکلی ایجاد می‌شود. در این صورت نیز نماز را به دو رکعتی اقامه می‌کند.

اما کیفیت نماز (یعنی به جای آن که رکوع و سجده را بصورت طبیعی انجام دهد با اشاره آن را انجام دهد) در هر جایی که غیر این کیفیت امکان پذیر نباشد، جایز است. یعنی به هر دلیلی که امکان اقامه نماز بصورت عادی نباشد می‌تواند نماز خود را با کیفیت مذکور انجام دهد. مثلا اگر مریضی شخص به گونه‌ای است که هیچ کاری را نمی‌تواند انجام دهد (حتی قرائت را نمی‌تواند انجام دهد)، در این صورت یک تسبیحات اربعه، به جای یک رکعت از نماز محسوب می‌شود. البته مرحوم شهید اول در الذکری فرموده است برای در گل فرو رفتن و غرق شدن، قصر کمیت نماز (دو رکعتی نماز) در صورتی جایز است که خوف تلف باشد بدون قصر و با قصر امید به سلامت داشته باشیم. یعنی اگر آن نماز را قصر کنیم، امید سلامت داریم ولی اگر آن را قصر نکنیم، امید سلامت ندارد. همچنین در صورتی که ضیق وقت داشته باشد. و الا اگر ضیق وقت ندارد و منتظر کمک است و با کمک بیرون آورده می‌شود. در این صورت با توجه به وقتی که دارد و می‌تواند نماز را بصورت طبیعی اقامه کند، نمی‌تواند نماز را قصرا اقامه کند. هرچند که در آنجا اگر بخواهد نماز را کامل بخواند، خوف تلف دارد. اما عیب ندارد.

بنابر این، مرحوم شهید هم ضیق وقت و هم خوف تلف بدون قصر و امید با قصر را شرط دانسته است.

مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: خوف تلف، می‌تواند باعث ترک نماز من رأس باشد. یعنی کلا نماز را اقامه نکند. حتی به اندازه یک تسبیحات اربعه نیز نماز را اقامه نکند و بعدا آن را قضا کند. اگر واقعا خوف تلف دارد از نماز می‌تواند نماز را اقامه نکند و باید حتما در آینده آن را قضا کند. زیرا دلیلی بر سقوط نماز قضا، وجود ندارد.

۸

تطبیق خوف، دلیل بر قصر نماز

ولا فرق في الخوف الموجب لقصر الكمّية وتغيّر الكيفيّة بين كونه من عدوٍّ ولُصٍّ وسَبُعٍ (فرقی نیست در آن خوفی که موجب قصر کمیت می‌شود. یعنی نمازهای چهار رکعتی، تبدیل به نماز دو رکعتی می‌شود. تغیّر الکیفیة یعنی به جای سجده و رکوع طبیعی، با اشاره سجده و رکوع را انجام دهد. آن خوفی که باعث قصر کمیت و تغیر کیفیت می‌شود، فرقی ندارد که خوف از دشمن باشد یا از دزد و یا از درندگان باشد.)، لا من وَحَلٍ وغَرَقٍ بالنسبة إلى الكميّة (اما نسبت به کمیت وحل و غرق کافی نیست. وحل یعنی فرورفتن در گل. غرق یعنی غرق شدن. گویی نسبت به کمیت، این را نمی‌پذیرد)، أمّا الكيفيّة (اما نسبت به کیفیت) فجائزٌ حيث لا يمكن غيرها مطلقاً (جایز است، آنجایی که ممکن نیست غیر از کیفیت مطلوب در حالت عادی مطلقا. مطلقا یعنی همیشه. به عبارت دیگر، در هرجایی که آن کیفیت ممکن نبود، هرچند بخاطر مریضی یا عجله کاری که نمی‌توان آن را ترک کرد. البته بیان شد که لا من وحل و غرق اما) وجوّز في الذكرى (مجاز دانسته در ذکری) لهما (برای وحل و غرق) قصر الكميّة (در صورتی که خوف تلف داشته باشد.) مع خوف التلف (یعنی اگر بخواهد نماز را چهار رکعتی اقامه کند و خوف تلف دارد؛ می‌تواند قصر کمیت کند.) بدونه (بدون القصر) ورجاء السلامة به (امید سلامت داشته باشد به واسطه قصر کردن. به یعنی مع القصر.) وضيق الوقت (ضیق، عطف به خوف التلف می‌شود. یعنی به شرط این که ضیق وقت داشته باشد. ضیق وقت یعنی وقت به قدری وسیع نباشد که بعد از نجات پیدا کردن از گرفتاری بتواند نمازش را در وقت اقامه کند. اگر ضیق وقت ندارد، طبیعتا نمی‌تواند قصر کند.) وهو (مرحوم شهید ثانی می‌فرماید: خوف تلفی که مرحوم مصنف در کتاب الذکری فرمود) يقتضي جواز الترك لو توقّف عليه (حتی می‌تواند مقتضی جواز ترک نماز از اصل باشد. یعنی اگر واقعا خوف تلف دارد اصلا نماز نخواند. علیه یعنی ترک. توقف یعنی متوقف باشد رجاء سلامت.)، أمّا سقوط القضاء (اکنون که نماز را بخاطر وجود خوف تلف، نماز را ترک کرد؛ باید چه کار کند؟ می‌فرماید: بعدا نماز را قضا کند و قضای آن نماز ساقط نمی‌شود.) بذلك (بواسطه ترک نماز ضروتا) فلا (قضا ساقط نمی‌شود. بلکه قضا را باید انجام دهد.)؛ لعدم الدليل. (چون دلیلی بر سقوط قضا وجود ندارد.)

۹

الفصل العاشر: صلاة المسافر (شرط اول)

الفصل العاشر: صلاة المسافر

فصل دهم از کتاب الصلاة مربوط به نماز مسافر می‌باشد. مراد از مسافر، کسی است که به گونه‌ای سفر کند که نمازهای چهار رکعتی او باید دو رکعتی اقامه شود. یعنی قصر کمی نه قصر کیفی. قصر کیفی این است که سجده را با اشاره انجام دهد یا به بدل از هر رکعت، یک تسبیحات اربعه را بیان کند. با این کار نماز کوتاه می‌شود اما قصر کیفی، مربوط به سفر نمی‌شود بلکه مربوط به خوف می‌شود که در مسئله صلاة الخوف مطرح شد.

اکنون در مورد قصر کمی بحث می‌شود که توجهی به وجود خوف نداریم. هرچند که در خوف هم بیان کردیم که نماز قصر می‌شود اما اکنون به خوف توجه نمی‌کنیم. بلکه در صدد بیان آن هستیم که بیان کنیم چه سفرهایی باعث می‌شود که نماز‌های چهار رکعتی به نماز دو رکعتی تبدیل شوند.

مرحوم شهید می‌فرماید: سفری که موجب قصر نماز می‌شود، دارای شرائطی است.

شرط اول: قصد مسافت شرعی

باید شخص، قصد مسافت شرعی داشته باشد. این که با کلمه قصد چه نکته‌ای را بیان می‌کند، در جلسه آینده نکاتی را بیان خواهیم کرد. اما اجمالا باید دانست که در فقه شیعه، خود مسافت مهم نیست. گاهی شخص، مسافت را طی می‌کند اما نمازش قصر نمی‌شود. مثل کسی که از ابتدا قصد سفر نکرده است. بلکه بخاطر حاجتی ۵ کیلومتر حرکت می‌کند ولی به حاجتش دست پیدا نمی‌کند. دوباره مقداری حرکت می‌کند و هرچند که مسافت شرعی را رد می‌کند اما چون از ابتدا قصد مسافت شرعی را نداشته است، نمازش قصر نیست و باید نماز را تمام بخواند. آنچه که باعث قصر نماز است، قصد مسافت است. یعنی این که از ابتدای سفر، قصد مسافت شرعی را داشته باشد.

سوال: مسافت شرعی چقدر است؟

پاسخ: مسافت شرعی ۸ فرسخ است. هر فرسخ برابر با ۳ میل است و هر میل برابر با ۴۰۰۰ ذراع است. این بدان معنا است که ۸ فرسخ برابر با ۲۴ میل و ۹۶۰۰۰ ذراع است. ۹۶۰۰۰ ذراع چقدر است، را مرحوم شهید ثانی با توجه به اندازه گیری‌های قدیم بیان فرموده است که در هنگام تطبیق بیان خواهیم کرد.

در مجموع مرحوم شهید می‌فرماید: مسافت ۸ فرسخی که بیان کردیم؛ مجموعا برابر است با مسیر یک روز شترانی که بار سنگین می‌کشد. به عبارت دیگر، شتری که بار سنگین می‌کشد، چه مقدار در روز مسافت را طی می‌کند، آن مقدار را ۸ فرسخ می‌گویند. البته مراد از روز، روز طولانی و کوتاه نیست بلکه مراد روز معتدل است. مکانی هم که شتر طی می‌کند باید مکان معتدل باشد نه مکان صعب العبور. کما این که باید سیر معتدل باشد. یعنی نه خیلی تند و نه کند باشد. اگر سیر معتدل، مکان معتدل و روز معتدل باشد، شتر در این وضعیت، ۸ فرسخ را طی می‌کند.

۱۰

تطبیق الفصل العاشر: صلاة المسافر (شرط اول)

﴿ الفصل العاشر ﴾

﴿ في صلاة المسافر ﴾ التي يجب قصرُها كمّيةً (نماز مسافری که واجب است قصر چنین نمازی از حیث کمی. از حیث کمی یعنی نمازهای چهار رکعتی، دو رکعت اقامه می‌شود. نه این که می‌توان رکوع و سجده را با اشاره انجام داد. در نماز مسافر تنها قصر کمی صورت می‌پذیرد نه قصر کیفی.)

﴿ وشروطها ﴾ (شروط نماز مسافر. اگر بخواهد نماز مسافر بصورت قصر اقامه شود، ۵ شرط دارد. اگر این شرایط نباشد، باید نماز بصورت کامل اقامه شود.):

(شرط اول:) ﴿ قصد ﴾ المسافة (باید قصد مسافت را از ابتدا داشته باشد. در آینده بیان خواهیم کرد که اگر قصد مسافت را ندارد اما مسافت شرعی را طی کرده باشد، کافی نیست. مسافتی که باید از ابتدا قصد کند تا نمازش قصر شود، چقدر است؟ می‌فرماید:)، وهي ثمانية فراسخ (۸ فرسخ.) كلُّ فرسخٍ ثلاثة أميال (هر فرسخ، برابر است با ۳ میل. یعنی ۸ فرسخ، مساوی است با ۲۴ میل)، كلّ ميل أربع آلاف ذراع (هر میل، ۴۰۰۰ ذراع است که مجموعا ۹۶۰۰۰ ذراع می‌شود.)، فتكون المسافة (پس مجموع مسافت شرعی) ﴿ ستّة وتسعين ألف ذراع ﴾ (۹۶۰۰۰ ذراع است.) حاصلة من ضرب ثلاثة (حاصل ضرب ۳ میل) في ثمانية (در ۸ فرسخ که ۲۴ میل می‌شود) ثمّ المرتفع (المرتفع یعنی حاصل ضرب. حاصل ضرب ۳ در ۸ که ۲۴ می‌شود. ۲۴ که مرتفع است را ضرب می‌کنیم در) في أربعة (۴۰۰۰ ذراع. هنگامی که ۲۴ در ۴۰۰۰ ضرب شود عدد ۹۶۰۰۰ بدست می‌آید. ذراع از این باب ذراع گفته‌اند که یک ذراع برابر است با اندازه آرنج دست تا نوک انگشتان. کمتر از نیم متر است. بخاطر این که از آرنج دست تا مچ را ذراع می‌نامند، این را یک ذراع نامیده‌اند.). وكلّ ذراع (هر ذراعی) أربع وعشرون إصبعاً (۲۴ انگشت است. هنگامی که انگشتان دست _غیر از انگشت شصت_ را می‌بندیم، کنار یکدیگر، حدود ۸ سانتی متر است. ۲۴ انگشت بسته. هنگامی که چهار انگشت را در کنار یکدیگر ببندیم می‌شود چهار انگشت. هنگامی که ۶ تا از این ۴ انگشت را کنار یکدیگر قرار دهیم، یک ذراع می‌شود. بنابر این هر ذراع برابر است با ۲۴ انگشت. هر اصبع چه مقدار است؟ می‌فرماید:)، كلّ إصبع سبع شَعيرات (هر انگشت به اندازه ۷ جو است.) متلاصقات (۷ جویی که به یکدیگر جسبیده باشند) بالسطح الأكبر (السطح الاکبر یعنی عرض پهن. جو دارای طول و عرض است. طول جو در این بحث مورد توجه نیست. جو یک عرض کوچک و یک عرض پهن دارد. به عبارت دیگر، یک عرض اصغر دارد و یک عرض اکبر دارد. ۷ جو که به عرض پهن _نه عرض باریک_ در کنار یکدیگر قرار گیرند، اندازه یک انگشت را تشکیل می‌دهند. ۱۸۹ جو را کنار یکدیگر قرار دهیم، اندازه یک ذراع را تشکیل می‌دهند.) ـ وقيل: ستّ (برخی گفته‌اند ۶ جو) ـ عرضُ كلّ شَعيرة (عرض هر جویی به اندازه) سبع شَعَرات من شَعْر البِرذَون (برذون یعنی اسب تاتاری. اسب تاتاری موهایش نسبت به موهای انسان دارای زخامت است. ۷ موی آن را که کنار یکدیگر قرار دهیم، برابر با یک جو می‌شود.)، ويجمعها (جمع می‌کند این مسافت شرعی را) مسير يوم معتدل الوقت والمكان والسير لأثقال الإ بل. (به اندازه مسیری که اثقال ابل می‌روند. ابل یعنی جنس ابل. اثقال جمع ثقل به معنای سنگین است. اضافه اثقال به ابل اضافه صفت به موصوف است. یعنی شترانی که بار سنگین می‌کشند. لأثقال، جار و مجرور است و متعلق به مسیر است. یعنی مسیری که برای اثقال ابل است در یک روز. مسیری که طی می‌کند در یک روز، شترانی که بار سنگین می‌کشند. یوم باید معتدل الوقت باشد. همچنین معتدل المکان باشد. زیرا ممکن است که مکانی صعب العبور باشد و شتر در کل یک روز تنها یک فرسخ را طی کند. همچنین معتدل السیر حرکت کند. ممکن است که شتربان عجله داشته باشد و به نوعی شتر را براند که در یک روز ۱۲ فرسخ طی کند. یا به قدری کند حرکت کند که در کل یک روز ۳ فرسخ هم حرکت نکند. بنابر این، اعتدال هم در وقت روز و هم در مکان و هم در سیر ملاک است. اگر معتدل الوقت و المکان و السیر، یک روز سیر کند، چه مقدار حرکت می‌کند؟ آن ۸ فرسخ است.) ومبدأ التقدير من آخر خِطّة البلد المعتدل، وآخر محلّته في المتّسع عرفاً. (۸ فرسخ را باید از کجا حساب کنیم؟ آیا از منزل باید حساب کرد یا از جای دیگر باید حساب کرد؟ مرحوم شهید می‌فرماید: اگر بلد کوچک یا متوسط است، در این صورت باید ۸ فرسخ را از آخرین منازل شهر، حساب کنیم. یعنی فاصله منزل خود شخص تا انتهای بلد، ملاک نیست. بلکه از دیوار آخرین منازل حساب کنیم. اما اگر شهر بزرگ است باید از آخر محله خود شخص، ۸ فرسخ را حساب کند. چون ممکن است که یک شهر بزرگ، ۱۰ محله داشته باشد. بنابر این، هنگامی که شخص از محله خودش خارج شد، هرچند که هنوز در شهر حضور دارد اما ۸ فرسخ او شروع می‌شود. لذا می‌فرماید) ومبدأ التقدير (مبدأ اندازه گیری ۸ فرسخ) من آخر خِطّة البلد (خطة یعنی نهایت و دیوار آخرین منازل بلد. البته) المعتدل (نهایت بلد معتدل)، وآخر محلّته في المتّسع (المتسع یعنی بلد متسع. در بلد بزرگ، آخر محله ملاک است.) عرفاً. (بلدی که عرفا متسع باشد. یعنی عرف آن را بلد متسع بداند.) 

فلا يحصل بإ يثار الاُولى تخفيفٌ ، ولتكليف الثانية بالجلوس للتشهّد الأوّل على التقدير الآخر (١).

﴿ ويجب على المصلّين ﴿ أخذُ السلاح للأمر به (٢) المقتضي له ، وهو آلة القتال والدفع : من السيف والسكّين والرمح وغيرِها وإن كان نجساً ، إلّا أن يمنع شيئاً من الواجبات أو يؤذي غيرَه ، فلا يجوز اختياراً.

﴿ ومع الشدّة المانعة من الافتراق كذلك والصلاة جميعاً بأحد الوجوه المقرّرة في هذا الباب ﴿ يُصلّون بحسب المكنة ركباناً ومشاةً جماعةً وفُرادى. ويُغتفر اختلاف الجهة هنا بخلاف المختلفين في الاجتهاد؛ لأنّ الجهات قبلة في حقّهم هنا. نعم ، يشترط عدم تقدّم المأموم على الإمام نحوَ مقصده. والأفعال الكثيرة المفتقر إليها مغتفرة هنا.

ويُؤْمون ﴿ إيماءً مع تعذّر الركوع و ﴿ السجود ولو على القَرَبوس بالرأس ، ثمّ بالعينين فتحاً وغمضاً كما مرّ (٣) ويجب الاستقبال بما أمكن ولو بالتحريمة ، فإن عجز سقط.

﴿ ومع عدم الإمكان أي إمكان الصلاة بالقراءة والإ يماء للركوع والسجود ﴿ يجزيهم عن كلّ ركعةٍ بدل القراءة والركوع والسجود وواجباتهما ﴿ سبحان اللّٰه والحمد للّٰه ولا إله إلّا اللّٰه واللّٰه أكبر مقدّماً عليهما (٤) النيّة والتكبير ، خاتماً بالتشهّد والتسليم. قيل : وهكذا صلّى عليٌّ عليه‌السلام وأصحابه ليلةَ الهَرير

____________________

(١) أي إيثار الاُولى بالركعتين.

(٢) في قوله تعالى : (وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ) النساء : ١٠٢.

(٣) مرّ في بحث الركوع والسجود ، الصفحة ٢٠١.

(٤) في نسخة (ش) : عليها.

الظهرين والعشاءين (١).

ولا فرق في الخوف الموجب لقصر الكمّية وتغيّر (٢) الكيفيّة بين كونه من عدوٍّ ولُصٍّ وسَبُعٍ ، لا من وَحَلٍ وغَرَقٍ بالنسبة إلى الكميّة ، أمّا الكيفيّة فجائزٌ حيث لا يمكن غيرها مطلقاً. وجوّز في الذكرى لهما (٣) قصر الكميّة مع خوف التلف بدونه ورجاء السلامة به وضيق الوقت (٤) وهو يقتضي جواز الترك لو توقّف عليه ، أمّا سقوط القضاء بذلك فلا؛ لعدم الدليل.

____________________

(١) الوسائل ٥ : ٤٨٦ ، الباب ٤ من أبواب صلاة الخوف ، الحديث ٨.

(٢) في سوى (ع) : تغيير.

(٣) أي للوحل والغرق.

(٤) الذكرى ٤ : ٣٦٤.

﴿ الفصل العاشر

﴿ في صلاة المسافر التي يجب قصرُها كمّيةً

﴿ وشروطها :

﴿ قصد المسافة ، وهي ثمانية فراسخ كلُّ فرسخٍ ثلاثة أميال ، كلّ ميل أربع آلاف ذراع ، فتكون المسافة ﴿ ستّة وتسعين ألف ذراع حاصلة من ضرب ثلاثة في ثمانية ثمّ المرتفع في أربعة. وكلّ ذراع أربع وعشرون إصبعاً ، كلّ إصبع سبع شَعيرات متلاصقات بالسطح الأكبر ـ وقيل : ستّ (١) ـ عرضُ كلّ شَعيرة سبع شَعَرات من شَعْر البِرذَون (٢) ، ويجمعها مسير يوم معتدل الوقت والمكان والسير لأثقال الإ بل. ومبدأ التقدير من آخر خِطّة البلد (٣) المعتدل ، وآخر محلّته في المتّسع عرفاً.

____________________

(١) قاله ابن فهد في المهذّب البارع ١ : ٤٨٠.

(٢) بكسر الباء الموحّدة وفتح الذال المعجمة : التركي من الخيل ، والجمع البراذين ، وخلافها العِراب ، كذا في المغرب. مجمع البحرين ٦ : ٢١٣ (برذن).

(٣) قال الفاضل في المناهج السويّة : ٣٦١ : خطّة البلد ، أي من آخر جدرانه ، فإنّ الخطّة في الأصل موضع الحيّ ، والمراد جدران دوره ، لا المزارع والبساتين ونحو ذلك ، كما صرّح به الفاضل في التذكرة والنهاية.